پسماند


معنی انگلیسی:
residual, residue

فرهنگستان زبان و ادب

{hysteresis} [فیزیک] باقی ماندن اثر یا تأخیر در از میان رفتن آن پس از حذف عامل
{waste} [مهندسی محیط زیست و انرژی] مواد بی استفاده یا مواد زاید حاصل از یک فرایند متـ . باطله، دورریز 2، نخاله * "باطله" برای کاغذ و "دورریز" در معدن و "نخاله" در ساختمان سازی به کار می رود.

دانشنامه عمومی

پسماند[ ۱] یا زُباله ( به انگلیسی: Waste ) ، به مواد جامد، مایع و گاز ( غیر از فاضلاب ) گفته می شود که به طور مستقیم و غیرمستقیم حاصل از فعالیت انسان بوده و از نظر تولیدکننده زائد تلقی می شود.
زُباله یک اشتباه رایج املایی در زبان فارسی فعلی است. بر مبنای فرهنگ فارسی معین، املای صحیح این کلمه «ذباله» است که جمع «ذبیل» به معنی آشغال است. [ ۲] به محل دفن زباله های جامد اصطلاحاً خاک چال گفته می شود.
زباله ها در مدیریت پسماند مدرن، به شیوه های مختلفی، معمولاً به گروه های زیر تقسیم می شوند.
• پسماندهای شهری: به کلیهٔ پسماندهایی گفته می شود که به طور معمول از فعالیت های روزمرهٔ انسان ها در شهرها، روستاها و خارج از آن ها از قبیل زباله های خانگی و نخاله های ساختمانی تولید می شوند.
پسماندهای پزشکی ( بیمارستانی ) : به کلیهٔ پسماندهای عفونی و زیان آور ناشی از فعالیت بیمارستان ها، مراکز بهداشتی، درمانی، آزمایشگاه های تشخیص طبی و سایر مراکز مشابه گفته می شود.
• پسماندهای خطرناک: به کلیه پسماندهایی گفته می شود که به دلیل دارا بودن ویژگی های خطرناک از قبیل سمیت، بیماری زایی، قابلیت انفجار یا اشتعال، خورندگی یا مشابه آن به مراقبت ویژه نیاز داشته باشد. به آن دسته از پسماندهای پزشکی و نیز پسماندهای عادی، صنعتی و کشاورزی که نیاز به مدیریت خاص دارند نیز، پسماند ویژه می گویند.
• پسماندهای کشاورزی: به پسماندهایی ناشی از فعالیت های تولیدی در بخش کشاورزی، راز قبیل فضولات، لاشهٔ حیوانات ( دام، طیور، آبزیان ) محصولات کشاورزی فاسد و غیرقابل مصرف گفته می شود.
• پسماندهای صنعتی: به کلیه پسماندهای ناشی از فعالیت های صنعتی و معدنی و پالایشگاهی، صنایع گاز، نفت و پتروشیمی و نیروگاهی و امثال آن گفته می شود. از قبیل براده ها، سر ریزها گفته می شود.
مدیریت پسماند شامل برنامه ریزی، ساماندهی، مراقبت و عملیات اجرایی مربوط به تولید، جمع آوری، ذخیره سازی، جداسازی، حمل و نقل، بازیافت، پردازش و دفع پسماندها و همچنین آموزش و اطلاع رسانی در این زمینه است. [ ۳] پیوند=|بندانگشتی|،
زباله می تواند شکل جامد، مایع یا گاز داشته باشد و هر کدام از این انواع زباله نیازمند روش های مخصوص به خود برای مدیریت است. مدیریت پسماند شامل همه انواع زباله منجمله زباله صنعتی، بیولوژیکی و خانگی است. در بعضی موارد زباله می تواند بر روی سلامت انسان زیان بار باشد. [ ۴] هدف مدیریت پسماند کاهش اثرات زیان بار زباله بر روی سلامت انسان، محیط زیست و زیبایی شناسی است.
عکس پسماندعکس پسماندعکس پسماندعکس پسماندعکس پسماندعکس پسماند
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

پَسْ مانْد (hysteresis)
پدیده ای در رفتارهای الکترومغناطیسی و کشسانی مواد. در این پدیده، بین اِعمال نیرو و پیامد اعمال نیرو یا بین حذف نیرو و پیامد حذف نیرو عقب ماندگی و تأخیر پدید می آید. اگر میدان مغناطیسی اعمال شده به ماده ای مغناطیسی در ابتدا افزایش یابد و سپس، با کاهش آن به مقدار اولیه اش بازگردد، میدان مغناطیسی در داخل ماده به مقدار اولیه اش بازگشت نخواهد کرد. در این صورت، میدان داخلی نسبت به میدان خارجی تأخیر و عقب ماندگی خواهد داشت. هنگامی که نمونه ای پیاپی تحت تأثیر مغناطش و وامغناطش قرار می گیرد، این پدیده منجر به اتلاف انرژی سیستم می شود که به اتلاف پس ماندی معروف است. به این ترتیب، لازم است موادی که به منزلۀ هسته در مبدل ها و آهنرباهای الکتریکی به کار می روند، دارای اتلاف پس ماندی کم باشند. در بعضی مواد که تحت تأثیر میدان های الکتریکی متغیر قرار می گیرند، رفتارهایی مشابه مشاهده می شود (پس ماند الکتریکی). هنگامی که نیروی متغیری پیاپی بر جسمی کشسان وارد شود و آن را تغییرشکل دهد، پس ماند کشسانی رخ می دهد. در این حالت، وقتی جهت نیرو عکس شود، تغییرشکل پدید آمده کاملاً ناپدید نمی شود که به معنی اتلاف انرژی در تغییرشکل های پیاپی است.

مترادف ها

residue (اسم)
ته نشین، باقی مانده، پس مانده، زیادتی، فضله، فضولات، پس ماند، قسمت باقی مانده، تفاله مانده

پیشنهاد کاربران

باقی مانده
ضایعات
آشغال
زباله
باقی مانده
تفاله
waste
پَسماند. ( فیزیک ) باقی ماندن اثر یا تأخیر در از میان رفتن آن پس از حذف عامل. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Hysteresis میباشد. ( محیط زیست ) مواد بی استفاده یا مواد زاید حاصل یک فرایند. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Waste میباشد.

بپرس