وروجک

/vurujak/

معنی انگلیسی:
unruly

لغت نامه دهخدا

وروجک. [ وُ ج َ ] ( ص ) بسیار محیل و تخس ( به کودکان اطلاق شود ). ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به وروروجک شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بسیار محیل و تخس بکودکان اطلاق شود ). ورود : ۱ - ( مصدر ) در آمدن داخل شدن . ۲ - ( اسم ) دخول . یا به ورود. همینکه رسید برسیدن به آمدن همینکه آمد تارسید لدی الورود

فرهنگ معین

(جَ ) (اِ. ) (عا. ) صفتی است برای کودکان ، بازی گوش ، شیطان .

پیشنهاد کاربران

از ریشه ور جستن است یعنی ور جهنده کوچک
وروجک: [در تداول عامه ]:صفتی است برای کودکان ، بازی گوش ، شیطان . بسیار محیل و تخس بکودکان اطلاق شود )
( ( "سر خودت شیره نمال هنور عاشق اسفندیاری و منتظر برگشتنش از آن سر دنیا بزک نمیر بهار می یاد . تلفنت را بده ببینم این وروجک رسید منزل یا نه . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 25. ) )

سلام. وروجک ریشه ندارد. کلمات عامیانه و مرسوم در بین عامه مردم است مثل ورجه وورجه.
وروجک من به داداشم میگم بازیگوشه و شیطون ولی مهربون کلمه وروجک همه دوست دارن چون یاد عزیزاشون که شخص شیطونی هست میوفتن اونم به من میگه بروجک و من خیلی خوشحال میشم به خواهر برادرهاتون مثل ما رفتار کنید من القاب خیلی زیادی بهش دادم مثل وروجک شیطونک خوشحال میشم استفاده برده باشید از حرفام
احتمالا ریشه در � ورراج �بودن دارد. پر حرف ، شیطون و فضول
آتیشپاره، ورپریده، شیطون بلا
وِزِّه، آتیشپاره، ورپریده!
ریشه واژه از گریختن می آید که در اوستا به اینگونه هست:
ویرِچ، ویرِک ( wirēxt )
وی ( هی ) : بِسوی، بِسمت، بِطرف
رَئک: دور شدن، فاصله گرفتن، جدا شدن
معنی: کسی که دور میشه یا کسی که در جای خودش بند نیست و هی وُول میخوره

بپرس