گاگول
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
گاگول= گا=Ga گول=Gol
حرف ل غلیظ تلفظ می شود
درزبان کردی
گا= گاو
گول= نر
گاگول = گاو نر
حرف ل غلیظ تلفظ می شود
درزبان کردی
گا= گاو
گول= نر
گاگول = گاو نر
یک مرحله فراتر از گوگول و گوگولی
در فرهنگ مردم جنوب به خصوص اهواز، گاگول به معنای چهار دست و پا است. مثلا گاگول کنان یعنی راه رفتن کودک رو چار دست و پا.
مثال ادبی: " شاسب گاگول کنان زیر درخت بوده است. . "
داستان بازگشت نوشته ی احمد محمود، از کتاب دیدار، انتشارات معین، چاپ هفتم، ۱۳۸۳، صفحه ۲۸۱
مثال ادبی: " شاسب گاگول کنان زیر درخت بوده است. . "
داستان بازگشت نوشته ی احمد محمود، از کتاب دیدار، انتشارات معین، چاپ هفتم، ۱۳۸۳، صفحه ۲۸۱
به نظر گاه گول بوده که به مرور شده گاگول
گاه به معنای زود و گول به معنای فریب خوردن یعنی شخصی که بی اندازه ا ساده و زودباور هست و با هر وعده و وعیدی به راحتی فریب می خورد
گاه به معنای زود و گول به معنای فریب خوردن یعنی شخصی که بی اندازه ا ساده و زودباور هست و با هر وعده و وعیدی به راحتی فریب می خورد
معنی خاصی نمیده اما در زبان فارسی به گوساله نر جوان چموش که یک مقدار نفهم و بازی گوش است میگفتن گاو گور که بمرور زمان تعقیر کرده به گاگور و گاگول . . مثل کره خر راه راه که گور خر میگفتن. . هم ریشه هستن گور خر و گاوگور
گاگول یعنی آدمه شوت، کسی که حالیش نیست.
ساده، ظاهربین
بسیار گول خورده
پهن مغز
خالی از تفکرات منطقی
پهن مغز
خالی از تفکرات منطقی
دست و پا چلفتی و کند زهن
کند ذهن . واپس مانده ذهنی. آنکه براحتی گول میخورد. گا نشانه مفعولیت است . گاگول صفت ترکیبی گول خورنده
گا در زبان کردی به معنی گاو نر قوی که زمین را شخم می زند و در استعاره در زبان کوردی به معنی ساده و نفهم است گور در زبان کوردی اوستایی به معنی گوساله هست گاگول تغییر یافته کوسالهگا گوساله ردی هم هست یعنی گاو و گوساله نفهم
نفهم
مترادف خنگول
مهتاب بهار
یعنی گیج خنگ خول احمق
احمق، گیج، شاسگول
گاکول همان گاو و گور است در زبان کردی که فارسی اوستایی و قدیمی است گا همان گاو و گور همان گوساله است که معنی گاو و گوسال می دهد و بجای گا گور به گاگول تبدیل شده است.
یعنی شوت و نفهم
یعنی کسی که خنگ هستش و اصلا توباغ نیست
احمق خنگ گیج تهی مغز
گاگول کلمه ای در زبان کره ای است:
یعنی کند ذهن و گیج از کجا وارد زبان پارسی شده نمی دانم
یعنی کند ذهن و گیج از کجا وارد زبان پارسی شده نمی دانم
به گویش لری یعنی لیوه و دم هوس
گویش تهرانی . گا از فعل گاییدن چنانکه گویند به � گا رفت � یعنی گاییده شد , به سختی فریب خورد و گول از فعل گول خوردن به معنی ی فریب خوردن
گاگول یعنی توهی مغزوآدم گیج که حرکات ورفتارش غیرقابل پیشبینی هست واعتباری ندارد
بنظرم گاگول یجواریی احمق یا گیج. . کسی ک گیج وبمه ینی از هیچی خبر نداره یجورایی مث شاسگول . .
گاگول مخفف گاو گلو که در واقع و نفس الامر گوساله به معنای حقیقی است اما در مجاز و استعاره گویی خطاب به افراد کند ذهن دیر دریاب و ضعیف در ادراک مفاهیم پیچیده و محتاج نگرش عمیق و زمان بر می باشد.
خنگ، احمق، نادان، خول، کسی که نمی شه روش حساب باز کرد
یعنی اوسکل ، احمق، خل
احمق خول
به نظر من به معنیه احمق هست
خنگ و احمق
گاگول یعنی خنک و احمق
احمق ، گیج ، اسکل ، نادان ، خنگ
به نظرم معنیه دیگش اسکل باشه. شاید
کسی که خوله
گیج
یعنی احمق
ابله
گا: کوتاه شده گاو
کسی که به مانند گاو به راحتی گول می خورد
مترادف شاسگول!
کسی که به مانند گاو به راحتی گول می خورد
مترادف شاسگول!
فکرکنم گاگول یعنی خنگ واحمق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٠)