یوسون

لغت نامه دهخدا

یوسون. ( ترکی ، اِ ) عادت و رسم و طریقه و استعمال. ( ناظم الاطباء ) : بعد از اقامت مراسم شادمانی... از حال یاساق و یوسون و عادت و رسوم برادر خویش سلطان سعید غازان خان تفحص فرمود. ( جامعالتواریخ رشیدی ). و رسوم و یوسون و یاسای چنگیزخان... ( جامعالتواریخ رشیدی ). و بدان موجب حکم فرمایم تا همه کارها بر یک راه و یوسون جاری باشد. ( داستان غازان خان ص 294 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس