اضطراب

/~ezterAb/

مترادف اضطراب: آشوب، التهاب، اندوه، بی تابی، بیقراری، بیم، پریشانی، تپش دل، ترس، تشویش، توهم، خوف، دغدغه، دل واپسی، دلهره، رنج، سراسیمگی، قلق، ناراحتی، واهمه، هیجان

برابر پارسی: بیتابی، دلشوره، دلواپسی، آسیمه سری، پریشانی، سرآسیمگی، آشفتگی

معنی انگلیسی:
agitation, anguish, anxiety, flutter, perturbation, solicitude, disturbance of mind

لغت نامه دهخدا

اضطراب. [ اِ طِ ] ( ع مص ) اضطراب چیزی ؛ تحرک و موج زدن و برخی از آن برخوردن یا زدن به برخی است. ( از اقرب الموارد ). تحرک و موج زدن. ( از لسان العرب ). جنبیدن و حرکت نمودن. ( منتهی الارب ). جنبیدن و حرکت کردن. ( ناظم الاطباء ). جنبیدن و لرزیدن و طپیدن. ( آنندراج ). سخت جنبان شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مؤید الفضلا ) ( زوزنی ). جنبیدن. ( لطائف اللغه ، نسخه خطی کتابخانه مؤلف ). طپیدن. ( غیاث ). تپیدن. طپش. اهتزاز. حرکت. ( لسان العرب ). هیش. هوشة. هیط. ( منتهی الارب ). || اضطراب بحر و نحو آن ؛ موج زدن دریا و مانند آن. ( ناظم الاطباء ). || اضطراب موج ؛ به هم خوردن موجها. ( از ناظم الاطباء ) ( از لسان العرب ). مأج. ( منتهی الارب ). || اضطراب برق در ابر؛ تحرک آن. ( از لسان العرب ). || اضطراب مرد؛ دراز شدن با نرمی و فروخفتگی. ( از منتهی الارب ). دراز شدن مرد با سستی و فروهشتگی. ( از ناظم الاطباء ). اضطراب رجل ؛ طول مع رخاوة. ( اقرب الموارد ).و در لسان : اضطراب ؛ طول مع رخاوة. || اضطراب امر کسی ؛ اختلال آن. ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). مختل شدن کار کسی.( ناظم الاطباء ). خلل یافتن کار. ( آنندراج ). خلل یافته شدن. ( لطائف اللغة ). || اضطراب مرد؛ اکتساب وی ، گویند: ضرب مناقب جمة و اضطربها؛ اذا حازها. ورزیدن. ( منتهی الارب ). اضطراب فلان ؛ کسب کردن فلان. ( ناظم الاطباء ) :
رحب الفناء اضطراب المجد رغبته
والمجد انفع مضروب لمضطرب.
کمیت ( از لسان العرب ).
|| خواستن کسی که بخش نمایند جهت او. ( از منتهی الارب ). اضطراب فلان ؛ پرسیدن که برای او بیان و وصف کنند. ( از اقرب الموارد ). || اضطراب حبل در میان قوم ؛ پدید آمدن اختلاف کلمه در میان آنان. ( از لسان العرب ). اختلاف کلمه. ( از اقرب الموارد ). مختلف گردیدن کلمه قوم. ( ناظم الاطباء ). مختلف و پراکنده شدن سخن قوم. ( منتهی الارب ). || جنبیدن کودک در شکم. ( از لسان العرب ). || زدن شمشیرو جز آن با یکدیگر. ( غیاث ) ( آنندراج ). با همدیگر شمشیر زدن. ( لطائف اللغة ). با یکدیگر شمشیر زدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( مؤید الفضلا ). بشمشیر یکدیگر را زدن. ( از اقرب الموارد ). || بهم واکوفتن. ( زوزنی ) ( لطائف اللغة ). هم واکوفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). با هم واگرفتن. ( مؤید الفضلا ). واگفتن به همدیگر. ( آنندراج ) . اضطراب قوم ؛ زدن یکدیگر را. ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). جنگ و خصومت نمودن قوم با یکدیگر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). التدام. ( تاج المصادر بیهقی ). نصو. ( منتهی الارب ) : حاجبان و غلامان در وی آویختند، و خوارزمشاه آواز داد که یله کنید، در آن اضطراب از ایشان لگدی چند به خایه وی رسید و او را بخانه بازبردند و نماز پیشین فرمان یافت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 324 ). چون بی جنگ و اضطراب کار یکرویه شد...دانست که فرصتی یابد و شری بپا کند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 343 ). || اضطراب مرد در کار خود؛ تردد و شک وی و رفت و آمد او. ( از اقرب الموارد ). دودله و تَیّاه گردیدن. ( منتهی الارب ). || اضطراب مرد خاتم طلا را؛ امر کردن وی که خاتمی از طلا درکالبد ریزند برای وی. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). || آشفتگی. ( ناظم الاطباء ). آشفتن. ( تفلیسی ). پریشان حال شدن. ( لطائف اللغة ) ( آنندراج ). نابسامانی : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

جنبیدن، لرزیدن، تپیدن، پریشانحال شدن، یکدیگرراباچیزی زدن، بهم واکوفتن ، آشفتگی، بی تابی، بی آرامی
۱ - ( مصدر ) پریشان شدن . ۲ - لرزیدن جنبیدن . ۳ -( اسم ) پریشانی بی تابی سراسیمگی تاسه . جمع : اضطرابات . یا اضطراب قلب . تپش دل . یا دراضطراب انداختن . مشوش کردن پریشان ساختن .

فرهنگ معین

(اِ طِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) پریشان حال شدن . ۲ - لرزیدن . ۳ - (اِمص . )آشفتگی ، بی تابی .

فرهنگ عمید

۱. جنبیدن.
۲. لرزیدن، تپیدن.
۳. پریشان حال شدن، آشفتگی، بی تابی، بی آرامی.
۴. یکدیگر را با چیزی زدن، به هم واکوفتن.
۵. (روان شناسی ) پریشانی ذهن براثر ترسی مبهم.

فرهنگستان زبان و ادب

{anxiety} [روان شناسی] هیجانی مبهم و ناخوشایند که با بی قراری و پریشانی همراه است

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اضطراب یک نوع پریشانی روانی بدنی است که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیره روزی در فرد به وجود می آید. روان شناسان برای کنترل و درمان اضطراب راه کارهای متعددی را بیان کرده اند. که عمده ترین شیوه درمان، روان درمانی است. روش آن بکارگیری شیوه عاطفی، با استفاده از فنون روان شناختی توسط فردی متخصص برای میل به اهداف ویژه است.
اضطراب یک نوع پریشانی روانی بدنی است که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیره روزی در فرد به وجود می آید.
انواع اضطراب
روان شناسان اضطراب را به دو گروه تقسیم کرده اند:
← اضطراب طبیعی و نرمال
«احساس تنهائی»، «احساس نداشتن پناهگاه»، «احساس پوچی و بی هدف بودن زندگی»، «تصویر جان کاهی از دوران پیری»، «تصویر وحشتناکی از چهره مرگ داشتن»، «داشتن احساس ناخوشایند و عدم اشباع کامل»، «بدبینی آزار دهنده»، «ترس از آینده»، «احساس گناه و شرمساری»، «روی آوردن به زندگی تجملی»
رفع و درمان اضطراب
...

[ویکی اهل البیت] اضطراب در لغت به معنای زیاد این طرف و آن طرف در زمین راه رفتن است و از "الضّرب فی الأرض" گرفته شده است. که در حقیقت نشان از عدم ثبات و آرامش است و در مقابل آن کلمه­ی "سکینة" و "اطمینان" قرار دارد. این دو کلمه در مورد سکون و آرامش قلب استعمال می شود و معنایش قرار گرفتن دل و نداشتن اضطراب باطنی در تصمیم و اراده است. در اصطلاح روان­شناسی اضطراب عبارت است از حالتی نامطبوع همراه با انتظاری نامطمئن از بروز حادثه­ای زیان­آور.
اضطراب در برخی مواقع، سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد می کند، امکان تجسم موقعیت ها و سلطه بر آن ها را فراهم می آورد و یا آن که وی را برمی انگیزد تا به طور جدی با مسئولیت مهمی مانند آماده شدن برای یک امتحان یا پذیرفتن یک وظیفه­ی اجتماعی مواجه شود.
اما اگر اضطراب از این حد فراتر رود و از حالت سازندگی خارج شده، جنبه مزمن و مداوم پیدا کند، نه تنها نمی توان این صورت را پاسخی سازش یافته دانست بلکه باید آن را به منزله منبع شکست، سازش نایافتگی و استیصال گسترده ای تلقی کرد که فرد را از بخش عمده ای از امکاناتش محروم می کند، آزادی و انعطاف او کاهش می یابد و طیف گسترده اختلال های اضطرابی را به وجود می آورد. از این رو ضروری است که علائم، عوامل و راه­کارهای درمان اضطراب نابهنجار شناخته شود.
وجود مجموعه­ای از علائم بدنی، فکری و احساسی نشانه وجود اضطراب است:
علائم بدنی: تپش قلب، تنگی­نفس، از دست دادن اشتها، تهوع، بی­خوابی، تکرار ادرار، چهره برافروخته، تعرق، اختلال گفتار و بی­قراری.
علائم فکری-احساسی: سردرگمی، عصبی بودن، بی­طاقتی، حواس ­پرتی، نگرانی، وحشت­زدگی، افسردگی، دلواپسی، کم­رویی، گوش­به­زنگی و حالت ترسناک یا هیجان­زده به خود گرفتن.
عواملی که سبب ایجاد حالت اضطراب در شخص می­شوند را به طور کلی می­توان به دو گروه تقسیم نمود:

[ویکی فقه] اضطراب (روان شناسی). اضطراب یک نوع پریشانی روانی بدنی است که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیره روزی در فرد به وجود می آید. روان شناسان برای کنترل و درمان اضطراب راه کارهای متعددی را بیان کرده اند. که عمده ترین شیوه درمان، روان درمانی است. روش آن بکارگیری شیوه عاطفی، با استفاده از فنون روان شناختی توسط فردی متخصص برای میل به اهداف ویژه است.
اضطراب یک نوع پریشانی روانی بدنی است که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیره روزی در فرد به وجود می آید.
شرفی، محمد رضا، مشکلات تربیتی را چگونه حل کنیم، تهران، انتشارات تزکیه، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۵۹.
روان شناسان اضطراب را به دو گروه تقسیم کرده اند:
← اضطراب طبیعی و نرمال
«احساس تنهائی»، «احساس نداشتن پناهگاه»، «احساس پوچی و بی هدف بودن زندگی»، «تصویر جان کاهی از دوران پیری»، «تصویر وحشتناکی از چهره مرگ داشتن»، «داشتن احساس ناخوشایند و عدم اشباع کامل»، «بدبینی آزار دهنده»، «ترس از آینده»، «احساس گناه و شرمساری»، «روی آوردن به زندگی تجملی»
اکبری، ابوالقاسم، مشکلات نوجوانی و جوانی، تهران: نشر ساوالان، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۲۶۹.
...

[ویکی فقه] اضطراب (قرآن). اضطراب بیشتر به حالت هیجانی و دل واپسی به علت خطری نامعلوم و مبهم مربوط می شود.
اضطراب در لغت به معنای پریشانی، بی تابی و سراسیمگی است .
معنی اصطلاحی اضطراب
و در اصطلاح روان شناسی، حالتی همراه با احساسبیم و نگرانی است و با نشانه های جسمانی که از وجود فعالیت مفرط دستگاه عصبی حکایت دارد، به صورت خودکار مشخص می شود. در این مدخل به هر دو کاربرد عرفی و اصطلاحی توجه شده و آیات و برداشت ها براساس آن ها انجام گرفته است و از واژه های «حذر»، «حزن»، «رجف»، «رعب»، «فزع» و مشتقات آن ها و عبارات مفید «اضطراب» استفاده شده است.
عناوین مرتبط
آثار اضطراب؛اضطراب ابوبکر؛اضطراب داود؛اضطراب در آستانه قیامت؛اضطراب در قیامت؛اضطراب سامری؛اضطراب کافران؛اضطراب لوط؛اضطراب مادر موسی؛اضطراب مجاهدان؛اضطراب مریم؛اضطراب منافقان؛اضطراب مؤمنان؛اضطراب یهود؛عوامل اضطراب.

دانشنامه عمومی

اضطراب[ ۱] ، پریشانی، تشویش یا دلشوره ( به انگلیسی: Anxiety ) عبارت است نوعی هیجان شدید همراه با حالت ناخوشایند و آشفتگی درونی است، که به فرد دست می دهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژیکی است. وقوع مجدد موقعیت هایی که قبلاً استرس زا بوده اند یا طی آن ها به فرد آسیب رسیده است باعث اضطراب در افراد می شود. همهٔ انسان ها در زندگی خود دچار اضطراب می شوند، ولی اضطراب مزمن و شدید غیرعادی و مشکل ساز است. تحقیقات و بررسی ها نشان می دهند که اضطراب در طبقات کم درآمد و افراد میان سال و سال خورده نسبت به بقیه افراد بیشتر دیده می شود.
واژه اضطراب از عربی به معنی جنبیدن و موج زدن و تحرک آمده است. برابر آن در فارسی پریشانی و ناآرامی است. [ ۲]
استرس و اضطراب در لغت جنبیدن، لرزیدن، تپیدن، پریشان حال شدن، یکدیگر را با چیزی زدن، به هم واکوفتن، آشفتگی، بی تابی، ناآرامی است؛ این ها کلماتی هستند که در زندگی روزمرّه، برای توصیف حالات، احساسات و هیجانات استفاده می شوند. به طور مثال: هنگام سخنرانی در برابر جمع، هنگام امتحان، به خاطر مشکلات مالی، به دلیل تاُخیر سر یک قرار و …. امّا هنگامی که از این دو کلمه استفاده می کنیم، توجّه چندانی به تفاوت موجود میان آن دو نداریم؛ به عنوان مثال: هنگام سخن گفتن از مشکلات روانیِ شایع در کودکان و نوجوانان، باید دقیق بود و تفاوت میان استرس و اضطراب را به خوبی درک کرد. در روان شناسی، اضطراب مرحلهٔ پیشرفتهٔ استرس مزمن است و هنگامی به صورت یک مشکل بهداشت روانی در می آید که مثلاً برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی به وجود آورد یا مانع رسیدن شخصی به اهدافش شود و همچنین مواقعی که انجام کارهای روزانه و عادّی مختل شوند.
اضطراب هنگامی در فرد بروز می کند که شرایط استرس زا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا به طور مکرّر رخ دهد، همچنین اگر دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحلهٔ مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدّتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند، در این صورت بدن فرسوده و در برابر بیماری های جسمی و روانی ( مانند اضطراب ) آسیب پذیر می شود.
به هر کدام از حالت های زیر اختلالات اضطرابی می گویند
وقتی فرد به تهدید غیرواقعی و ذهنی پاسخ هیجانی می دهد.
وقتی فرد پیش بینی تهدید آینده را دارد.
برآورد بیش از حد خطر
و عدم تناسب ترس فرد با سن و دوره ی رشدی وی[ ۳]
عکس اضطرابعکس اضطرابعکس اضطرابعکس اضطراب
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

اِضطراب (anxiety)
احساسی ناخوشایند و آزاردهنده. معمولاً باید از ترس تفکیک داده شود. ترس براثر احساس خطر واقعی یا تهدید به خطر ایجاد می شود، ولی اضطراب ناشی از خطری خیالی یا موهوم، شناسایی ناپذیر یا نامشخص است. اضطراب در شرایط پرتنش واکنشی طبیعی است، اما در بسیاری از بیماری های روانی هم مشاهده می شود. اضطراب به صورت احساس تعلیق، بیچارگی یا امیدواری و ناامیدی متناوب مشاهده می شود که با هوشیاری بیش از حد و تغییرات جسمی مشخص همراه است، ازجمله احساس گرفتگی گلو (خفگی)، اشکال در تنفس، تپش قلب، تعریق، و اسهال. در روان پزشکی، اضطراب نوعی روان نژندی است که در آن احساس اضطراب بدون علت ایجاد می شود یا شدت آن با عامل ایجادکننده اش تناسبی ندارد. اضطرابِ هراسی ترسی بدون علت و از ویژگی های اختلال هراس است. زیگموند فروید، بنیاد گذار روان کاوی، دو شکلِ اضطراب را شناسایی کرد: اضطراب نشانه، که «خودآگاه» را از تهدیدهایی آگاه می سازد که تعادلش را مختل می کنند، و اضطراب اولیه، که در صورت بر هم خوردن تعادل خودآگاه ایجاد می شود. حالت دوم، در مواردی مثل آسیب دیدگی یا کابوس دیده می شود. فروید معتقد بود اضطراب از عدم ارضای غریزۀ جنسی و سرکوب آن ناشی می شود. ابتدایی ترین شکل اضطراب از تجربیات فرد حین تولد سرچشمه می گیرد.

جدول کلمات

تب

مترادف ها

ferment (اسم)
مایه، اضطراب، جوش، ماده تخمیر

worriment (اسم)
پریشانی، غم زدگی، ناراحتی، اضطراب، اشکال

feeze (اسم)
هراس، اضطراب

anguish (اسم)
عذاب، غم و اندوه، اضطراب، جفا، سینه سوزی، غرامت، دل تنگی

unrest (اسم)
اشفتگی، اشوب، اضطراب، ناارامی، بی قراری، بی تابی

commotion (اسم)
جنبش، اشوب، اغتشاش، اضطراب، هیاهو

fury (اسم)
شدت، اشوب، خشم، غضب، غیظ، اضطراب، درنده خویی، هیجان شدید و تند، روح انتقام

anxiety (اسم)
تمایل، اضطراب، نگرانی، تشویش، دلواپسی، اشتیاق، اندیشه، غم، ارنگ، خوف

worry (اسم)
اضطراب، نگرانی، دلواپسی، اندیشه، بی قراری، بی آرامی، شورش، اندیشناکی

disquietude (اسم)
اشفتگی، ناراحتی، اضطراب، تشویش، بی قراری

inquietude (اسم)
اشفتگی، ناراحتی، اضطراب، تشویش، دلواپسی، بی قراری

discomposure (اسم)
پریشانی، اضطراب

فارسی به عربی

اضطراب , الم , خمیرة , غضب , قلق ، عدم استقرار

پیشنهاد کاربران

تب
نا ارام . . . . ناارامی
تَپ
🇮🇷 واژه ی برنهاده: دلهره 🇮🇷
دوستی ها نو جوانی ممکن است به سرعت به علاقه های بسیار شدیدی تبدیل شود این نوع علاقه های افراطی موجب اضطراب و پریشانی خاطر میشود و آرامش زندگی انسان را بر هم میزند زیرا فرد همواره نگران از دست دادن دوست خود یا دور شدن از اوست
ماچی میخایم شما چی میگین من فقط هم خانواده ی اضطراب رو میخاستم همین
بیتابی
پریشان حالی
استرس
نگرانی زیاد
دلشوره، استرس
دل هُره= اضطراب
استراب=اضطراب =استراپ
تازی ها این واژه را از stress انگلیسی گرفته اند
کرب. . .
دل نگرانی. [ دِ ن ِ گ َ ] ( حامص مرکب ) حالت و کیفیت دل نگران :
دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید
ورنه از جانب ما دل نگرانی دانست.
حافظ.
|| انتظار. || اندوه و ملالت. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به دل نگران شود.
دل شوره، دلشوره
اضطراب یعنی:خارج شدن از حاشیه امن خود.
پریشان حالی . بی تابی
بیقراری ؛ پریشان حال شدن
تن لرزه
اضطراب : دل واپسی، دلهره .
در آیه 173 آل عمران آمده است: �الَّذینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ�؛ مؤمنان کسانی هستند که ( چون ) مردم ( منافق ) به ایشان گفتند: بی شک مردم ( کافر مکّه ) بر ضد شما گرد آمده ( و بسیج شده ) اند، پس از آنان بترسید، ( آنها به جاى ترس ) بر ایمانشان بیافزود و گفتند: خداوند ما را کفایت می کند و او چه خوب نگهبان و یاورى است.
...
[مشاهده متن کامل]

در آیه 40 سوره انفال نیز خداوند چنین می فرماید: �وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر�؛ و اگر ( باز هم ) سرپیچى کرده و روى بگردانند، بدانید که خداوند، مولی و سرپرست شما است، چه خوش مولایی و چه نیکو یاورى است.
کلمه حسب که در آیات متعدد با عبارات مختلف �حسبی الله�، �حسبک الله� و �حسبنا الله� به کار رفته است، به معنای کافی بودن است؛ یعنی خداوند برای حمایت انسان کافی است. مسلمانان واقعی، بدون هیچ ترس و هراسی، با آرامش خاطر و با توکّل به خداوند، در مقابل دشمنان و در مقابل ناملایمات ایستادگی می کنند.
در مورد همین قدرت توکل، امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: تعجّب می کنم از کسی که می ترسد؛ چرا به گفته ى خداوند �حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ� پناه نمی برد؟!

بنا بر صریح آیات ما دو الهام یکی شر و دیگری خیر داریم �و نفس وما سواها، فألهما فجورها و تقواها� که الهام خیر نمادش خداوند است و الهام شر نمادش شیطان است و هر وقت سبک زندگی ما عجین شده با کارهایی که الهام خیر است، فرد خوشحال تر و با اخلاق تر می شود. به دلیل تأیید آن الهام خیر از درونت، حالت خوب پیدا می کند و اگر سبک زندگی اتخاذ کرده باشی که الهام شر را تداعی کند، حالت بد به انسان دست می دهد و این هیچ ربطی به مذهب ندارد بلکه زبان فطرت است.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه درمان ترس ها و یأس های کوچک انرژی های متراکم تر و افسردگی اقتضایی و اضطراب وجودی هستند. مجموعه ترس ها و غم ها تعادل روانی هر آدم را به هم می زنند. تمام غم ها اسمش افسردگی و همه ترس ها اسمش اضطراب است و ترس ها و یأس های کوچک قطراتی از دریای مواج که ما را به یاد نگرانی مبنایی و فقدان ذاتی خودمان می اندازند. اینها ناشی از دوری از خدا و نزدیکی شیطان به تو است و در شفای با ذکر گفته می شود که نگرانی های بنیادی را از طریق ذکر درمان کن و خود به خود قدرت تمام تنش های تو پایین می آید.
�الله تنها منبع ایمن کننده بشریت است� چهار کار درباره خدا انجام می دهیم؛ شناخت، حسی که به خدا داریم، گفت و گویی که با خدا می کنیم و عبودیت خدا یعنی هرچه تو می گویی چشم، اگر در رابطه با خدا کاسب کارانه برخورد کنیم در آن هنگام از خداوند طلب دایم و اگر اعتقاد داشته باشیم که رابطه عاشقانه با خداوند داشته باشیم هرچی که او می گوید، می گوییم چشم. هنگامی که دچار خطر ذهنی می شوید بخشی از مغر هورمونی سمی بنام آدرنالین تولید می کند که برای بدن ضرر دارد و موجب بیماری هایی چون خارش، لکه در پوست، کم اشتهایی، بی اشتهایی، فشار خون بالا می شود و آدم ها بیمار می شوند و می میرند نه اینکه پیر شوند و بمیرند.
�ما نیازمند سه پاکسازی در بدن هستیم پاکسازی جسم، روح و ذهن�
خداوند در آیاتش پنج استرس را بیان می کند � وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛ و قطعاً شما را به چیزی از قبیلِ‏ ترس و گرسنگی، و کاهشی در اموال و جانها و محصولات می‏ آزماییم و مژده ده شکیبایان را�.
ضربات مهلکی که در زندگی به ما می خورد خداوند ما را محکم نگه دارد تا بتوانیم به راحتی آن ها را هضم کنیم. اما اینها واقعیت های زندگی است که چیزی که می تواند ما را محکم کند در برابر آنها ذکر است. چنانکه حضرت علی ( ع ) فرمودند �من خداوند را در شکسته شدن تصمیم هایم شناختم�.
بدترین نشانه اضطراب ریتم تنفس و قلب بهم می خورد، تصریح کرد: ذکر هوش معنوی برای مقابله با شرایط استرس زا است و معنای ذکر عبارت است از خود قرآن همانطور که آمده است � إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ� و دوم به معنای نماز است همانطور که فرمودند � إِنَّنی‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری� و سومین معنای آن به معنای واژه الله این اسم که جمیع صفات جلالیه خداوند است.

ذکر اختصاصی کاهش اضطراب � حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ�
و ذکر اختصاصی کاهش افسردگی ذکر یونسیه �لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین�است.
مردن و زنده شدن
قلق
تپ
نگرانی
استرس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس