بازیگر

/bAzigar/

مترادف بازیگر: آرتیست، بازیکن، ستاره، هنرپیشه، هنرمند ، بازی کن، نقش پرداز، نیرنگ باز، فریب کار، حقه باز

متضاد بازیگر: تماشاچی، تماشاگر، تماشایی

معنی انگلیسی:
actor, actress, artist, artiste, entertainer, performer, player, thespian, buffoon

لغت نامه دهخدا

بازیگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) بازی کننده. لَعِب ( منتهی الارب ) لَعّاب ( دهار ) سامد. قصّاف. ( ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). لاعب. لاهی. ( دهار ). آنکه ببازیهای تفریحی و ورزش سرگرم شود. سرگرم کننده. مشغول کننده :
شده تیغها در سر انداختن
چو بازیگر از گویها باختن.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
ز تاک خوشه فروهشته و ز باد نوان
چو زنگیانی بر بادپیچ بازیگر.
ابوالمثل بخاری.
بقال را از برای دفع موشان راسوئی بود، دست آموز و بازیگر. ( سندبادنامه ص 202 ). || هنگامه گیر. مُشَعبِد. مقلد. مُقَلِّس. ( منتهی الارب ). بندباز. ( ناظم الاطباء ) :
به بازیگری ماند این چرخ مست
که بازی بر آرد به هفتاد دست.
فردوسی.
چو چنبرهای یاقوتین به روزباد، گلبنها
جهنده بلبل و صلصل چو بازیگر به چنبرها.
منوچهری.
که گیتی یکی نغز بازیگر است
که هر دم ورا بازی دیگر است.
( گرشاسب نامه ص 186 )
پیروزه رنگ دایره آسیا مثال
بازیگریست نادره و خلق چون خیال.
ناصرخسرو.
بازیگر است این فلک گردان
امروز کرد تابعه تلقینم.
ناصرخسرو.
از تو بازیچه عجب کرده ست
گردش این سپهر بازیگر.
مسعودسعد.
کنون همچو بازیگران گاه گشتن
کند همتش را همی بندبازی.
سوزنی.
زباد بررخ او زلف حلقه حلقه او
خمیده چنبر بازیگر است و بازیگر.
سوزنی.
چو هندوی بازیگر گرم خیز
معلق زنان هندوی تیغ تیز.
نظامی.
خیالی برانگیزم از پیکری
که نارد چنان هیچ بازیگری.
نظامی.
ببازی در آید چو بازیگری
ز پرده برون آورد پیکری.
نظامی.
|| جلف. سبک. شیطان به اصطلاح امروز. ( یادداشت مؤلف ) :
گفتم این بازیگری با هر کسی چندین چراست ؟
گفت بازیگر بود کودک چو بازاری بود.
حقوری هروی.
|| رقاص. پای کوب : اُلعوبَه ، زن بازیگر. رقاصه ( صراح اللغة ). رامشی. رامشگر : و بازیگران بازی میکردند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 42 ).
راست گفتی ز مشک بر کافور
لعبتانند گشته بازیگر.
فرخی.
تبیره زنان پیش و بازیگران
سران می دهنده به یکدیگران.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

بازی کننده، هنرپیشه
( صفت ) ۱ - بازی کننده . ۲ - کسی که در تماشاخانه یا در فیلم بازی کند هنرپیشه.

فرهنگ معین

فرهنگ عمید

۱. اجراکنندۀ نقش در نمایش، فیلم، و مانندِ آن.
۲. [مجاز] حیله گر، نیرنگ باز.

فرهنگستان زبان و ادب

{player, actor , actress} [سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] هنرمندی که نقشی را بر روی صحنه اجرا می کند
[هنرهای نمایشی] ← هنرپیشه

واژه نامه بختیاریکا

بازِندِه؛ بازا

دانشنامه عمومی

بازیگر[ ۱] یا هنرپیشه یا آکتور[ ۲] [ ۳] ( به انگلیسی: Actor ) به کسی گفته می شود که به طور حرفه ای یک نقش را در یک نمایش، تئاتر، سینما و تلویزیون بازی می کند. این اصطلاح بیشتر برای آنان که در نقش و با استفاده از میمیک چهره بازی می کنند به کار می رود هرچند که صداپیشه ها و بازیگران نقش ها، در هر برنامه رادیویی نیز ممکن است بازیگر خوانده شوند. بازیگر می تواند کار خود را در چهارچوب یک تئاتر، فیلم، مجموعه تلویزیونی یا در حین آموزش دیگر بازیگران انجام دهد. بازیگران گاه به صداگذاری شخصیت های کارتونی یا صحبت کردن به جای افرادی در آگهی های تلویزیونی هم می پردازند. بازیگران امروزی گاهی در بازی های ویدئویی هم نقشی را به اجرا می گذارند. این کار توسط ثبت حرکات و صدای آن ها و بازسازی داده های رایانه ای به دست آمده صورت می گیرد. مدرسان این حرفه می گویند: «رسالت بازیگر، انتقال پیام های بلند انسانی به مخاطبان است. »
در فارسی، پیشتر به جای اصطلاحات «بازیگر» یا «هنرپیشه»، واژه های «آکتور»، «آرتیست» یا «ارباب صنایع ظریفه» به کار می رفت و واژه «هنرپیشه» معنی کلی هنرمند را داشت ( نمونه از ناصرخسرو: هنرپیشه آن است کز فعل نیک، سر خویش را تاج، خود برنهد ) ، اما فرهنگستان زبان فارسی، «بازیگر» و «هنرپیشه» را برابر آکتور قرار داد. [ ۴]
مسئولیت انتخاب بازیگران را، تهیه کننده و کارگردان با مشارکت همدیگر انجام می دهند یا از فردی می خواهند که زیر نظر آن ها، بازیگران مناسب را انتخاب کند.
او کسی است که مسئولیت بازیگران را بر عهده دارد، نقششان را به آن ها تفهیم می کند و نقششان را با آن ها تمرین می کند و سر انجام، آن ها را برای بازی نهایی جلوی دوربین آماده می کند. برخی از کارگردان ها این کار را خودشان انجام می دهند، اما امروزه در فیلم سازی حرفه ای، معمولاً از شخصی که خود اشراف کامل به عرصه بازیگری دارد ( حتی گاهی از بازیگران مطرح ) ، استفاده می شود، تا این مسئولیت را به عهده گیرند و به نوعی بازیگران را کارگردانی کنند.
بازیگران اصلی: بازیگرانی که نقش های مهم فیلم را بر عهده دارند، به ویژه نقش های اول و دوم.
بازیگران نقش جزئی: نقش کوچکی در فیلم که معمولاً با ذکر یک یا دو جمله همراه است و همین آن را از نقش سیاهی لشکر که کلمه ای به زبان نمی آورد و معمولاً جزئی از جمعیت است، متمایز می کند.
عکس بازیگر

بازیگر (فیلم ۱۹۲۸). بازیگر ( انگلیسی: The Actress ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی سیدنی فرانکلین است که در سال ۱۹۲۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به نورما شیرر، اوون مور، لی مورن و ویرجینیا پیرسون اشاره کرد.
عکس بازیگر (فیلم ۱۹۲۸)

بازیگر (فیلم ۱۹۷۰). اشک و لبخند ( به هندی: Abhinetri ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۰ و به کارگردانی سوبده موکرجی است. در این فیلم بازیگرانی همچون شاشی کاپور، هما مالینی، نیروپا روی ایفای نقش کرده اند.
عکس بازیگر (فیلم ۱۹۷۰)

بازیگر (فیلم ۱۹۹۲). بازیگر ( انگلیسی: The Player ) فیلمی به کارگردانی رابرت آلتمن است که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد. فیلمنامه این کار را مایکل تالکین بر اساس رمانی با همین عنوان از خودش نوشته است. داستان فیلم در مورد مدیر یک استودیو فیلم در هالیوود است که فیلم نامه نویسی که گمان می کند وی را تهدید به مرگ می کند را به قتل می رساند.
تیم رابینز - گریفین میل
سینتیا استیونسون - بانی شرو
پیتر گلگر - لری لوی
بریون جیمز - جوئل لویسون
وینسنت دن آفریو - دیوید کاهانی؟
ووپی گلدبرگ - کارآگاه ایوری
فرد وارد - والتر استاکل
سیدنی پولاک - دیک ملون
ریچارد ای گرانت - تاک اوکلی
جف گلدبلوم - روکو
جینا گرشان - ویتنی گرش
برت رینولدز - خودش
مالکوم مک داول - خودش
الیوت گولد - خودش
جولیا رابرتس - جولیا رابرتس
بروس ویلیس - بروس ویلیس
سوزان ساراندون - خودش
دین استاکول - اندی سیولا
دینا مریل - سلیا
عکس بازیگر (فیلم ۱۹۹۲)

بازیگر (فیلم ۱۹۹۳). بازیگر ( baazigar ) نام یک فیلم هندی در ژانر جنایی محصول سال ۱۹۹۳ به کارگردانی عباس - موستان است. این فیلم اولین فیلم شیلپا شتی و همچنین نخستین باری است که شاهرخ خان جایزه فیلم فیر برای بهترین بازیگر مرد را دریافت می کند. بازیگر، بازسازی فیلمی هالیوودی به نام بوسه پیش از مرگ محصول سال ۱۹۹۱ است.
مرد جوانی به نام آجی شرما ( شاهرخ خان ) در آن واحد با دو خواهر به نام های سیما ( شیلپا شتی ) و پریا ( کاجول ) رابطه دارد و خود را به نام آجی شرما ( اسم واقعی اش ) به سیما و ویکی ملهوترا ( هویت قلابی ) به پریا معرفی می کند و هر دو طرف را در بی خبری نگه می دارد. سیما به آجی علاقه مند شده و رابطه اش با او را مخفی نگه می دارد اما پس از اینکه پدرش تصمیم به ازدواج او می گیرد، تصمیم دارد با آجی فرار کند. آجی به او پیشنهاد می دهد که یک نامهٔ خودکشی بنویسد و سپس به دفتر ثبت بیاید تا مخفیانه ازدواج کنند. آجی، سیما را به بالای ساختمان برده واو را هل می دهد و سیما کشته می شود و همه فرض را بر این می گذارند که او خودکشی کرده است. آجی که واقعاً عاشق پریا شده، نمی تواند به او آسیب برساند. اما پریا که می دانست سیما خودکشی نکرده، تصمیم می گیرد به کمک دوستانش و یک بازرس پلیس به نام کاران سکسنا راز قتل خواهرش را بفهمد. راوی که یکی از دوستان سیما است، به پریا در مورد معشوق سیما می گوید و بعداً عکسی از آجی و سیما با هم پیدا می کند اما آجی او را هم می کشد و پریا و کاران فکر می کنند که او عاشق و قاتل سیما بوده است.
بعداً، آجی و پریا یکی از دوستان سیما به نام آنجلی را می بینند که او آجی را می شناسد اما آجی او را هم می کشد و جسدش را در رودخانه می اندازد. پریا و کاران می فهمند که قاتل هنوز زنده است. پدر پریا، شرکتش را به دست آجی می سپارد و به سفر می رود. پریا هم به وسیلهٔ یکی ازدوستان آجی، به هویت واقعی او مشکوک می شود. وقتی پدر پریا از سفر برمی گردد، با تعجب می بیند که آجی شرکت را بالا کشیده و با نام شرما آنجارا اداره می کند آجی با تحقیر چوپرا را بیرون می کند.
پریا عکسی از آجی دریکی از وسایل خواهرش پیدا می کند و متوجه هویت آجی می شود. پس آجی برای او تعریف می کند که چرا اینکار هارا کرده است. سال ها پیش پدر آجی صاحب شرکتی بوده که آجی از دست چوپرا بیرون کشید و چوپرا از آنجا اختلاس کرده و پدر آجی او را به زندان می اندازد. پس از پایان زندان، چوپرا پیش پدر آجی آمده و باالتماس درخواست بخشش می کند و پدر آجی به او اجازه می دهد به شرکت برگردد و پس از مدتی به او اعتماد می کند و هنگام رفتن به یک سفر شرکت را به چوپرا می سپارد اما او داروندار خانوادهٔ آجی را بالا می کشد و آن ها را از خانه شان بیرون می اندازند. خواهر کوچک آجی از تب می میرد و پدرش هنگام تلاش برای خرید دارو می میرد. مادر آجی در اثر این شوک ها طاقت نیاورده و عقلش را از دست می دهد و حتی پسر خودش را هم نمی شناسد.
عکس بازیگر (فیلم ۱۹۹۳)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

بازیگر (actor)
ایفاگر نقش یا نقش هایی در فیلم یا نمایش. در یونان باستان بازیگرانی که دیالوگ می گفتند از گروه کُر و آوازخوانان متمایز بودند، ولی در هندوستانو ژاپن قرون وسطا حرکات موزون، آواز و رقص توانایی اصلی بازیگر برشمرده می شدند. تسلّط بر صدا، حرکات بدن و چهره در اجرای نمایش های فاقد صورتکو نیز توانایی تجسم شخصیت ها و حالات عاطفی گوناگون از ملزومات بازیگری در همه دوره ها بوده اند.
یونان و روم در عصر کلاسیک. در یونان باستان، بازیگران نمایش های تراژیک جایگاه والای اجتماعی و تشکّل های صنفی نیز داشتند؛ برعکس بازیگران رومی جایگاه اجتماعی پایینی داشتند و از میان بردگان انتخاب می شدند. به علاوه سبک بازیگری یونانیان و رومیان متفاوت بود. نخستین تراژدی های یونانی بسیار رسمی بودند و با شکوه و عظمت ویژه ای اجرا می شدند؛ البته این سبک اجرا به تدریج واقع گرایانه تر شد؛ هرچند در روم نیز سبک تصنّعیو تئاتریرواج یافته بود زیرا بازیگران رومی مجبور بودند کارهای جذابی نشان دهند تا بتوانند با سرگرمی های هیجان انگیز آمفی تئاترها رقابت کنند.
قرون وسطا. با از میان رفتن تئاتر سازمان یافته، مقارن با فروپاشی امپراتوری روم، لال بازان و دیگر هنرمندان و بازیگران مجبور شدند با تکیه بر ابتکار و هنر سنّتی خود، روزگار بگذرانند. بازیگران نمایش های نیایشیقرون وسطا خود روحانیان بودند. هدف آنان سرگرم کردن نبود، بلکه بر اهمیت عاطفی و اعتقادی رویدادهای تاریخی کتاب مقدس تأکید داشتند. این روحانیان نقش بازیگر را فقط به این علت ایفا می کردند، که بر تشریفات کشیشی معمول خود جلوه های نمایشی بیافزایند؛ ولی نمایش های مصائب مسیحاروپای قرون وسطا ـ برخلاف نمایش های نیایشی، که فقط هدف آموزشی داشتند ـ آموزشی و سرگرم کننده نیز بودند. بازیگران این نمایش ها اعضای صنف های گوناگونی را تشکیل می دادند که برحسب شغل خود نقشی را در اجرای نمایش برعهده می گرفتند. این بازیگران موفق شدند در اجرا سبک نمایشی بی پیرایه تری را نشان دهند و هرچند آماتور بودند، در کار خود مهارت فراوان داشتند.
ظهور بازیگران حرفه ای در انگلستان. قرن ۱۵م شاهد ظهور بازیگران حرفه ای بود. بازیگرانی که با اجرای میان پرده هایی در تالارهای پذیرایی عهد تودورو نیز سفر به نقاط گوناگون، مهارت های سنّتی خود را به نمایش می گذاشتند. در ربع پایانی قرن ۱۶، چند گروه عمدۀ بازیگران حرفه ای در تماشاخانه های دایمی لندن متمرکز و مشغول فعالیت شدند. چنین می نماید که بازیگران روزگار شکسپیر بسیاری از سنّت های بازیگران میان پرده ها را ادامه دادند، با این تفاوت که سبکشان چندان رسمی نبود. در این دوره از رسمیت و تکلّف دورۀ پیشین کاسته شد. با این همه بازیگران عهد الیزابت، همچون هنرمندان قرون وسطا، به شیوه ای نقش ایفا می کردند که بیشتر یادآور نمایش های متصنّع شرقی تا واقع گرایی سنجیدۀ امروز بود.
سبک های فرانسوی. بازیگران نمایش های تراژدی، در تئاتر نئوکلاسیک فرانسه، اجرا و بیانی سبک پرداختهداشتند که درخور شکوه و عظمت این گونه نمایش ها بود. اما بازیگران نمایش های فارس همچنان از شیوه های سنّتی سود می جستند که عمدتاً تحت تأثیر روش های هنرمندان کمدیا دلارتهبود و به همان فنون خاص بدیهه پردازی، طرح های داستانی و شخصیت های قراردادی متکی بودند.
به سوی واقع گرایی. بازیگری پس از رنسانسبه تدریج شکلی واقع گرایانه به خود گرفت. آشکارترین تظاهرات این امر در تغییر طراحی صحنه و لباس روی داد. زنان که در روم باستان امکان بازیگری داشتند، در قرون وسطا و عهد الیزابت از حضور در صحنه های نمایش محروم شدند و این قانون تا قرن ۱۶ همچنان پابرجا بود. در قرن ۱۶ بازیگران زن حرفه ای نخست در ایتالیا و سپس در فرانسه دوباره بر صحنه نمایش ظاهر شدند؛ در انگلستان نیز با آغاز دورۀ بازگشتو بازگشایی تماشاخانه ها دوباره به بازیگری پرداختند. حضور مجدّد بازیگران زن موجب حذف پسران جوانی شد که ایفای نقش زنان را برعهده داشتند و این خود گامی مهم به سوی واقع گرایی بود. با این تغییرات، شیوۀ اجرا در قرن های ۱۸ و ۱۹، در قیاس با اجراهای امروزی، بسیار تصنعی و نامعقول می نمود. شهرت بازیگران بزرگ این دوره، نظیر دیوید کریگ، ادموند کین، هنری اِروینگو سارا برنار، بیشتر محصول استادی ایشان در تجسّم عواطف پرشوری بود که از شخصیت های جذاب خود آن ها سرچشمه می گرفت. ناتورالیسمواکنشی بود به نمایش های ملودرام که در بیان احساسات و عواطف مبالغه می کردند. همچنین در شکل گیری فن بازیگری جدید کمک بسزایی کرد.
سبک های مدرن غربی. در تئاتر تجاری معاصر، ناتورالیسم هنوز هم رایج است؛ بدین ترتیب که بازیگران برای طبیعی جلوه دادن رفتارهای خود بر روی صحنه تئاتر، بسیار تمرین و مطالعه می کنند؛ در عین حال دربرابر ناتورالیسم غالب در تئاتر قرن ۲۰، نیز واکنش های گوناگونی بروز کرده است، ازجمله جنبش فراگیر «تئاترگرایی»؛ شگردهای بسیار متصنّع اکسپرسیونیسم؛ کارها و نظریات آنتونن آرتوو پیتر بروککه بازگشتی به سبک های بدوی و قراردادهای تئاتر شرق بود؛ و بالاخره کارهای برتولت برشتکه در آن ها آگاهانه از درگیری عاطفی تماشاچی با نمایش پرهیز می کرد.

مترادف ها

actor (اسم)
بازیگر، هنرپیشه، شاکی، حامی، خواهان

performer (اسم)
بازیگر، سازنده، ساز زن، ایفا کننده

puppeteer (اسم)
بازیگر، خیمه شب باز

mummer (اسم)
بازیگر، هنرپیشه صامت، بازیگر نقابدار ایام نوئل

stager (اسم)
بازیگر، ادم کهنه کار، گرگ باران دیده

فارسی به عربی

ممثل

پیشنهاد کاربران

قطعا بازیگری بزرگترین رویاست ، هنر بازیگری
بازیگر= Actress
رویای بزرگم ( بازیگری )
من حتما بازیگر می شود !
تمام. . . .
بازیگری یعنی وجود من یعنی اگه یک روز روی صحنه تئاتر نرم وبازی نکنم میمیرم ودراینده بازیگر میشم
بازیگری یعنی شغل مقدس و جان بخشیدن به شخصیت است
actor به معنی بازیگر مرده
actress هم به معنی بازیگر زنه

بپرس