کورش کبیر

لغت نامه دهخدا

کورش کبیر. [ رُ ش ِ ک َ ] ( اِخ ) کورش بزرگ. سردودمان و مؤسس سلسله هخامنشی ( 559 - 529 ق.م. ) پسر کمبوجیه ٔاول یا کمبوجیه دوم در بعضی از مآخذ او را کورش دوم و در برخی دیگر کورش سوم نامیده اند. وی بر آخرین پادشاه ماد موسوم به ایشتوویگو یا آستیاژ خروج کرد و پادشاهی را از قوم ماد به قوم پارسی منتقل ساخت و ارمنستان را مطیع کرد و با بابلیان جنگید و بابل و لودیه ( لیدی ) را مسخر ساخت و کرزوس پادشاه لودیه را پس از اسارت مورد عفو قرار داد و فریگیا را ضمیمه ایران کرد. کورش یهودیانی را که در بابل اسیر بودند آزاد کرد و اجازه بازگشت به بیت المقدس داد. وی از طرف شمال شرقی تا رود سیحون ( سیردریا ) پیش رفت و در کنار آن رود، شهری به اسم خود بنا کرد و از سوی مشرق و جنوب تا رود سند پیش تاخت. او در جنگ با یکی از قبایل سکایی در شمال ایران زخم برداشت و کشته شد، و به قولی دیگر در پارس به مرگ طبیعی درگذشت. آرامگاه وی در مشهد مرغاب ( فارس ) است. کورش در میان مردان تاریخی عهد قدیم ، یکی از رجال کم نظیری است که نامشان در اذهان ملل عهدهای مختلف باقی مانده است. حتی می توان گفت که از این حیث او یکی از سه شخصیتی است که به ترتیب تاریخ اسمشان ذکر می شود: کورش ، اسکندر و قیصر ( ژول سزار ). اشتهار او در میان ملل جهان چند جهت دارد: نخست آنکه پیامبران بنی اسرائیل او را بسیار ستوده اند و پیروان مذاهبی که تورات را مقدس می دانند، از کودکی و از راه کتابهای مذهبی خود با نام کورش مأنوس می شوند و او را محترم می شمارند. دیگر آنکه کورش را مورخان عهد قدیم و جدید به اتفاق بانی دولتی می دانند که از حیث وسعت بی سابقه بود و از سیحون تا دریای مغرب و بحر احمر امتداد داشت. اما اگر به دیده انصاف بنگریم باید بگوییم که شهرت و عظمت کورش از فتوحات او نیست ، زیرا قبل از او بابل و آشور پادشاهان عظیم الشأن و جهانگیران نامی داشتند. اهمیت و شهرت جهانگیر کورش از طرز سلوک و رفتاری است که وی با ملل مغلوب داشت و چنین رفتار دادگرانه ای در مشرق زمین بی سابقه بوده است. وی سیاست ظالمانه پادشاهان سابق و بخصوص سلاطین آشور را به سیاست رأفت و مدارا تبدیل کرد. دیگر آنکه در فتوحات کورش نه تنها پادشاهان و شاهزادگان مغلوب کشته نمی شوند، بلکه از خواص و ملتزمان او می گردند ( مانند: کرزوس و تیگران ). همچنین در شهرهای تسخیرشده کشتار نمی شود و مقدسات ملل محفوظ و محترم می ماند. کورش در بیانیه ها و فرمانهای خود از مقدسات ملل به احترام و تکریم نام می برد. آنچه را از ملل مغلوب ربوده اند، پس می دهد و از جمله برطبق مندرجات تورات 5400 ظرف طلا و نقره به بنی اسرائیل رد می کند، معابد ملل مغلوب را تعمیر و تزیین می نماید ( مانند: معبد اساهیل و ازیدا در بابل ، و امر به بنای معبد بزرگی در بیت المقدس ). پس از کشته شدن بلتشصر - پسر پادشاه بابل - دربار پارس و همه سپاهیان ایران به حکم کورش ، عزادار می شوند. در لودیا ( لیدی ) کورش از میان مردم آنجا یک تن را والی می کند. شهر صیدا که به دست «بخت نصر» پست و ذلیل شده بود، به دست کورش آباد و ارجمند می گردد. از داوریهای مورخان ومدلول اسناد و مدارک تاریخی چنین برمی آید که کورش سرداری دلیر و کاردان و سیاستمداری بزرگ و مهربان بود. اراده قوی و عزمی راسخ داشت. جزمش کمتر از عزمش نبود، زیرا که بیشتر به عقل متوسل می شد تا به شمشیر. سلوک کورش با مردم مغلوب ، دوره جدید در تاریخ مشرق زمین قدیم گشود که تا حمله اسکندر به ایران ادامه یافت و آن را از دوره های پیش متمایز ساخت. ( از حاشیه ٔبرهان چ معین ؛ ذیل کوروش ). و رجوع به ذوالقرنین در همین لغت نامه و ایران باستان ج 1 صص 232-477 شود.

پیشنهاد کاربران

Byron starts canto XVI of his famous Don Juan with an allusion to the old Persian manner of bringing up their children. He refers to the Persians who teach their children how to draw a bow, ride on horseback and, in accordance with the principles of Zoroastrianism, to be truthful ( Byron probably borrowed this piece of information from Herodotus's Histories ) :
...
[مشاهده متن کامل]

The antique Persians taught three useful things,
To draw the bow, to ride, and speak the truth.
This was the mode of Cyrus, best of kingsA mode adopted since by modern youth.
Bows have they, generally with two strings;
Horses they ride without remorse or ruth;
At speaking truth perhaps they are less clever,
But draw the long bow better now than ever ( Stanza 1 ) .

بنیان گذار پادشاهی هخامنشی

بپرس