جعبه

/ja~be/

مترادف جعبه: بسته، صندوق، قوطی، مجری، تیردان، تیرکش

برابر پارسی: شَگا، تیردان، کیوت، بسته، شگا

معنی انگلیسی:
console, box, canteen, case, container, package

لغت نامه دهخدا

جعبه. [ ج َ ب َ / ب ِ ] ( از ع ، اِ ) تیردان. ترکش. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ). کنانه. شغا. کیش. وفضه :
گر نیست به جعبه ش در چون تیر جوابی
کس دست نگیرند ز تیر و ز نبالش.
ناصرخسرو.
از جوشن خصم جعبه گردد
تیر تو چو خارهای ماهی.
سیدحسن غزنوی.
بفکنده سپر که می نیابد
در جعبه فکر تیر دیگر.
اثیر الدین اخسیکتی.
تیر اگر بر نشانه ای راندی
جعبه را بر نشانه بنشاندی.
نظامی.
همه ساز لشکر به ترتیب جنگ
برآراست از جعبه نیم لنگ.
نظامی.
مگر تیرش از جعبه آرش است
که از نوک او خاره با خارش است.
نظامی.
تیر جعبه حجت ، جمله بینداخت.
( گلستان ).
گفتن که نه از وداد باشد
پیمودن باد باد باشد
تیری که نه بر هدف گراید
آن به که ز جعبه برنیاید.
امیرخسرو دهلوی.
|| سبد کوچکی که گل یا میوه در آن گذارند. || سرپوش. ( آنندراج ) :
باشد از غنچه گل جعبه و از گل طبقش
که صبا توشه به فردوس برد بوی ترا.
تأثیر.
|| صندوقچه و تبنگوو هر چیزی که مانند صندوق کوچک باشد و در آن کاغذ ودفتر و اشیاء نفیس را نهند و در آن را ببندند. ( ناظم الاطباء ). مجری. محوره. صندوقچه. قوطی. حقه. درج. محفظه ای برای نگاه داشتن چیزها: جعبه بزک. جعبه جواهر. جعبه گز. || نام سازی است :
جعبه کودک خوش دلکش
راه اشکر همی سراید خوش.
مسعودسعد.
چون فروراند زخمه بر جعبه
هر که بشنید گرددش سغبه.
مسعودسعد.
|| لوله. || لوله توپ. || کانال. ( دزی ). || بزرگترین ظرفهائی که در آن آشامیدنی ریزند. ( اقرب الموارد ).
- جعبه آواز ؛ در تداول عامه گرامافون را میگویند. جعبه صوت.
- جعبه ابزار ؛ صندوقچه ای که رانندگان اتومبیل ابزارهای اتومبیل چون آچارو پیچ و جز آن را در آن می گذارند. هر جعبه ای که ابزار و آلت در آن نهند.
- جعبه ابزار میکرسکپ ؛ شامل سوزن ، اسکالپل ، قیچی ، پنس و گاهی دارای تیغ دسته دار میباشد. ( گیاه شناسی ثابتی ص 12 ).
- جعبه بزک ؛ جعبه لوازم آرایش.جعبه ای که اسباب و لوازم آرایش را در آن گذارند.
- جعبه ٔجواهر ؛ جعبه ای که جواهر و زینت آلات را در آن گذارند.
- جعبه سنگ ؛ جعبه وزنه. رجوع بهمین ماده شود.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

تیردان، سرکش، صندوق کوچک، هرچیزصندوق مانند
( اسم ) ۱- تیردان ترکش . ۲- قوطی صندوقچه . ۳- یکی از آلات موسیقی . جمع : جعاب .

فرهنگ معین

(جَ بِ ) [ ع . جعبة ] (اِ. ) ۱ - تیردان . ۲ - صندوقچه ، هر چیز قوطی مانند. ، ~سیاه اسبابی به صورت یک واحد کامل الکترونیکی در وسی له های پرنده برای گردآوری اطلاعات از عملکرد وسیله در جریان پرواز، به ویژه در فهم علت سقوط . ، ~تقسیم قاب سرپوشیده ای برای ان

فرهنگ عمید

۱. ظرفی صندوق مانند که از مقوا، چوب، پلاستیک، و امثال آن ساخته می شود.
٢. [قدیمی] تیردان، ترکش.
٣. (موسیقی ) [قدیمی] نوعی آلت موسیقی: چون فروراند زخمه بر جعبه / هرکه بشنید گرددش سغبه (مسعودسعد: ۴۶۸ ).

دانشنامه عمومی

جعبه یا شَگا ظرف یا انباره ایست که به منظور نگهداری و بسته بندی موقت یا دائم مواد و گاه برای حمل و نقل بکار می رود. معادل فارسی جعبه شگا است که در اصل به معنی تیردان و امروزه به محل انبار هر چیز دیگر اشاره دارد. مانند جعبه ابزار و جعبه کمک های اولیه[ ۱] [ ۲]
جعبه ممکن است از مواد بادوام مانند چوب یا فلز یا از مواد غیربادوام مانند مقوا ساخته شده باشد. جعبه ها ممکن است بسیار کوچک ( قوطی کبریت ) یا بسیار بزرگ باشند. شکل جعبه ها متفاوت بوده و هرگاه بدون اشاره به شکل یا کاربرد خاصی از کلمه جعبه استفاده شود، منظور جعبه ایست که مکعب مستطیل باشد. همچنین جعبه ها ممکن است از نوع جعبه های مقوایی باشند یا ممکن است درب ( باز شونده یا کشویی ) داشته یا نداشته باشند. [ ۱]
عکس جعبه

جعبه (فیلم ۲۰۰۳). «جعبه» ( انگلیسی: The Box ( 2003 film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به جیمز روسو، ترزا راسل، براد دوریف، و جاون پالیتو اشاره کرد.
عکس جعبه (فیلم ۲۰۰۳)

جعبه (فیلم ۲۰۰۷). «جعبه» ( انگلیسی: The Box ) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به گابریله یونیون، ای جی باکلی، جیانکارلو اسپوزیتو، روبرت فیتزگرالد دیگز، و جیسون وینستون جورج اشاره کرد.
عکس جعبه (فیلم ۲۰۰۷)

جعبه (فیلم ۲۰۰۹). جعبه ( به انگلیسی: The Box ) فیلمی به کارگردانی ریچارد کلی محصول سال ۲۰۰۹ آمریکا است که بازیگران اصلی آن عبارت اند از کامرون دیاز، جیمز مارسدن، فرانک لانگلا، جیمز ربهورن، جیلیان جیکوبز، دبورا راش ، هولمز آزبرن و سلیا وستون.
عکس جعبه (فیلم ۲۰۰۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

case (اسم)
حادثه، اتفاق، جا، حالت، صندوق، جلد، جعبه، محفظه، قالب، مورد، پرونده، قضیه، قاب، وضعیت، دعوی، پوسته، غلاف، مرافعه، نیام

box (اسم)
ضرب، جای ویژه، صندوق، اطاقک، جعبه، بوکس، قوطی، محفظه، لژ، جعبه، توگوشی

box (اسم)
ضرب، جای ویژه، صندوق، اطاقک، جعبه، بوکس، قوطی، محفظه، لژ، جعبه، توگوشی

chest (اسم)
صندوق، سینه، جعبه، محفظه، خزانه داری، تابوت، قفسه سینه، خزانه، یخدان، سینه انسان

hutch (اسم)
صندوق، قفس، جعبه، خانه کوچک، کلبه

فارسی به عربی

صدر , قفص , صندوق

پیشنهاد کاربران

واژه جعبه
معادل ابجد 80
تعداد حروف 4
تلفظ ja'be
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: جعبَة]
مختصات ( جَ بِ ) [ ع . جعبة ] ( اِ. )
آواشناسی ja'be
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

جعبه = جابه ( جا به ) این واژه یکسره پارسی است
جَعبه:
١. سندوقچه، قوتی، کارسانک، کیوت، شگا، توبک، تبنگو، بسته
٢. [کهنه] تیردان، ترکش
٣. سبدچه، سرپوش
۴. ( موسیقی ) [کهنه] گونەای سازِ موسیقی
crate
Box
اصلا همه کلمه ها تورکی هستن، فقط خودشون خبر ندارن
در پارسی : همان " کیوت و شگا " درست می باشد که در پارسی باستان و پهلوی روایی داشته است
باکس
کانتینر
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
بِهیر ( سنسکریت: بْهِری )
مانژو mãnžu ( سنسکریت: مَنجوشا )

بپرس