کهربا

/kahrobA/

مترادف کهربا: آهن ربا، مغناطیس

معنی انگلیسی:
amber

فرهنگ اسم ها

اسم: کهربا (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: kahrobā) (فارسی: کهربا) (انگلیسی: kahroba)
معنی: نام صمغی سخت شده و زرد رنگ که خاصیت جذب کنندگی دارد، ( = کاه ربا )، ( در علوم زمین ) صمغی سخت شده، فسیلی و معمولاً زرد رنگ از دسته ی هیدروکربن ها که انواع شفاف تا نیمه شفاف دارد، به سبب وجود الکتریسیته ی ساکن، کاه را جذب می کند و مصرف تزئینی دارد، نیز برای آن مصارف دارویی قائل بودند، ( به مجاز ) به رنگ کهربا، زرد، ( به مجاز ) دختر زیباروی
برچسب ها: اسم، اسم با ک، اسم دختر، اسم فارسی، اسم طبیعت

لغت نامه دهخدا

کهربا. [ ک َ رُ ] ( نف مرکب ) رباینده که ( مخفف کاه ). که رباینده. || ( اِ مرکب ) مخفف کاه رباست. هرکه با خود دارد از علت یرقان ایمن باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).ماده سقزی مستحاث زردرنگی که در سواحل دریای بالتیک یافت می گردد و چون آن را مالش دهند اجسام سبک را جذب می کند و بدین جهت است که کهربا و کاهربا نامیده می شود. ( ناظم الاطباء ). از اقوال قدما ظاهر می گردد که کهربا و سندروس یک جنس باشند و سندروس مخصوص بلاد هندو کهربا مختص بلاد مغرب و شمال باشد و در ربودن کاه هر دو شریکند و سندروس به اندک حرارتی که از مالیدن او به هم رسد جذب کاه می کند و کهربا محتاج به مالیدن زیاد است و در سندروس سرخی غالب است و در کهربا زردی و صلابت و در حین سوختن بوی شاخ سوخته از آن ظاهر گردد. و بهترین کهربا آن است که در ساحل بحر مغرب و از مزارع مغرب به هم رسد. ( از اختیارات بدیعی ). رطوبتی است که از برگ دووم یعنی درخت مقل مکی چکد چون عسل ، پس بسته شود و چون آن را شکنند چیزهایی از قبیل مگس و سنگ و کاه در درون دارد و دلیل بر آن است که در اول روان بوده است. و اینکه پاره ای گویند صمغ درخت جوز رومی است غلط است. ( ازبحر الجواهر ) ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). کهربا . خوروسفورون . ایلقطرون . ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ابن البیطار می گوید همه مترجمان دیسقوریدوس و جالینوس در ترجمه کلمه سوکسینوم به غلط رفته اند که آن را صمغ حور رومی شمرده اند چه صفاتی که برای کهربا آمده است ، در صمغ حور رومی نیست و حق با ابن البیطار است چه کهربا یعنی سوکسینوم عنبر اشهب است. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). در برخی کتب صمغ مترشح از برخی درختان دیگراز قبیل درخت تبریزی ( حور رومی ) را به نام کهربا یاد کرده اند به مناسبت خواص مشابهی که صمغ این گونه درختان با کهربا دارد. ( فرهنگ فارسی معین ) :
هرچه کنون هست زمردمثال
بازنداند خرد از کهرباش.
ناصرخسرو.
کهربای دین شدستی دانه را رد کرده ای
کاه برْبایی همی از دین بسان کهربا.
ناصرخسرو.
چون کهربا به رنگم و آن قوتم نماند
کآن کاه برکشم که ربایدْش کهربا.
مسعودسعد.
زین سپس در حمایت جاهت
طاعت کهربا ندارد کاه.
انوری.
چون کاه سوی کهربا و چون بلبل سوی گل روان شدم. ( سندبادنامه ص 139 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

کاهربا:صمغ برخی درختان ازنوع سرووکاج که درازمنه قدیمه تولیدومانندسنگ سفت وسخت شده وبرنگ های مختلف زردوسرخ وسفیداست
( صفت اسم ) ۱ - صمغ فسیل مترشح از درختان کاج عهد های قدیم در دوران سوم زمین شناسی ( دور. الیگوسن ) فراوان بوده است . امروز کهربا را در طبقات تشکیل شده در دوران سوم در نواحی دریای بالتیک جستجو میکنند . قشری از طبقات دوران سوم که این صمغ فسیل شده را ضمن فسیل قسمتهای دیگر این کاج فراوان در بر دارد بنام زمینهای آبی مینامند . کهربا ماد. صمغی زرد رنگ و شکننده و شفاف است و برخی انواع قرمز رنگ شفاف نیز دارد و بمقدار کن برنگ سفید کدر نیز یافت میشود . در داخل صمغ فسیل شده حشرات مختلف بصورت فسیل نیز فراوان دیده میشوند . کهربا در مواد قلیایی محلول و در آب غیر محلول است و در الکلی بسیار کم حل میشود . خاصیت کهربا آنست که اگر بپارچه ای پشمی مالش داده شود خاصیت الکتریسیته می یابد و ذرات کاه و خرده های کاغذ را جذب میکند ضمنا بوی معطری از آن استشمام میشود . در صنعت کهربا را جهت ساختن تسبیح و گردن بند و ابزار زینتی دیگر بکار میبرند حجر الکهربا بیجاده . ۲ - در برخی کتب صمغ مترشح از برخی درختان دیگر از قبیل درخت تبریزی ( حوررومی ) را بنام کهربا یاد کرده اند شاید بمناسبت خواص مشابهی که صمغ این گونه درختان با کهربا دارد . یا کهربای سیاه . شبق .
ربایند. که ( مخفف کاه ) ٠ که رباینده ٠ یا مخفف کاه رباست هر که با خود دارد از علت یرقان ایمن باشد ٠

فرهنگ معین

(کَ رُ ) (اِ. ) یک نوع صمغ درختی به رنگ های زرد، سرخ و سفید که مانند سنگ سفت می شود.در اثر مالش خاصیّت الکتریسته پیدا می کند.

فرهنگ عمید

۱. صمغی زردرنگ، فسیلی، و از دستۀ هیدروکربن ها که به دلیل وجود الکتریسیتۀ ساکن کاه را جذب می کند و مصرف تزیینی دارد.
۲. (صفت ) [قدیمی] زردرنگ.
* کهربای سیاه: (زمین شناسی ) زغالی سخت و براق از اقسام لینیت که به آسانی قبول جلا و صیقل می کند و در جواهرسازی به کار می رود.

دانشنامه عمومی

کهربا به صمغ ( انگم ) فسیل شدهٔ درخت گفته می شود که معمولاً به دلیل رنگ و زیبایی طبیعی آن از دوران نوسنگی دارای ارزش است. معمولاً از این ماده برای ساخت اشیاء تزئینی و جواهر استفاده می شود. از دوران باستان تا به امروز، کهربا به عنوان سنگ جواهری بسیار ارزشمند بوده و به شکل های مختلف درآورده شده است. [ ۱] کهربا به عنوان عنصری در عطرها، عامل بهبودی در طب عامیانه، و به عنوان جواهر مورد استفاده قرار می گیرد.
پنج طبقه کهربا وجود دارد که بر اساس ترکیبات شیمیایی آن ها تعریف می شوند. از آن جا که منشأ آن صمغ نرم و چسبندهٔ درختان است، کهربا در برخی مواقع شامل اجزاء حیوانات و گیاهان به عنوان ناخالصی ها می باشد. اصطلاح ambrite به آن کهرباهایی گفته می شود که از لایه های زغال سنگ نیوزیلند یافت می شوند. [ ۲]
کهربا با نام انگلیسی amber از اسم عربی عنبر[ ۳] ( هم ریشه با عنبر زبان فارسی میانه[ ۴] ) از لاتین قرون وسطی ambar و فرانسوی میانه ambre مشتق می شود. این کلمه در انگلیسی قرون وسطی در قرن ۱۴ به تصویب رسید و به عنوان اشاره کننده به عنبر سائل، ماده ای مومی شکل جامد که از نهنگ عنبر گرفته می شود، شناخته شد. در زبان های رومی تبار، از اواخر قرن ۱۳ مفهوم کلمه به کهربای بالتیک ( صمغ های فسیلی ) تعمیم داده شده است. در ابتدا عنبر سفید یا زرد نامیده می شد، این معنا در اوایل قرن ۱۵ در انگلیسی به تصویب رسید. زمانی که استفاده از کهربا کاهش یافت، این معنا مفهوم اصلی کلمه شد. [ ۳]
در لغت از دو واژه کاه و ربا ساخته شده است و به معنای رباینده کاه است. این معنا به این دلیل برای این ماده به کار می رود که به هنگام مالیده شدن آن به یک پارچه یا امثال آن، در سطح کهربا الکتریسیته ساکن القاء می شود و این الکتریسیته ساکن باعث ربایش کاه می گردد. واژه عربی کَهرَبا معرب واژه پارسی کَهرُبا است که امروزه در زبان عربی به معنی «الکتریسیته» می باشد.
دو مادهٔ کهربای زرد و کهربای خاکستری به طور ممکن با هم همراه شدند چرا که هر دوی آن ها شناور در ساحل یافت گردیند. عنبر گریس چگالی کمتری نسبت به آب دارد و شناور است در حالی که کهربا برای شناور بودن غلظت بسیار بالایی دارد، اگر چه چگالی کم تری نسبت به سنگ دارد. [ ۵]
نام های کلاسیک برای کهربا، الکتروم لاتین و ἤλεκτρον یونان باستان ( ELEKTRON ) ، همگی به معنای واحد ἠλέκτωρ «خورشید درخشان» مرتبط می شوند. [ ۶] [ ۷] مطابق یک افسانه، زمانی که فایتون پسر هلیوس ( خورشید ) کشته شد، خواهران عزادار او درختان صنوبر ( سرده ) شدند و اشک های آنان 'الکترون'، کهربا شد. [ ۸]
عکس کهرباعکس کهرباعکس کهرباعکس کهرباعکس کهرباعکس کهربا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کَهرُبا (amber)
کَهرُبا
کَهرُبا
کَهرُبا
کَهرُبا
کَهرُبا
رزین فسیل شدۀ درختان بازدانۀ اواسط دوران ترشیری. در سواحل بالتیک، کهربا غالباً به سمت ساحل شسته می شود. نمونه های برخی از گیاهان و جانوران فسیل در آن حفظ شده اند و بسیاری گونه های منقرض شده در این ماده باقی مانده اند. رنگ کهربا از زرد تا قرمز متغیر است و در ساخت جواهر به کار می رود. کهربا هنگامی که با پارچه مالش داده شود، اشیای سبکی نظیر پَر را جذب می کند. علت این پدیده، که اولین بار یونانیان باستان به آن توجه کردند، جذب بار الکتریکی منفی در کهرباست. واژۀ الکتریسیته نیز برگرفته از کلمۀ الکترون، به معنی کهرباست. (← الکتریسیتۀ ساکن). از دوران ماقبل تاریخ، کهربا به سبب خواص ویژه اش محل توجه بوده است. باستان شناسان تعویذهایی از جنس کهربا پیدا کرده اند که قدمت آن ها به ۳۷هزار سال قبل می رسد. خواص محافظت کنندۀ کهربا در ۱۹۹۲ و هنگامی کشف شد که ضمن استخراج DNA حشرات فسیل شده در کهربا، تشخیص دادند که این حشرات حدود ۳۰میلیون سال پیش می زیسته اند. در ۱۹۹۵، دانشمندان امریکایی موفق به استخراج اسپورهای باکتریایی زنبوری با ۴۰میلیون سال قدمت شدند. به رغم این دورۀ کمون طولانی، این اسپورهای باکتریایی با موفقیت رویش یافتند.

مترادف ها

amber (اسم)
کهربا، کهربایی، عنبر، رنگ کهربایی

فارسی به عربی

کهرمان

پیشنهاد کاربران

کهرباkahrobā
معنی
۱. صمغی زردرنگ، فسیلی، و از دستۀ هیدروکربن ها که به دلیل وجود الکتریسیتۀ ساکن کاه را جذب می کند و مصرف تزیینی دارد.
۲. ( صفت ) [قدیمی] زردرنگ.
⟨ کهربای سیاه: ( زمین شناسی ) زغالی سخت و براق از اقسام لینیت که به آسانی قبول جلا و صیقل می کند و در جواهرسازی به کار می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف
آهنربا، مغناطیس
که مغناطیس اگر عاشق نبودی
بدان شوق آهنی را چون ربودی؟
و گر عشقی نبودی بر گذرگاه
نبودی کهربا جویندهٔ کاه

مخفف کاه ربا انرژی مالشی الکتریسته است که انسان از چهار هزار سال پیش به آن پی برده بود ولی نر و ماده آن را نمی شناخت که به هم ممزوج کند و ولد یا فرزندش را که برق است تولیدو ولادت دهدچون شب هنگام که طناب مویی را از آنطرف شتر یا بعیر به اطرف دیگر میکشید تند و تند کشش مغناطیس آن جرقه الکتریسته میزد و عرب به برق ومغناطیس برق کهربا میگوید و لذا سنگ مغناطیس هم کهربا است ومهره ای کانی و زرد رنگ را که هنوز شیادان برای چشم زخم به سردوش فرزندان و یا با مهره های فیروزه رنگی و سنگ پاذر و اورانیوم خام که شبنما ویا شبرنگ است طلسم شیطان و اجنه مینماید و هنوز کههنوز است بر پیشانی گاو ها و یا شتر هایشان می بندد وو اورانیومغافل از خطرات تشعشعات اورانیم که او چراغ جنیان می نامد خدایی در کودکی ما تفاله های ااتمی را بیشتر خار
...
[مشاهده متن کامل]

وعقربه ساعت. آنالوگ و تسبیح میکردند و بقیمت گران هم می فروختند ولی الان نزدیک نیم قرن است که دست کسی دیگر ندیده ام

لب سوالم این بود:درجه ذوب؟؟!
زیرا انگار بهم کهربای قلابی قالب کرده بودند. . البته مجانی. . من پس اختلاف نظر بعضی. . با شعله آتش امتحان اش کردم. . اما پس از چند ثانیه باشعله ور شدن مبدل به ( پف فیل ) ذرت بوداده شد
...
[مشاهده متن کامل]

. . ومن دور انداختم. . الان می گم شاید. اصلی اش همان بوده. . چون از کانال شما خواندم. . از درخت . . . .

یادم میاد. . ماتوی منزلمون. سنگ کهربا داشتیم. . که آقام مگفت:باباش از هند وملیبار. . بنگلادش. . اورده. . ورسم براین بود که خانمها. این مهره ها که اندازه اش نصف توپ پینگ پونگ بود. . ورنگ اش کمی به سرخی می گرایید. . به پایشان میبستند
...
[مشاهده متن کامل]

. که به هنگام. . تردد. . با صدای. . چق چیک. . حظور خانمها را . . . .

یادم رفت. . . درجه ذوب. . ودر رتبه چندم از سنگهای قیمتی قرار داره. . . ممنون از توجه شما
کهربا=برق ( ع ) یعنی هرچه اولش ( ک ) دارجدب میکنه
مثل کهنه آهن. . کارد. . کیف. . وکوله پشتی فلزی که در هصر زرد همان عصر کهربا که هنوز ریسندگی وپارچه نبود. . . واینکهترانه دلنشین گوگش:بهترین رنگی که دیدم رنگ زرد کهربایی. . . ( شاه وکار یعنی از سیغه ادعام استفاده شده. فارسی وانگلیش. . جذاب ملک همراه با ماشینش. . همین!!
...
[مشاهده متن کامل]

گوگش میگه بهترین رنگی که دیدم. . رنگ زرد کهربایی. . !!!
لطفا درجه ذوب کهربا را توضیح. . ونسبت به سنگهای گرانبها رتبه چندم؟
برق نیز عربیزه یا عربی شدهspark و sparkle است. به مانای بارقه، جرقه و اخگر
کَهرُبا یا کهربای شیوه درست نوشتار این واژه هستند ( کَهرَباء✖️ ) به زبان انگلیسی amber می گویند ( از واژه ی کهن اَمبَر ) که یک رنگ هم هست
Amber eyes= چشمان کهربایی
مغناطیس طبیعی
کَهرُبا/کاهرُبا: ﴿بَرق﴾
بیجاده
عرب ها به برق می گن کهرَبا که کاملا فارسیه ما به کهرَبا میگیم برق که عربیه
اصن یه وضعیه
کهربا یا کاهربا _ کاه ربا _ یک نوع صمغ درختی به رنگ های زرد، سرخ و سفید که مانند سنگ سفت می شود. در اثر مالش خاصیّت الکتریسته پیدا می کند. _فرهنگ نامه معین_
در عربی این واژه به صورت نسبت داده شده به صورت فارسی _ کهربا یی_ راه یافته که به این صورت اصلا در دیگر واژه های عربی نیست و _ی_ در عربی یک ضمیر متصل است پس این واژه عربی نیست و کهربا در عربی واژه صمغ است که معنای چسب می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

صبغ = شیره

کهربا پیش یاقوت سفتن :نظیر زیره به کرمان بردن . بالکنایه شایسته ی مقام و منزلت کسی سخن نگفتن .
کاردانان چو این سخن گفتند
پیش یاقوت کهربا سفتند
یعنی : آنچنان که می بایست نتوانستند حق مطلب را بگویند .
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 491 )
در زمان های نزدیک یونان باستان از صمغ برخی گیاهان که برخی به شکل دانه بودند چیزی شبیه تسبیح درست میکردند. . . وقتی آنها بهم مالش می دادند و سپس به کاه نزدیک میکردند آنرا می ربایید. یونانیان باستان به زبان خودشان آنرا الکترون نامیدند که به معنی کاه ربا بود که بعد در گویش ها به شکل کهربا در آمد!
آنچه که مترورابه حرکت درمی آورد
برق را در زبان عربی کهربا گویند
درخشنده. جذاب . رنگ عسلی
درخشنده. رنگ عسلی

جذب کننده . .
کاه سرگشته را , کهربا میکشد
صمغ گیاه که بر اثر مالش خاصیت الکتریسیته پیدا میکند
نوعی سنگ ارزشمند و جذب کننده
کهربا یعنی شمس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس