کافرستان

لغت نامه دهخدا

کافرستان. [ ف ِ / ف َ رِ ] ( اِ مرکب ) محل سکونت کافران. ( آنندراج از بهار عجم ). کشوری که ساکنین آن کافر باشند. ( ناظم الاطباء ) : معتصم روزی برنشسته بود با غلامان و سپاه ، مردی پیر پیش او ایستاده او را گفت ای پسر هارون از خدا بترس که ترکان عجمی را از کافرستان آوردی و بر مسلمانان مسلط کردی. ( ترجمه تاریخ طبری ). خانه ملک را بدست خویش ویران کردند و آن رفت از ایشان که در کافرستان نرفتی بر مسلمانان. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 69 ).
آنچه با من در غم آن نامسلمان میرود
باﷲ ار با مؤمن اندر کافرستان میرود.
انوری.
آنچ از رخ تو رود در اسلام
هرگز نرود به کافرستان.
عطار.
روی در زیر زلف پنهان کرد
اندر اسلام کافرستان کرد.
عطار.
شبگهی کردند اهل کاروان
منزل اندر موضع کافرستان.
مولوی.
وان مؤذن عاشق آواز خود
در میان کافرستان بانگ زد.
مولوی.
میکشاندشان موکل سوی شهر
میبرد از کافرستان شان بقهر.
مولوی.

کافرستان. [ ف ِ رِ ] ( اِخ ) ناحیه کوهستانی در شمال شرقی افغانستان. سکنه آنجا را کافر و سیاه پوش خوانند و آنان از نژاد ایرانی باشند. ( قاموس الاعلام ترکی ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کشور یا ناحیهای که ساکنان آن کافر باشند : [ گفت : ای قوم . اگر مرده اید بگور ستان و اگر کود کید بد بیرستان و اگر کافرید بکافرستان ... ] . ( تذکره الاولیائ )

فرهنگ عمید

شهر یا ناحیه ای که همۀ مردم آن کافر باشند.

واژه نامه بختیاریکا

( ن ) ؛ مکان بسیار سخت از نظر شرایط محیطی

دانشنامه آزاد فارسی

کافَرِستان
(نورستان کنونی) ناحیه ای کوهستانی در کوه های هندوکش، در شمال شرقی افغانستان. این ناحیه تا اواخر قرن ۱۹ تقریباً منزوی و از لحاظ سیاسی مستقل بود. ساکنان این ناحیه کیش چندخدایی و اعتقاد به ارواح خبیث داشتند و از همین رو مسلمانان آنان را کافر و سرزمینشان را کافرستان خواندند. سرانجام در ۱۸۹۶ دولت افغانستان بر این ناحیه مسلط شد، اسلام را در آن جا عرضه کرد و نام کافرستان را به نورستان تغییر داد. کافرستانی که برخی از مؤلفان اروپایی از آن یاد کرده اند و می توان آن را کافرستان بزرگ تعبیر کرد، دقیقاً با منطقۀ اسلامی بلور مطابقت دارد که تا بلتِستان در مرز کشمیر و تبت گسترده بود. در حدود العالم عنوان پادشاه خردسال وقت، که بومیان او را پسر خورشید می شمردند، بلورین شاه ذکر شده است. کافرستان به معنای محدود آن ناحیه ای است که در غرب به درۀ رود پنجشیر، در شرق به کوه های حدفاصل کُنار و چیترال، در شمال به رودهای کافرستان و مِنجان و بدخشان و درۀ رودخانۀ کابل محدود می شود. افغان ها نواحی لَغمان و کُنار را کافرستان سفلا می خوانند. مردمان آن جا اصالتاً افغانی اند و زبانشان پشتو است. دسترس ناپذیری کوه های هندوکش آن جا را مأمن گروهی باستانی از هندو اروپاییان کرده بود که به شاخه های متمایزی از زبان های هندواروپایی موسوم به زبان های کافری سخن می گفتند. بیشتر اهالی کافرستان موی تیره دارند، اما شمار چشم آبی ها و موبورها نیز فراوان است. اینان خود را از اعقاب سپاهیان اسکندر مقدونی می دانند. این ناحیه در اوایل مسیحیت در قلمرو سلطنت کوشان و استان بودایی کاپیسا قرار گرفت و جنوب کافرستان بودایی شد. نخستین بار اسلام توسط صفاریان به اطراف کافرستان رسید و در عهد غزنویان گسترش یافت. تیمور در ۸۰۰ق به کافرستان غربی لشکر کشید اما مجبور به عقب نشینی شد. بابر نیز مدتی بر بخشی از آن جا دست یافت. اکبرشاه گورکانی هم سپاهی به فرماندهی برادر خود به جنوب غربی کافرستان فرستاد و استحکاماتی بنا کرد. از آن پس تا قرن ۱۹ نامی از آن جا در میان نیست و در این دوره است که توجه بریتانیا به ناحیۀ کافرستان به مثابۀ حایلی بین هند بریتانیا و امیرنشین افغانستان جلب شد. در ۱۸۹۳ طبق موافقت نامه ای بین دوراند و امیر عبدالرحمان خان، کافرستان خارج از قلمرو هندی بریتانیا قرار گرفت و امیر عبدالرحمان در ۱۸۹۵ کافرستان را در تحت حاکمیت افغانستان قرار داد. فیلم سینمایی «مردی که می خواست سلطان باشد»، دربارۀ کافرستان و باورها و آیین های مردم آن ناحیه ساخته شده است.

پیشنهاد کاربران

کتابی نیز تحت عنوان کافرستان که از نثر و نظم گردآمده توسط محقق ادبی و فلسفی آقای داراب گلچین به چاپ رسیده است. که یک بخش از کتاب مربوط به آداب و رسوم قومی به همین نام در افغانستان و ولایت نورستان کنونی
...
[مشاهده متن کامل]
می باشد. این کتاب دارای بخش های متعددی در زمینه های مختلف از جمله عقیدتی، اقتصادی، فلسفی، ادبی، اجتماعی، روانشناختی و موضوعات دیگر نیز می باشد و هزار و چهارصد بیت نیز در بخش های مختلف آن گنجانده شده است. این اثر توسط انتشارات گلچین ادب به منصه ظهور آمده است.

کافرستان نامی است که پس از ورود اعراب مسلمان در آغاز فتوحات اسلامی بر قبایل هندوکش افغانستان کنونی تا حدود چیترال و گیلگیت تا نزدیکی کشمیر بر این منطقه گذاشته شد نام اصلی این ناحیه الینا Alina بوده است
...
[مشاهده متن کامل]
که برگرفته از نام قوم آلان یا آلن Alan/ Alen میباشد در زمان فتوحات مسلمانان در نواحی شرقی افغانستان کنونی قوم الینا به چهار گروه قومی بزرگ به نامهای هلار سلار کاموز و کاموج تقسیم میشدند که هر کدام صدها عشیره داشتند از این چهار گروه قومی سه گروه اول در زمان فتوحات اسلام مسلمان شدند و قوم کاموج ترک دین آریایی آبا و اجدادی ننمود و در ارتفاعات خشن هندوکش مستقر شد اینها به چند قبیله به نامهای کته ، کام، موما، کشتوز، گوار، کلشه که در پاکستان کالاش میگویند، اشکون ، پرسون، واما، پارونی و پشه ای تقسیم شدند که هر کدام به عشیره های متعدد تقسیم میشوند که نام اجداد آنهاست برای مثال قبیله کته نزدیک به دویست عشیره دارد . در حدود ششصد الی پانصد سال اخیر جابجایی ها و مهاجرت هایی در میان آنها صورت گرفته است برای مثال برخی از کلشه ها به چترال پاکستان رفتند که بعد از شش قرن امروزه کالاش نامیده میشوند برخی از قبایل کافرستانی ( نورستانی ) به کشمیر و هندوستان مهاجرت نمودند برای مثال کاتیوار از نام قوم کته میاید برخی از آنها در گذشته به شمال ایران مهاجرت نمودند همچون پریج ها از دره مرکزی نورستان مربوط به عشایر کلشه در هشتصد سال قبل و قبیله خنار از عشایر قوم کام نورستان مشرقی در پانصد سال قبل که پریج ها یا پریجایی ها و خنارها پس از استقرار در رشته کوههای البرز مسلمان و شیعه اثنی عشری شدند و سبک خاص دامداری و مالداری مردم آریایی هندوکش را با خود به گیلان و مازندران آوردند

بپرس