اسم پسر با حرف ش - صفحه 2

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

شید

نور، روشنایی، آفتاب، خورشید


دختر، پسر

فارسی
شابرزین/sha barzin/

شاه برزین


پسر

فارسی
شاخوان/shakhvan/

مرد کوه نشین


پسر

کردی
شادان هرمز

مرکب از شادان ( شاد ) + هرمز اهورامزدا یا خدا


پسر

فارسی
شادبه/shadbeh/

بهترین شادی


پسر

فارسی
شادتگین/shad tegin/

پهلوان شاد، از امیران دربار خوارزمشاه، شاد ( فارسی ) + تگین ( ترکی ) پهلوان شاد


پسر

ترکی، فارسی

تاریخی و کهن
شادرای/shadray/

اندیشه زنده و شاد


پسر

فارسی
شادفر/šād far/

آن که دارای شکوه و شادی است، شکوه شادی، ( اَعلام ) از نام های دوره ی هخامنشیان


پسر، دختر

فارسی
شادل/shadel/

شاه دل و جان


پسر

فارسی
شادیور/šādivar/

دارای حالت شادی و شادمانی، ( شادی، ور ( پسوند برای دارندگی ) )، خوشحال


پسر

فارسی
شارایل/sharayl/

خدای پادشاه


پسر

عربی، آشوری
شارلا/sharla/

آبشار


پسر

ترکی

طبیعت
شاروسین/sharosin/

پادشاه مقدس


پسر

فارسی، آشوری
شارونا/sharuna/

سرزمین پربار و حاصلخیز


پسر، دختر

فارسی، آشوری
شانال/shanal/

نامدار


پسر

ترکی
شاه برزین

نام شخصی در وندیدا ( بخشی از اوستا )


پسر

فارسی
شاه سرور

نام پسر شاه سرو پادشاه کشمیر


پسر

فارسی
شاه مراد

شاه ( فارسی ) + مراد ( عربی ) مهمترین و بزرگترین آرزو


پسر

فارسی، عربی
شاه میر

شاه ( فارسی ) + میر ( عربی )، امیرشاه، نام برادر میرک بیگ وزیر شاه اسماعیل صفوی


پسر

فارسی، عربی
شاه هژبر

شاه ( فارسی ) + هژبر ( از عربی


پسر

فارسی، عربی
شاهارا/shahara/

حافظ شبهای روزه داران


پسر

فارسی، آشوری
شاهبد/shah-bud/

دارای نشان شاهنشاهی


پسر

فارسی
شاهدل/shah-del/

شاهِ دل


پسر

فارسی
شاهدیس/shahdis/

مانند شاه


پسر

فارسی
شاهراد/shahrad/

پادشاه جوانمرد


پسر

فارسی
شاهرام/shah-ram/

رام و مطیع شاه


پسر

فارسی
شاهرس/shahras/

فرد رسیده به شاهی


پسر

فارسی
شاهرو/shahro/

دارای چهره ای شاهانه


پسر

فارسی
شاهروز/shahroz/

نام پسر شاه بهرام پادشاه کشمیر


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
شاهسا/shah-sa/

مانند شاه


پسر

فارسی
شاهسام/shahsam/

آتش شاهانه، پادشاه آتش


پسر

فارسی
شاهسان/shah-san/

مانند شاه


پسر

فارسی
شاهگل/shah gol/

شاه گل ها، زیباترین گل در میان گلها


پسر، دختر

فارسی
شاهلار/shah-lar/

شاهان


پسر

فارسی
شاهمهر/shah-mehr/

مهر شاهانه


پسر

فارسی
شاهندل/šāhandel/

دارای دلِ صالح و نیک، ( به مجاز ) تقوا و پرهیزگار


پسر

فارسی
شاهنور/shah-nor/

نور شاهانه


پسر

فارسی
شاهنوش/shah-nush/

شاه جاویدان


پسر

فارسی
شاهویر/shahvir/

باهوش


پسر

فارسی
شاهوین/shah-vin/

مانند شاه


پسر

فارسی
شاهیاد/shah-yad/

یاد شاه


پسر

فارسی
شاهیار/shahyar/

یار سلطان، ملازم شاه


پسر

فارسی
شاویس/shavis/

نام شخصی پارسا که از تابعین بوده است، شا ( فارسی ) + ویس ( عربی ) مرکب از شاه + اویس ( نام شخصی پار ...


پسر

فارسی، عربی
شایرایا

ستاره ناهید


پسر

آشوری
شایمین/shaimin/

فرزندی پر برکت و بی همتا


پسر

فارسی
شبنا/shabna/

جوان، نام یکی وکلای قصر حزقیا پادشاه یهودا


پسر

عبری
شپول/shapol/

موج آب


پسر

کردی
شتاو/shetav/

آبشار


پسر

کردی

طبیعت
شراکیم/sherakiym/

نام یکی از سپهبدان مازندران


پسر

فارسی
شرزین/šarzin/

نیرومند و قوی، [شرز = شرزه به معنی قوی، نیرومند ( به مجاز ) شجاع، دلاور، ین ( نسبت ) ]، روی هم به م ...


پسر

فارسی
شریف الدین/šārifoddin/

دارای دین و آیین پاک، موجب شرف، ارجمندی و اعتبار دین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شعاع الدین/šoeāeoddin/

نور دین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شمس الهدی/šamsolhodā/

ترکیب دو اسم شمس و هدی ( خورشید و هدایت کردن )، آفتاب هدایت، خورشید هدایت


دختر، پسر

عربی
شمینه

حاصلخیز، برکت یافته


پسر

آشوری
شنطوس

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در درگاه خسروپرویز پادشاه ساسانی


پسر

فارسی
شهان/shahan/

پادشاهان


پسر

فارسی
شهدل/shahdel/

شاه دل


پسر

فارسی
شهرسب/shahrasb/

از اساطیر شاهنامه


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
شهرسپ

از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیر طهمورث که مردی دانا و پارسا بود و شاه را به نیکی راهنمایی می کرد


پسر

فارسی
شهروین

شهنام، از نامهای باستانی


پسر

فارسی
شهسام/shahsam/

پادشاه آتش


پسر

فارسی
شهیاد/shahyad/

یاد شاه، مرکب از شه ( شاد ) + یاد ( خاطره )


پسر

فارسی
شورعلی

شور ( فارسی + علی ( عربی ) مرکب از شور ( هیجان ) + علی ( بلندمرتبه )


پسر

فارسی، عربی
شوشیناک/shoshinak/

نام خدای شوش


پسر

فارسی
شوق علی

مرکب از شوق ( هیجان ) + علی ( بلند مرتبه )


پسر

عربی
شکرعلی

( به ضم شین ) عربی مرکب از شکر ( سپاس ) + علی ( بلندمرتبه )


پسر

عربی
شیانا/shiyana/

پاداش دهنده، جزا دهنده، پاداش دهنده جزا دهنده مرکب از شیان ( جزا و پاداش ) + الف فاعلی


پسر

فارسی
شیدسب/shidasb/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گشتاسپ پادشاه کیانی


پسر

فارسی

مذهبی و قرآنی، تاریخی و کهن
شیدوس/shidus/

دارنده دانش درخشان


پسر

فارسی
شیراحمد

شیر ( فارسی ) + احمد ( عربی ) مرکب از شیر ( شجاع ) + احمد ( ستوده )


پسر

فارسی، عربی
شیرآزاد

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان رستم هرمزان سردار ساسانی


پسر

فارسی
شیرزیل

از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی ایرانی در زمان خسرو پرویز پادشاه ساسانی


پسر

فارسی
شیرلا/shirla/

آبشار


پسر

ترکی
شیرمحمد

شیر ( فارسی ) + محمد ( عربی ) مرکب از شیر ( شجاع ) + محمد ( ستوده )


پسر

فارسی، عربی
شابهار/sha bahar/

نام دشتی در نواحی کابل


پسر

فارسی
شادان برزین

نام دانشمندی از مردم توس


پسر

فارسی
شادروز/šād ruz/

نیکروز، خوشبخت، کسی که روزش شاد است


پسر، دختر

فارسی
شادلی/shad li/

دختر شاد، نام چندتن از بزرگان عرب


دختر، پسر

ترکی، فارسی، عربی
شادکان/shadkan/

کامیاب، کامروا، خوشحال، شادمان، نام برادر فریدون پادشاه پیشدادی بنا به روایتی


پسر

فارسی
شادی ار/shadyar/

شاد و خوشحال


پسر

فارسی
شادیان/šādiyān/

شادیانه، آهنگ و نوای شادی آور، ( = شادیانه )، از روی شادی، بر اساس شادی


پسر، دختر

فارسی
شار

عنوان عمومی پادشاهان غرجستان ( ناحیه ای در عربستان کنونی )


پسر

عربی
شارو/sharo/

بازمانده یا پنهان


پسر

کردی

پرنده
شارویه

شیرویه


پسر

فارسی
شاریا/shariya/

پادشاه آریایی


پسر

لاتین
شاعی

شیعی


پسر

عربی
شاندیز/šāndiz/

شکوهمند و دارای عظمت و جلال، [شان ( عربی ) = شأن = شکوه، جلال و عظمت، دیز = دیس ( پسوند شباهت ) ]، ...


دختر، پسر

فارسی، عربی
شانیا/shaniya/

کسی که در تصمیم و نظر خود پا برجاست، مصمم


پسر

هندی
شاه بهرام

نام بهرام گور پادشاه ساسانی و همچنین پادشاه کشمیر


پسر

فارسی
شاه پر

شهپر


پسر

فارسی
شاه سار/shahsar/

نام یکی از شاعران دربار سامانیان


پسر

فارسی
شاه قلی/shahgholi/

غلام شاه، شاه ( فارسی ) + قلی ( ترکی ) غلام شاه، نام نقاش معروف ایرانی در زمان صفویه


پسر

ترکی، فارسی
شاه محمد

شاه ( فارسی ) + محمد ( عربی ) نام نقاش معروف ایرانی در زمان صفویه


پسر

فارسی، عربی
شاه موبد

شوهر ویس در منظومه ویس و رامین


پسر

فارسی
شاه وش/shahvash/

آن که چون شاه بزرگ و شکوهمند است


پسر

فارسی
شاها/shaha/

منسوب به شاه و شاهی، نام قلعه ای که هولاکوخان اموال و خزاین خود را آنجا گذاشته بود


پسر، دختر

فارسی
شاهر

مشهور، نامی


پسر

عربی
شاهسون

شاه ( فارسی ) + سون ( ترکی )، شاه دوست، نام چند طایفه از طوایف ترک در ایران


پسر

ترکی
شاهفور

شاپور


پسر

فارسی
شاهنگ/šāhang/

ملکه زنبور عسل، ملکه ی زنبور عسل، شاه + انگین ملکه زنبور عسل


دختر، پسر

فارسی

طبیعت



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر