اخرت

/~Axerat/

مترادف اخرت: ( آخرت ) آخرالزمان، اخری، رستاخیز، عقبا، عقبی، قیامت، نشور

متضاد اخرت: ( آخرت ) دنیا

برابر پارسی: ( آخرت ) رستاخیز، انجامش، آنجهان، پسین سرای، روز بازپسین

معنی انگلیسی:
afterlife, eternity, futurity, future life

لغت نامه دهخدا

( آخرت ) آخرت. [ خ ِ رَ ] ( ع اِ ) آخِره. آن جهان. آن سرای. عقبی ̍. معاد. دارالخلد. عجوز. آجل. آجله. اخری ̍. مقابل اولی ̍ و دنیا : و هر گاه که متقی در کار این جهان گذرنده تأملی کند هرآینه مقابح آن را بنظر بصیرت بیند... و با یاد آخرت الفت گیرد. ( کلیله و دمنه ). و آنکه سعی برای مصالح دنیا مصروف دارد زندگانی بر وی وبال باشد و از ثواب آخرت بازماند. حاصل آن [ راحتی اندک ] اگر میسر گردد خسران دنیا و آخرت باشد. ( کلیله و دمنه ). و اگر بقضاء مقرون گردد عز دنیا و آخرت مرا بهم پیوندد. ( کلیله و دمنه ). و نیز آنکه سعی برای آخرت کند مرادهای دنیا بتبعیت بیابد. ( کلیله و دمنه ). آخر رای من بر عبادت قرار گرفت چه مشقت طاعت در جنب نجات آخرت وزنی نیارد. ( کلیله و دمنه ). و بحال خردمند آن لایقتر که همیشه طلب آخرت را بر دنیا مقدم دارد. ( کلیله و دمنه ).
دنیا پلی است رهگذر دار آخرت
اهل تمیز خانه نگیرند بر پلی.
سعدی.
دوست بدنیا و آخرت نتوان داد
صحبت یوسف به از دراهم معدود.
سعدی.
- عشاء آخرت ، عشاء آخره ؛ نماز خفتن.

فرهنگ فارسی

( آخرت ) ( اسم ) آن جهان جهان دیگر سرای دیگر عقبی : [ باید در فکر آخرت بود . ]
آنجهان
بازپسین، جهان دیگر، آن جهان، آن سرای

فرهنگ معین

( آخرت ) (خِ رَ ) [ ع . ] ( اِ. ) جهان دیگر، عقبی .

فرهنگ عمید

( آخرت ) ۱. بازپسین.
۲. جهانی که به اعتقاد دینداران مردم پس از زنده شدن به در آنجا وارد می شوند و به اعمال آن ها رسیدگی می شود، جهان دیگر، آن جهان، آن سرای.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آخرت. آخِرَتْ (آخره)، مؤنث «آخِر» بر وزن فاعله از ماده «ا خ ر» به معنی «پایان، پسین، قیامت یا دیگر»، عبارت از جهانی است که مردم پس از مردن، به آن در می آیند و برای همیشه در آن جا می زیند.
این واژه در قرآن مجید و سنت و فرهنگ مسلمانان به صورت یک اصطلاح به کار برده شده و منظور از آن «جهان دیگر» است که در برابر دنیا قرار دارد و در آن همه انسانها پاداش و کیفر کارهای خود را دریافت خواهند کرد و در همه ادیانِ مبتنی بر وحی از آن به گونه ای سخن رفته است.
← صفت و مضاف الیه
در موارد بسیاری از قرآن از آخرت به «الیومُ الآخِرُ» نیز تعبیر شده است.در این تعبیر «دنیا» «روز اول» به شمار آمده است و آخرت «روز دیگر».همچنین «دارُالقَرار» یکی دیگر از تعبیراتی است که قرآن درباره آخرت به کار برده است.در قرآن از « اجر آخرت»، « عذاب آخرت»، « ثواب آخرت»، « آتش آخرت»، « لعن در آخرت»، « خسران در آخرت» و « حرث ( کشت ) آخرت» سخن رفته است.
واژه حدیثی
همچنین، در احادیث منقول از پیامبر اسلام و ائمه دین واژه های «آخره» و «الیوم الآخر» در برابر «الدنیا» به کار برده شده و منظور از آن، عالم آخرت است.پیامبر اسلام گفته است: شیرینی دنیا تلخی آخرت و تلخی دنیا شیرینی آخرت است.
احمد بن محمد ابن حنبل، مسند، ج۵، ص۳۴۲، دارالفکر، بیروت.
...

[ویکی شیعه] آخرت. آخِرَت در قرآن کریم، سنت و فرهنگ اسلامی، به جهان پس از مرگ گفته می شود که در برابر «دنیا» قرار دارد. آخرت، جهانی است که در آن همه انسان ها پاداش و کیفر کارهای خود در دنیا را دریافت خواهند کرد. در همه ادیانِ مبتنی بر وحی، از آخرت به گونه ای سخن گفته شده است.
آخرت در قرآن کریم ، سنت و فرهنگ اسلامی به صورت یک اصطلاح به کار برده شده و منظور از آن «جهان دیگر» است که در برابر دنیا قرار دارد و در آن همه انسان ها پاداش و کیفر کارهای خود در دنیا را دریافت خواهند کرد و در همه ادیانِ مبتنی بر وحی، از آن به گونه ای سخن گفته شده است.
واژه آخرت در قرآن کریم، در ۱۰۴ مورد بدون هر گونه قید یا اضافه به کار رفته است و در ۹ مورد، صفت یا مضاف الیه «الدار» قرار گرفته است. (الدّارُ الآخِرَة، دارُالآخِرَة). در یک آیه، آخرت به صورت صفت برای النَّشأة استعمال شده: النَّشأةُ الآخِرَةُ. در ۵ مورد در برابر واژه الأُولی آمده و در ۸۰ آیه در برابر الدُّنْیا به کار رفته است.

[ویکی اهل البیت] آخرت. به معنی دیگر است مؤنث آخر به صیغه اسم فاعل در قرآن به معنی عالم دیگر آمده پس از دنیا که بندگان برای مکافات و پاداش کردار بدانجا می روند. در مقابل عالم آخرت عالم دنیاست یعنی عالم پست و فرومایه یا عالم اولی «فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَی» . (نجم، 26)
آخرت به معنای جهان واپسین و عالم بعد از دنیاست. واژه آخرت برگرفته از ریشه ا خ - ر و مؤنث آخر به معنای پایان و در برابر اول است.
قرآن کریم زندگی انسان را به دو بخش پایان پذیر و جاودان تقسیم و از اولی به الدنیا والاولی و از دومی به الاخرة والیوم الاخر تعبیر کرده است.
واژه آخرت به معنای عالم بعد از دنیا، 113 بار در قرآن ذکر شده است: نه بار صفت یا مضاف الیه دار، مانند: «وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ».
«وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ»، یک مورد صفت النشأة: یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ؛ پنج بار در برابر الاولی، مانند: «فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَی»؛ 48 مورد در برابر الدنیا، مانند: «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً» ؛ و 26 بار صفت یوم، مانند: «آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ» در مواردی نیز واژه آخرت به تنهایی بکار رفته است، مانند: «أُولَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالآَخِرَةِ» . لفظ آخرت در این گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده که یکی از واژه های الدار، الکرة، النشأة یا الحیاة موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال می گردد.
آیات فراوانی از قرآن، در مورد عالم آخرت به بحث پرداخته است؛ به طوری که گفته شده، حدود دو هزار آیه در قرآن به نحوی بر آن جهان دلالت دارد.
مباحث گوناگون موضوع آخرت را در قرآن کریم، از واژه های فراوانی مانند برزخ، بعث، حشر، نشر، صراط، قیامت، میزان، یوم الدین، یوم الفرقان، یوم الحسرة، یوم الحساب و ده ها واژه دیگر می توان استفاده کرد زیرا هر یک از این واژگان به یکی از مراحل جهان آخرت یا به خصوصیتی از آن جهان اشاره دارد؛ ولی با توجه به این که در واژه آخرت تقابل با جهان نخستین (دنیا) نهفته - چنان که در قرآن نیز در موارد متعدد، دنیا و آخرت در کنار هم قرار گرفته است - مناسب تر است در موضوع آخرت به مسائل کلی مربوط به آن جهان پرداخته شود.
از آنجا که این گونه بحث ها در قرآن بیشتر با دو واژه آخرت و یوم الاخر بیان شده، کوشیده ایم از واژه های دیگر جز در عنوان تفاوت های دنیا و آخرت - که به تبیین حقیقت آخرت می پردازد - و منازل و مراحل آخرت - که در آن چاره ای جز استفاده از آیات مشتمل بر واژه های دیگر نیست - کمتر استفاده شود و بیشتر به آیاتی پرداخته شود که دربردارنده یکی از دو واژه مزبور باشند، بنابراین به مبحث قیامت و حوادث دهشتناک آن - که با فروپاشی این جهان مقارن است - همچنین موضوع معاد و استدلال های عقلی و نقلی در اثبات آخرت و نیز پاسخ به شبهات درباره آن جهان به تفصیل پرداخته نمی شود.

[ویکی فقه] آخرت (قرآن). آخرت، عالمی در برابر عالم دنیا است.
آخرت، نشئه ای در برابر عالم دنیا است.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۳، ذیل واژه آخرت.
۱. ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۳، ذیل واژه آخرت.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «آخرت».
...

[ویکی الکتاب] معنی أَخَّرَتْ: به تأخیر انداخت
معنی ﭐدَّارَکَ: به پایان رسیده(در اصل تدارک بوده ، و تدارک به معنای این است که اجزای چیزی یکی پس از دیگری ( مانند حلقه زنجیر ) بیاید تا تمام شود و چیزی از آن باقی نماند و در اینجا معنای تدارک علمشان در آخرت این است که ایشان علم خود را تا آخرین جزءش در باره غیر آخرت ...
معنی یُوقِنُونَ: یقین می کنند (در عبارت "وَهُم بِـﭑلْئَاخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ" :تکرار ضمیر "هُمْ " برای این است که دلالت کند بر اینکه این یقین به آخرت شان مردم با ایمان است و مردم با ایمان اهل یقینند و باید چنین انتظاری از ایشان داشت و توقع نمیرود که با داشتن ایمان...
معنی سَعْیَهَا: تلاش آن (در عبارت "مَنْ أَرَادَ ﭐلْئَاخِرَةَ وَسَعَیٰ لَهَا سَعْیَهَا "منظور تلاشی کامل و خالصانه برای به دست آوردن مواهب آخرت می باشد )
معنی مَمَاتِ: مرگ (عبارت "إِذاً لَّأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ ﭐلْحَیَاةِ وَضِعْفَ ﭐلْمَمَاتِ " یعنی :در آن صورت دو برابر در دنیا و دو برابر در آخرت عذاب به تو میچشاندیم)
معنی ﭐسْتَحَبُّواْ: دوست داشتند-برگزیدند- ترجیح دادند(عبارت "یَسْتَحِبُّونَ ﭐلْحَیَاةَ ﭐلدُّنْیَا عَلَی ﭐلْئَاخِرَةِ " یعنی : زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند.حقیقت معنای استحباب این است که آدمی جستجو کند تا چیزی را پیدا کند که دوستش بدارد ، و لیکن وقتی بعد از آن "علی...
معنی یَسْتَحِبُّونَ: ترجیح می دهند (عبارت "یَسْتَحِبُّونَ ﭐلْحَیَاةَ ﭐلدُّنْیَا عَلَی ﭐلْئَاخِرَةِ " یعنی : زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند.حقیقت معنای استحباب این است که آدمی جستجو کند تا چیزی را پیدا کند که دوستش بدارد ، و لیکن وقتی بعد از آن "علی" بیاید ، معنای ایث...
معنی جَهَنَّمُ: جهنّم - دوزخ (اسمی است از اسمای آتش آخرت . بعضی گفتهاند این لفظ از قول عرب که به چاه بسیار عمیق جهنام میگوید اخذ شده . بعضی دیگر گفتهاند که این کلمه لغتی است فارسی که در زبان عربی شایع شده است . )
معنی لُقْمَانُ: نام یکی ازبندگان شایسته خداوند که یکی از سوره های قرآن به نام اوست وبرخی از سخنان حکیمانه وی در این سوره نقل شده است (از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)نقل شده است که:" به حق میگویم که لقمان پیغمبر نبود ، و لیکن بندهای بود که بسیار فکر میکرد ، و یقین...
معنی فَرِحٌ: همیشه شادمان (صفت مشبهه از فرح وچون لازمه شادمانی همیشگی در دنیا ،بی فکری و سبک مغزی است به معنی خوشگذران ، مست و مغرورو کسی که دچارغفلت و سبک مغزی در اثر سوء استفاده از نعمتهای الهی است ، هم در قرآن استفاده شده است در عباراتی نظیر "إِنَّ ﭐللَّهَ ل...
معنی فَرِحُونَ: همیشه شادمانها (صفت مشبهه از فرح وچون لازمه شادمانی همیشگی در دنیا ،بی فکری و سبک مغزی است به معنی خوشگذران ، مست و مغرورو کسی که دچارغفلت و سبک مغزی در اثر سوء استفاده از نعمتهای الهی است ، هم در قرآن استفاده شده است در عباراتی نظیر "إِنَّ ﭐللَّهَ...
معنی فَرِحِینَ: همیشه شادمانها (صفت مشبهه از فرح وچون لازمه شادمانی همیشگی در دنیا ،بی فکری و سبک مغزی است به معنی خوشگذران مست و مغرورو کسی که دچارغفلت و سبک مغزی در اثر سوء استفاده از نعمتهای الهی است ، هم در قرآن استفاده شده است در عباراتی نظیر "إِنَّ ﭐللَّهَ ...
ریشه کلمه:
اخر (۲۵۰ بار)

دانشنامه عمومی

آخرت (فیلم). آخرت ( به انگلیسی: Hereafter ) یک فیلم درام و تخیلی آمریکایی به کارگردانی کلینت ایستوود و به فیلمنامه نویسی پیتر مورگان است. این فیلم دربارهٔ سه نفر است که مفهوم مرگ زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار داده است. یکی از آن ها زنی فرانسوی است به نام ماری ( با بازی سسیل دو فرانس ) که به دنبال سونامی در شرق آسیا تجربه نزدیک به مرگ داشته است. دیگری مردی آمریکایی به نام جرج ( با بازی مت دیمون ) است که می تواند با مردگان رابطه برقرار کند و سومی پسری انگلیسی است که به تازگی برادر دوقلویش را از دست داده است. آخرت در سپتامبر ۲۰۱۰، در فستیوال بین المللی فیلم تورنتو ۲۰۱۰ به عنوان «فیلم ویژه» معرفی شد. این فیلم در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۰ در سرتاسر آمریکای شمالی پخش گردید.
قصه موازی سه نفر در نقاط مختلف جهان که زندگیشان به طرز عجیبی به هم گره میخورد. زنی که در یک سونامی تا یک قدمی مرگ پیش میرود و پسری که بخاطر گناهی مرتکب نشده برادرش از دست میدهد و مردی که در حال فرار از توانایی های ویژه خویش در ارتباط با مردگان است. . .
• مت دیمون
• سسیل دو فرانس
برایس دالاس هاوارد
جی مهر
تیری نوویک
مارته کلر
درک جاکوبی
لیندزی مارشال
ریچارد کیند
استیو اسکیریپا
جنیفر لوئیس
فرانز درامه
نیو کیوسک
جورج کوستیگان
میلن ژامپانوی
استفان فریس
لوران باتو
• ژان - ایو برتلو
متیو بینتون
تام پرایس
سلین سالت
• کلیر پرایس
عکس آخرت (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

آخرت. آخرت (afterlife)
باور به این که زندگی با مرگ پایان نمی گیرد و به صورتی دیگر یا در جایی دیگر ادامه می یابد. عقیده به آخرت از مشخصه های همۀ ادیان است. دامنۀ عقایدِ مربوط به آنچه پس از مرگ روی می دهد، از اعتقاد به حلول روح در بدنی دیگر (در میان بوداییان، هندوها، و سیک ها) تا اعتقاد به رستاخیز در روز قیامت را، یعنی هنگامی که خداوند دنیا را به آخر می رسانَد و هرکس را برحسب چگونگی زندگی اش در دنیا جزا می دهد (مسیحیت، اسلام، و یهودیت بر این اعتقادند)، دربرمی گیرد. در بیشتر ادیان عقیده بر این است که روح انسان نامیراست و پس از مرگ جسم به حیات خود ادامه می دهد و هویت و شخصیت فرد را حفظ می کند. طبق آموزه های مسیحیت، روح، در بهشت یا دوزخ، در کالبدی روحانی ادامۀ حیات خواهد داد. در مسیحیت کاتولیک رومی، برزخی نیز وجود دارد که ارواح با عبور از آن تطهیر و برای بهشت آماده می شوند. این واژه در قرآن در ۱۰۴ مورد بدون هیچ قید یا اضافه ای به کار رفته است. آخرت در قرآن به نام های دیگری نیز خوانده شده ازجمله: «یَومُ الآخر» (بقره، ۸، ۶۲، ۱۷۷؛ آل عمران، ۱۱۴؛ نساء ۳۹، ۱۳۶) «دارالآخِره» (اعراف، ۱۶۹)، «دارالقَرار» (غافر، ۳۹)، «دارالسلام» (یونس، ۲۹)، «دارالمُتّقین» (نحل، ۳۰)، «دارالخُلْد» (فصلت، ۲۸). ایمان به آخرت (معاد) از اصول عقاید اسلامی است. کسانی که به آخرت ایمان نداشته و استکبار و فساد ورزیده اند، در آخرت با عذابی دردناک مواجه می شوند (ازجمله اسراء، ۱۰؛ قصص، ۸۳). در آن جا نظام اجتماعی برقرار نیست و هر فرد، به تنهایی دربرابر خدا حاضر می شود و اگر نیکوکار باشد، به فیض حیات جاوید می رسد و رستگار می شود (نجم، ۳۹؛ مریم، ۹۳ـ۹۵) و اگر در حیات دنیوی، بدکار یا اعمال نیکش، کمتر از اعمال بدش بوده (مؤمنون، ۱۰۳؛ قارعه، ۸) از دوزخیان (← اصحاب الشمال) خواهد بود. آن جا حقایق بر همه آشکار می شود (طارق، ۹). زندگی حقیقی در سرای آخرت است (عنکبوت ۶۴) و ویژۀ کسانی است که در زندگی سرکشی نکرده و پرواپیشه بوده اند (قصص، ۸۳). نعمت ها و عذاب های اخروی با نمونۀ دنیوی آن ها فرق دارند و بسیار فراترند. در عالم آخرت، آمرزش الهی و شفاعت پیامبران و صالحانی که خداوند به آنان اجازۀ شفاعت داده است، بسیاری از انسان های شایسته را فرامی گیرد و از عذاب اخروی نجات می دهد. خداوند در آخرت با شکنندگان عهد الهی و تحریف کنندگان کتب آسمانی سخن نمی گوید و به آنان توجه نمی کند (آل عمران، ۷۷). مؤمن واقعی آخرت اندیش است، زیرا به گفتۀ قرآن، زندگی دنیا دربرابر آخرت جز بهره ای ناچیز و ناپایدار نیست (توبه، ۳۸) و در حدیثی نبوی کشتزار آخرت خوانده شده یعنی فرصتی برای آماده شدن برای زندگی جاوید. به گفتۀ متکلّمان آخرت، برخلاف دنیا که «دار تکلیف» (حوزۀ وظیفۀ اخلاقی و دینی) است، «دار جزا» (سرای رویارویی با پاداش یا کیفر اعمال دنیوی هر فرد) است.

مترادف ها

futurity (اسم)
اینده، اخرت

hereafter (اسم)
اخرت

other world (اسم)
اخرت، دنیای دیگر، عالم ثانی، عالم باقی

فارسی به عربی

فیما بعد , مستقبل

پیشنهاد کاربران

آخر تو
آخِرَت: ( دین ) پایان زمان، روزِ رستاخیز، روزِ دادوری، روزِ بازپسین، دیگرسرا، دیگرگیتی، آن جهانی
Das letzte Leben با تلفظ داس لِتزَه لِبِن به زبان آلمانی به معنای زندگی آخر یا آخرین زندگی .
Das transzendentale Leben با تلفظ داس ترانسندتاله لبن به معنای زندگی آنسوئی یا استعلایی.
Das ewige Leben با تلفظ داس اویگه لبن به معنای زندگی جاودانه.
...
[مشاهده متن کامل]

Das آرتیکِل یا علامت خنثی بودن از لحاظ جنسیت کلمه مورد نظر می باشد، در اینجا Leben یا زندگی.
هر متفکر و اندیشمند یا خیال پردازی که در مورد آخرت و یا زندگی اُخروی یا جاودانه بودن زندگی نتواند به سوال زیر یک پاسخ حقیقی و منطبق بر واقعیت ارائه دهد ( در درجه او به فرد خویش و بعد به دیگران ) از آخرت و سفر آخرت و معنا و مفهوم و هدف غائی یا نهائی زندگی و عشق انسانی و منشاء و چگونگی پیدایش جهان و زندگی استعلایی یا آنسوئی و یا after life و یا life after life هیچگونه خبر یا اطلاع دقیقی در دست نخواهد داشت، و آن سوال اینکه :
چرا خداوند متعال ( البته خدای حقیقی و واقعی علمی و نه خدای لفظی یا کلمه ای و یا واژه ای و مقوله ای یا مفهومی و ایده ای و انتزاعی فهمانی و عقلانی آئینی و دینی و مذهبی و ایدئولوژیکی و فرقه ای و حلقه ای که فقط در زبان و ادبیات و فهم و عقل یا خرد محض انسان موجود می باشد و در جای دیگری قابل دسترسی و یافتن نمی باشد ) در محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار فقط یک سامان یا نظم کلی کیهانی و یک زندگی و عشق انسانی یا بطور کلی تر فقط یک عالم بهمراه یک آسمان و یک زمین نیافریده است بلکه در هرکدام از آنها بطور مطلقا یکسان و برابر، هفت سامان یا نظم کلی کیهانی و هفت زندگانی و عشق انسانی و یا به بیانی دیگر هفت عالم راه بهمراه هفت آسمان و هفت زمین آفریده است ؟ پاسخ حقیقی به این سوال یکی از اصول یا پایه های علمی افسانه نوین آفرینش می باشد در میدان رقابت سالم و دوستانه و صلح آمیز با داستان آفرینش تورائی و ایوان گلی ئی و قرآنی و نی آفرینی آتئیزم.

گابریل یا جابریل و یا جبرئیل در اصل و ریشه فرشته پیام رسان و وحی از عالم غیب و امر و ملکوت به عالم شهود و خلق و مِلک نبوده است بلکه به شکل ایل گبریان یا ایل جبر گرایان یک بینش و باور بسیار قدیمی در اعصار دور دست تاریخ باستان در سر زمین های ایران و هندوستان . معنای آن تنها عبارت از باور به سرنوشت از پیش تعیین شده نبوده بلکه علاوه بر آن ، اعتقاد و باور و ایمان و امید به این حقیقت ژرف و بنیادی و ماورائی بوده است که زندگی و سعادت اولی و آخری یا مبدئی و ازلی و ابدی توسط آفریدگار کائنات یک بار برای همیشه و جاودانگی آفریده شده و تصویر کلی و جزئی آن در خاطره یا حافظه مطلق و بیکران خداوند متعال یک بار برای همیشه طوری ثبت و ضبط گردیده است که در ثبات و پایداری و تغییر ناپذیری و جاودانگی آن هیچگونه خلل و لرزش و لغزشی ایجاد نخواهد گردید و لذا انسان هیچگاه نمی تواند در فرم یا شکل و یا صورت و محتوای آن کوچکترین دخل و تصرفی بنماید و یا به کمک کلیه پندار ها و گفتار ها و رفتار های نیک و بد دنیوی خود کوچکترین اثر مثبت یا منفی روی آن بگذارد. نتیجه اینکه این دنیا مزرعه آخرت نمی باشد و انسان معقول و منطقی و واقف و بیدار و آگاه و هوشیار انسانی خواهد بود که کاری به زندگی و سعادت اُخروی یا آخری نداشته باشد بلکه توجهات و تمایلات و گرایشات فعالیت های قوای ادراکی فهم و عقل خود را بطور کامل معطوف به این زندگی نماید و سعی و کوشش او بر این باشد که تا حد توان سطح زندگی دنیوی فردی و خانوادگی و اجتماعی خود را ارتقاء دهد و با هدف رسیدن و دست یافتن به سعادت دنیوی حرکت کند و بیندیشد و حس و فکر و خیال کند. انسان اگر زندگی دنیوی خود را به بهشت تبدیل نماید، بر اثر آن به اندازه سر یک سوزن و یا به اندازه کوچکترین اتم و یا به قدر کوتاه ترین طول موج نور نامرئی به شادی خداوند افزوده نخواهد شد و اگر در عوض و بر عکس آن، زندگی دنیوی خود را به جهنم تبدیل نماید بر اثر آن به همان قدر و اندازه از شادی خداوند کاسته نخواهد گردید. زیرا شادی خداوند در قالب کلی مطلق و بیکران است و مشمول حال نوسانات افزایش و کاهش نمی باشد بلکه فقط در قالب جزئیات کثیر و فراوان و گوناگون زنده نباتی و حیوانی و انسانی. خداوند متعال انسان را بخاطر طاعت و بندگی و یا الا یعبدون و امتحان و آزمایش نیآفریده است بلکه برای شریک نمودن انسان ( و بقیه موجودات مفید و زنده دیگر ) در زندگی جاودانه و بیکران خویش و گفت و شنود متقابل در سطح کمال ایده آل . در طول زندگی دنیوی انسان می تواند بر اثر مشاهده و امتحان و آزمایش واقعیت عینی و بطور کلی طبیعت و کیهان خود را بطور کامل و خدا را بطور نسبی دوباره شناسایی نماید. انسان به کمک کلیه معارف وحیانی و حدیثی و روائی دینی و معارف حاصل از استدلالات منطقی و عقلانی فلسفه های آزاد و حکمت های گوناگون دینی و معارف حاصل از کشف و شهودات شوقانی و ذوقانی عرفان های مختلف دینی و جمع این معارف روی همدیگر هرگز به شناخت کامل خود و خداوند نائل نخواهد گردید بلکه فقط از راه شناخت شناخت ظاهر و باطن واقعیت یا بطور کلی طبیعت و کیهان و طبع یا طبیعت خویش به روش علمی. این دنیا سرای اولی و وسطی و آخری و ابدی و ازلی و یا فانی و باقی ما انسان ها بهمراه موجودات دیگر می باشد و ترک این دنیا توسط انسان مطلقا محال و غیر ممکن است و محیط این دنیا بطور مطلق مسدود و نفوذ ناپذیر می باشد و هیچگونه آمد و رفت از بیرون به درون و یا از درون بخارج آن صورت نمی پذیر و رُخ نمی دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

در این زمینه ، دعوت شاعرانه حافظ شیرین سخن به شکل زیر : بیا تا سقف این فلک را بشکافیم و طرحی نو در اندازیم ، یک بلند پروازی کودکانه و خیالی بیش نبوده و نمی باشد.

پیام جاودانه بودن عشق و زندگی انسانی به عنوان برترین پیام از طرف بنیانگذاران ادیان توحیدی ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام برای انسان به ارمغان آورده نشده است بلکه ریشه در سرزمین های ایران و هندوستان دارد در اعصار دور دست باستان قبل از پیدایش خط و شاید در عصر غار نشینی و امرار معاش از طریق شکار و جمع آوری میوه درختان و سبزی و غلات وحشی و خودرو . سمبل ها یا نماد های بجای مانده از آن اعصار در مورد جاودانه بودن عشق و زندگی عبارت اند از :
...
[مشاهده متن کامل]

الف - گردونه مهر خردمندان گم نام میترائی .
ب - گردونه یا چرخه تولد و مرگ خردمندان گم نام هندو.
این دو سمبل هرکدام دارای یک نشان کوچکتری هم می باشند تحت نام های چلیپا یا سواستیکا یا صلیب غلابی و یا شکسته .
این دو گردونه به انسان باستانی و امروز این حقیقت ژرف و ماورایی را آموخته و می آموزند که عشق و زندگی انسانی بصورت خطی و پیوسته ( یعنی یک بار متولد شدن و دیگر نمردن ) جاودانه نمی باشند بلکه منقطع و ناپیوسته و دایره وار و پشت سرهم و در طول همدیگر و در مسیر تک بُعدی زمان و بیزمانی به شکل وادی به وادی یا منزل به منزل یا پله به پله و یا ایستگاه به ایستگاه.
گردونه مهر میترائیان اشاره به حرکت خورشید بدور زمین نداشته است بلکه حرکت دایره وار عشق و زندگی که همیشه پس از یک دور کامل به نقطه اول بر میگردد و حرکت خودرا دوباره در مداری برتر و کمال یافته تر از مدار قبلی یا پیشین از نو آغاز می کند. میترا خدای خورشید نبوده بلکه خدای عشق و زندگی و وارونه همسر وی الهه ماه نبوده بلکه الهه عشق و زندگی. حروف اول نام آندو را به زبان لاتین می توان به شکل MW در کنار هم قرار داد. شیوا و شاکتی SS هندوان هم به همین ترتیب. این دو سمبل کوچکتر روی این دو گردونه یعنی چلیپا یا سواستیکا، هردو اشاره به این حقیقت ژرف و باطنی داشته و دارند و آن اینکه هر فرد انسانی چه زن و چه مرد در عین واحد و بطور همزمان و روی همدیگر دارای حداقل دو جنبه یا دو بُعد انسانی می باشد هم زن و هم مرد ؛ یکی واقعی و عینی و شهودی و پدیدار شده و آشکار و ظاهری و بیرونی و دیگری غیر واقعی و عینی و شهودی و پدیدار نشده و درونی و باطنی و سایه وار.
این دو نیم زوج بنیادی و خودی در مبداء و اول و ازل بطور همزمان و هم سن در کنار همدیگر آفریده شده اند و هرکدام در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی و هنرمندی و دانایی و توانایی با هدف زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن به روش غیر همجنس یا هترو در قالب یک زوج بنیادی و خودی و ملکوتی یا آسمانی در سامان یا نظام احسن و اشرف آفرینش مبدئی و ازلی و ابدی با کمیت و کیفیت بهشت برین . اما در طول سلسله بسیار دراز یا طویل نظم و زندگی های دنیوی بطور همزمان نمی توانند در کنار هم متولد شوند و زندگی آسمانی خودرا تجربه نمایند بلکه پشت سر همدیگر و هرکدام در دنیای واقعی و عینی و شهودی خاص و ویژه خویش که پشت سرهم از خمیر مایه همین این دنیا آفریده خواهند شد. این گیتی یا دنیا یا عالم یا کیهان و یا جهانی که در آن زندگی می کنیم از نوع مادی - روانی با بذر قابل رشد روحی می باشد و آن دنیایی که نیم زوج ملکوتی هرکدام از ما افراد انسانی در آن متولد خواهد شد و زندگی و زوجیت با غیر و عشق به غیر را تجربه خواهد نمود از همین نوع دنیا می باشد. علاوه بر این دو عالم، پنج عالم دیگر هم وجود دارند که از نوع روحی - روانی با بذر قابل رشد مادی خواهند بود. آن پنج عالم به بقیه هشت عضو خانواده های خودی و بنیادی و آسمانی افراد انسانی این دنیا تعلق دارند. این هفت عالم در حال حاظر بصورت طبقه بر طبقه و یا محیط و محاط وجود ندارند بلکه یکی عینی و شش تا باطنی و در ظهورات متوالی بهمراه هفت آسمان و هفت زمین خاص و ویژه خویش در محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار بطور مطلقا یکسان و برابر از طریق چرخه یا گردش و یا زنجیره وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوا ها به ظهور و پیدایش و کثرت خواهند رسید و عمر های کلی و جزئی دنیوی خودرا تجربه و سپری خواهند نمود. و آنهم هرکدام نه یک بار بلکه بطور فراوان با مراتب و درجات مختلف تکاملی بین دو حد یکی نهایت نقصان و امکان اخس و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف در طول راه و سفر بسیار طولانی مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین مبداء و معاد. البته نه مبداء و معاد دینی که معارف مربوط به آن پر از ابهام و اوهام و خرافات و بسیار گمراه کننده می باشد بلکه علمی . لذا بر خلاف بینش و باور ادیان توحیدی ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، انسان فقط دارای یک زندگی دنیوی و یک عشق و یک میل و سرنوشت جنسی نمی باشد که پس از مرگ از طریق قبض یا جدایی روح بطور دائم از کالبد به اصطلاح مادی و صعود و معراج آن به عالم میانی برزخ و الا آخر منجر شود ، بلکه دارای زندگی های فراوان دنیوی با مراتب و درجات مختلف تکاملی بین دو حد اشاره شده و به تعداد ظهورات و پیدایش های متوالی همین عالم. برای محاسبه و تعیین تعداد زندگی های دنیوی ، نیازی نداریم که علامه دهر یا فرهیخته و فرخنده و فرزانه باشیم بلکه کافیست که دو ثابت کلی و جاودانه زیر را کشف نمائیم:
الف - فاصله زمانی طول سفر مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین مبداء و معاد به سال ( شمسی مفید تر خواهد بود تا قمری ) .
ب - طول عمر کلی کیهان یعنی فاصله زمانی بین دو وحدت دمایی محتوای کیهان در مرکز و وقوع دو مه بانگ متوالی.
آنگاه می توان به کمک یک ماشین حساب معمولی نتیجه بند الف را بر نتیجه بند ب تقسیم نمود و سپس نتیجه حاصله را بر عدد ۷ تقسیم کرد و آنرا بخاطر سپرد و دانست که آن مقدار برای همه افراد انسانی برابر و یکی می باشد. نیم زوج ملکوتی هم درست به همان اندازه از زندگی دنیوی مثل ما برخوردار خواهد بود و انسان های پنج عالم روحی - روانی با بذر قابل رشد مادی هم به همین اندازه.
آخرت یعنی زندگی آخری در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین درست همانند همان زندگی اولی یا مبدئی و ازلی و ابدی پس از پایان سفر یعنی بعد از وقوع آخرین مه بانگ و نه برپائی قیامت کبرا ( کبری ) دینی . برخلاف بینش و باور دینی بخصوص مسیحیت و اسلام ، خداوند متعال در هیچ زمان و بیزمانی و در هیچ مکان و بیمکانی هیچگاه هیچ فرد انسانی را بابت پندارها و گفتار ها و رفتار های بد دنیوی و هیچ بابت دیگری هرگز مورد استنطاق و مؤاخذه و بازپرسی و ملامت و سرزنش قرار نخواهد داد و هیچ انسانی را به عذاب و سزای جهنمی محکوم و دچار و گرفتار و نخواهد نمود. و خداوند متعال ( البته خدای حقیقی و واقعی و مطلق و بیکران از دیدگاه علمی و نه خدای آئینی و دینی که فقط یک لفظ یا واژه و یا کلمه در زبان و ادبیات و یک مفهوم و ایده انتزاعی در فهم و عقل و یا خرد محض انسان از باستان تاکنون بیش نبوده و نمی باشد ) در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین سوشیان و منجی و ناجی و نبی و پسر و رسول و ولی و والی و هر گونه عنوان دیگری برای تربیت و هدایت معنوی بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجّوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه. شریعت راستین و حقیقی و واقعی خداوند متعال هرگز آئین و دین و مذهب و ایدئولوژی و فرقه و حلقه نبوده و نمی باشد بلکه علم و در راس آن علوم طبیعی و تجربی و ریاضی هم محض و هم کاربردی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری.
در طی احداث هرکدام از این همه معابد یا عبادتگاه های ریز و درشت که در طول تاریخ تاکنون روی کره زمین ساخته شده اند، انگشتان مبارک یک پیشوا و مرجع تقلید آئینی و دینی و فرمانروایان و حکمرانان خاکی یا زخمی نشده است. نتیجه اینکه این معابد به امر خداوند متعال احداث نگردیده اند بلکه تحت تاثیر گرمای آتش سوزان شهوت غریزه طبیعی نامجویی و نام آوری و شهرت طلبی از طریق وسوسه گری های ابلیس یا شیطان و یا اهریمن درونی و باطنی خود بشر.

The Last Day
the Hereafter
the life hereafter
the future life
قیامت
the world/life to come
خانه فردا. [ ن َ / ن ِ ی ِ ف َ ] ( ترکیب اضافی ، اِمرکب ) عالم آخرت. ( ناظم الاطباء ) . سرای دیگر. آن دنیا. عقبی. ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ) :
هر که درین خانه شبی داد کرد
خانه فردای خود آباد کرد.
نظامی ( از آنندراج ) .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس