زنبق

/zanbaq/

برابر پارسی: زنبک، سوسن

معنی انگلیسی:
iris, socket of a candlestick, sconce, lily

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

زنبق. [ زَم ْ ب َ ] ( ع اِ ) روغن یاسمین که به هندی چنبیلی است در دوم گرم و در اول خشک. ملطف و ملین و مقوی اعضا و طلای آن جهت رفع قشعریره و سردی دماغ و اعضای مفاصل نافع. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). روغن یاسمین. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) :
ز مار مهره برآری ز ابر مروارید
ز گاو عنبر سار از یاسمن زنبق.
انوری.
|| گل سوسن آزاد. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). گیاهی که گل آن خوشبوی است و طول گیاه آن به اندازه یک چوبدستی است... واحد آن زنبقة. ( از اقرب الموارد ) .گلی است سپید که اندرون گل وی سه خاسک زرد باشد و قد آن شاخ که گل دارد یک گز باشد و زیاده نیز باشد و کوتاه تر نیز باشد و به هر شاخ چهار و پنج و شش و تا ده گل زیادت نیز بود. بوی عظیم خوش دارد و برگ که براین شاخ بود مانند برگ مورد و از وی درازتر بود. ( اختیارات بدیعی ). گلی است که در اندرون وی دو سه شاخک زرد می باشد. ( بحر الجواهر ). سوسن سپید. ( ریاض الادویه ). از ریاحین معروف است و به فارسی سوسن آزاد نامند، ولی غیر این سوسن ابیض و غیر یاسمین است و در سوسن مذکور می شود. اشتباه عظیمی در آن کرده اند... ( تحفه ٔحکیم مؤمن ). دزی در ذیل قوامیس عرب آرد:... در دمشق این نام به سوسن وحشی اطلاق می شد، ولی این معنی نارسا است ، زیرا در حقیقت این یاسمن سفید است. ( از دزی ج 1 ص 605 )... گیاهی است پایا از راسته تک لپه ای ها، جزو گروهی که جام و کاسه رنگین دارند و سردسته تیره زنبقیها می باشد. این گیاه دارای ساقه زیر زمینی نشاسته دار و گلهای رنگین معطر است. ساقه اش ساده وبسیار کم منشعب می شود. برگهایش بدون دمبرگ و شبیه شمشیر و مانند غلافی ساقه را در بر گرفته اند. گلهای زنبق برنگ آبی یا بنفش اند و برخی گونه ها هم دارای گلهای زرد می باشند. ( فرهنگ فارسی معین ). این کلمه در فلاحتنامه ای که به زمان غازان خان نوشته شده آمده است. درذیل شرح یاسمین گوید: پیش از این که در این ملک ( آذربایجان ) گل زنبق نبود، گل زرد و سفید و گل یاسمین سفید را در روغن می پروردند و بعوض گل زنبق استعمال می کردند و گل زنبق در مصر بود، بعد از آن به شام آوردند تا به این ولایتها مشهور شد - انتهی. لیکن نمیدانم آیا مراد صاحب فلاحتنامه همین زنبق امروزین یعنی ایریس ژرمانیکا است یا چیز دیگر. چه زنبق امروزین هرچند عطر کمی دارد مشکل است ازآن در قدیم عطرهای قوی گرفته باشند . ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). گل او ( گل زنبق ) خوشبوی ترین گلها است. ( نزهة القلوب ). رجوع به تحفه حکیم مؤمن ، ترجمه داود ضریر انطاکی و اختیارات بدیعی شود.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

سوسن، سوسن آزاد، گیاهی پایا، گلهایش درشت ومعطر
( اسم ) گیاهی است پایا از راسته تک لپه ییها جزو گروهی که جام و کاسه رنگین دارند و سر دسته تیره زنبقها میباشد . این گیاه دارای ساقه زیر زمینی نشاسته دار و گلهای رنگین معطر است ساقه اش ساده و بسیار کم منشعب میشود . برگهایش بدون دمبرگ و شبیه شمشیر و شمشیر و مانند غلافی ساقه را در بر گرفته گلهای زنبق به رنگ آبی یا بنفش اند و برخی گونه ها هم دارای رنگ زرد میباشد . یا تیره رنبق گیاهانی علفی و پایا از راسته تک لپه ییها جزو گروه جام و کاسه رنگین که همگی دارای تکمه یا پیاز و یا ساقه زیر زمینی هستند و برگهایشان بدون دمبرگ و تعداد کاسبرگها و گلبرگها ۳ پرچمها نیز ۳ عددند که در مقابل کاسبرگها قرار گرفته اند و تخمدان آنها نیز سه قسمتی است زنبقیها . یا زنبق رشتی سوسن . یا زنبق زرد گونه ای زنبق که دارای گلهایی درشت و زرد رنگ و بی بو است . سیاف بر بیت . یا زنبق یعقوبی نرگس یعقوبی .
ناحیه ایست به بصره بر جانب فرات و دجله در نصر .

فرهنگ معین

(زَ بَ ) (اِ. ) گیاهی است پایا از راستة تک لپه ای ها جزو گروهی که جام و کاسة رنگین دارند و سردستة زنبقی ها می باشند. این گیاه دارای ساقة زیرزمینی نشاسته دار و گل های رنگین معطر است .

فرهنگ عمید

گیاهی پایا، با برگ های دراز شمشیری، ساقۀ کوتاه و گل هایی به رنگ های مختلف که مصرف دارویی دارد، سوسن، سوسن آزاد.

فرهنگستان زبان و ادب

{Iris} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از زنبقیانِ علفی چندساله با 200 تا 300 گونه و ساقه های زیرزمینی و گل های زیبا که در نواحی معتدلۀ نیمکرۀ شمالی پراکنده اند

دانشنامه عمومی

زنبق یا چمبک ( به انگلیسی: Iris ) ، یک سرده با ۳۰۰–۲۶۰[ ۴] [ ۵] گونه از گیاهان گلدار با گلهای جلوه گر است. معمولاً در خاک های خنثی یا قلیایی و سبک و قابل نفوذ رشد می نماید. گل آذین زنبق معمولاً گرزن یک سویه یا سنبله یا خوشه ای است. برگ ها معمولاً منتهی به غلاف می باشد. تکثیر زنبق معمولاً با استفاده از ریزوم صورت می گیرد. [ ۶] [ ۷]
در اساطیر زرتشتی این گل ویژه امشاسپند اَمُرتات ( امرداد ) است و این گل هنوز به صورت خودرو در دشت های شهرستان بهبهان به ویژه در کنارهٔ جوی های آب فصلی یافت می شود. یونانیان باستان، زنبق را در کنار مزار مردگان می کاشتند و نقش هایی از آن را روی سنگ قبر تازه گذشتگان خود ترسیم می کردند. پادشاهان یونانی با اشکالی از گل های زیبای زنبق تاج خود را زینت بخشیده و شاخه های بریده آن را به یکدیگر هدیه می دادند. [ ۷]
نماد گل زنبق به عنوان نشان خانوادگی، سلطنتی، ارتشی، سیاسی، مذهبی یا قسمتی از پرچم استفاده می شود. به کارگیری این نماد در بسیاری از کشورهای جهان به خصوص در اروپا از قرن های پیش متداول بوده و امروزه نیز به عنوان نماد سیاسی و مذهبی و ورزشی کاربرد دارد.
با عمق متوسط 8 سانتی متر[ ۸] و در مسافت های ۱۵ سانتی متر از هم پیاز ها را کشت نمایید. اگر گلدان دارید باید در هر گلدان متوسط 4 پیاز کشت نموده و سپس رویشان را با یک لایه خاک بپوشانید.
میتوانید از خاک های مخصوص پیاز استفاده نمایید.
عکس زنبقعکس زنبقعکس زنبقعکس زنبقعکس زنبق
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

زَنبق (iris)
زَنبق
زَنبق
زَنبق
در گیاه شناسی، گروهی از گیاهان گل دار پایا، متعلق به مناطق معتدل شمالی، از خانوادۀ زنبقیان، جنس Iris. برگ های این گیاهان معمولاً شمشیرمانند است. گل این گیاهان به رنگ ارغوانی، سفید یا زرد است و سه گلبرگداخلی و سه کاسبرگ خارجیپیچیده و رو به پایین دارد. بسیاری از انواع پرورشی این گیاه از ایریس ژرمانیکامشتق شده اند. از ساقۀ زیرزمینیو معطر و بنفش رنگ زنبق اروپای جنوبی(ایریس فلورینتینا) در عطرسازی استفاده می کنند و آن را اوریس روتمی نامند. در ایران، ۲۰ گونۀ گوناگون علفی چندساله و ریزوم دار دارد.

مترادف ها

lily (اسم)
سوسن سفید، زنبق، سوسن، زنبق رشتی

flag (اسم)
پرچم، بیرق، علم، سنگ فرش، زنبق، برگ شمشیری، جاده سنگ فرش، دم انبوه و پشمالوی سگ

gladiola (اسم)
زنبق، زنبقی ها، گلایول

فارسی به عربی

زنبق , علم

پیشنهاد کاربران

زنبق واژه ای است معرب که از واژه �زنبک� فارسی و به معنای سوسن یا لیلیوم گرفته شده
موگه، سوسن
سبد
زنبک، سوسن، فیلگوش
گلی درشت به رنگ های بنفش ، سفید، زرد است
فیلگوش
رازقیه

بپرس