پاپتی

/pApati/

لغت نامه دهخدا

پاپتی. [ پ َ ] ( ص مرکب ) در تداول عامیانه ،پابرهنه. || یک لاقبا. سخت فقیر و بی چیز.

فرهنگ فارسی

( صفت ) پا برهنه یک لا قبا تهیدست
در تداول عامیانه پابرهنه

فرهنگ معین

(پَ ) (ص مر. )(عا. ) تهی دست ، بی سر و پا.

فرهنگ عمید

۱. پابرهنه.
۲. [مجاز] لات.
۳. [مجاز] بی چیز.

گویش مازنی

/paa pati/ لخت و عور - ندار فقیر

پیشنهاد کاربران

پاپتی یعنی خراب گشنه تشنه بی خانواده بی همه چیز
پتی به معنی لخت و برهنه می باشد پاپتی فردی می باشد که کفش دمپایی وپاپوش ندارد وپایش لخت است کلمه پتیاره نیز از این کلمه گرفته شده است و به کسی می گویند که بدنش را لخت نموده ودر اختیار دیگران و یا به معرض نمایش می گذارد ، در زبان لری هم پتی وهم پتیاره استفاده می شود
پتی یعنی لخت، برهنه وپاپتی کسی است که کفش دمپایی وچیزی به پا ندارد وپایش لخت است پتیاره نیز از پت وپتی گرفته شده است وبه کسی گویند که خود را لخت میکند وبدنش را در اختیار کسی می گذارد
پا پتی:پا برهنه ، بدون کفش ، در زبان ترکی " آیاق یالین " گفته می شود .
( ( یک توسری سنگین و چند تا کشیده دوباره او را رو زمین پرت کرد. چهره اش با درد گریه آلودی باز و بسته میشد. چهره اش زور میزد. سیزده سال داشت وپاهایش پتی بود. ) ) ( صادق چوبک ، دزد قالپاق )
پت یا پتی یا پته به چم پختن یا عرض ( نمایان ) می باشد
در پتو به مانای بسیار پخته شده یا نمایان شده = وسیله ای برای پختن و گرم شدن
در لوبیا پته یعنی لوبیایی که در اثر پخته شدن بسیار ( عرض=له ) نمایان شود
...
[مشاهده متن کامل]

پتیار = پتی اره = اراستگی با پتی = نمایان آراستن = خود را لخت اراستن = کنایه از با پوشش کم آراستن = یا زشتی عمل
پاپتی = پا نمایان = کنایه از پا برهنه
در زبان مازندرانی همچنان به پختن بپتن گفته می شود پس پت یعنی پخت و پخت هم یعنی نمایان شده و آشکار
پته طرف رو رو کردم = آنچه که نمایان بود را به زبان آوردم = آبروبری

پاپتی یعنی حقیر و پست
در گویش ملایری و شهرهای اطراف ( پتی ) به معنی خالی است و ( پوت ) که بعدا به ( پیت ) که باید همان پوک باشد هم برگردانده شده نیز به همین معنی است. و ( پوت پتی ) یا ( پیت پتی ) یعنی خالی خالی. به نظر میرسد
...
[مشاهده متن کامل]
لغت بسیار قدیمی باشد، چرا که در گویشهای زیادی وجود دارد. دست پتی به معنی تنگدستی، پاپتی به معنی پابرهنه، سَرِ پتی به معنی بدون روسری، لخت پتی به معنی بدون لباس نیز در گویش ملایری رواج دارد.

پاپَتی -
این واژه فارسی است و pauper وام گرفته شده از فارسی است!
پَت: پَئیتی ( paiti ) -
بی، بدون - برهنه، عریان، لخت - تهی، خالی، پوچ - برگشت، بازگشت، بازآیی، جلوگیری، واداشتن
مانند: پَتت، پَتیاره، پَنام! ( در اوستا: پَئیتی دانَه )
...
[مشاهده متن کامل]

معنی: پابرهنه، یک ( یه ) لاقبا، فقیر، دریوزه، گره گوری، آسمان جُل! و. . .

پابرهنه ، بی کفش، پاپتی، بی چیز، بی نوا، تهیدست، ندار، یک لاقبا، بی سروپا، پست، تهیدست. مفلس، احفاء؛�پابرهنه�گردانیدن، انسان حقیر، پست، ذلیل، خوار ، کوچک، آشغال، بی ارزش فرومایه ، بی حیا ، فقیر و بی چیز ، نهایت تنگدستی
�پا، بی کفش، پاپتی، بی چیز، بی نوا، تهیدست، ندار، یک لاقبا، بی سروپا، پست، تهیدست. مفلس، احفاء؛�پابرهنه�گردانیدن، انسان حقیر، پست، ذلیل، خوار ، کوچک، آشغال، بی ارزش فرومایه ، بی حیا ، فقیر و بی چیز ، نهایت تنگدستی
انسان حقیر، پست، ذلیل، خوار ، کوچک آشغال، بی ارزش فرومایه ، بی حیا ، فقیر و بی چیز ، نهایت تنگدستی ،
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس