شلوار

/SalvAr/

مترادف شلوار: تنبان، زیرجامه، سروال

معنی انگلیسی:
breeches, pantaloons, pants, trews, trousers, (pair of)trousers, bottoms

لغت نامه دهخدا

شلوار. [ ش َل ْ ] ( اِ مرکب ) ازار. پوشاک پاها. تنبان. ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). جامه ای که مردان و گاهی زنان پوشند و آن از کمر تا قوزک پاها را می پوشاند. سراویل. سروال. مئزر. ایزار. ( یادداشت مؤلف ). ازار. ( دهار ). بمعنی ازار و مرکب است از شل که بمعنی ران است و وار که کلمه نسبت است. ( غیاث ) ( از آنندراج ) : [ مردم روس ] از صد گز کرباس کمتر یا بیشتر یک شلوار دوزند و اندر پوشندو همه بر سر زانو گرد کرده دارند. ( حدود العالم ).
هم از شعر پیراهنی لاژورد
یکی سرخ شلوار و مقناع زرد.
فردوسی.
پیراهنکی برید و شلواری
از بیرم سبز و از گل حمری.
منوچهری.
پیراهنکی بی آستین لیکن
شلوار چو آستین بوعمری.
منوچهری.
چه سود این بند سخت دلپسندت
که بی شلوار بدشلواربندت.
( ویس و رامین ).
چه بندی بند شلوارت به کوشش
که بی شلوار زو نایدت پوشش.
( ویس و رامین ).
بودلف به شلواری و چشم بسته آنجا بنشانده.( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 171 ).
تن همان خاک گران و سیه است ار چند
شاره و آبفت کنی کرته و شلوارش.
ناصرخسرو.
اندر کتاب صورت پادشاهان بنی ساسان گفته است که پیراهن او به دینارها بود و شلوار آسمان گون. ( مجمل التواریخ و القصص ).
از مکرمت توست که پیوسته نهفته ست
این شخص به درّاعه و این پای به شلوار.
سنایی.
شفیع بسته گریبان و بسته بند ازار
چنان نباشد کآید بر تو بی شلوار.
سنایی.
همچو دف کاغذینش پیراهن
همچو چنگش پلاس بین شلوار.
خاقانی.
تو قبا می خواستی خصم از نبرد
رغم تو کرباس راشلوار کرد.
مولوی.
چادر آن صنم ابر است و قصاره رعدش
آتش برق نموده ست ز گلگون شلوار.
نظام قاری.
برمیکنم به روی میان بند جانماز
لنگوته را معارض شلوار می کنم.
نظام قاری.
شلوار سرخ والا منمای ای نگارین
یا دامنی برافکن یا چادری فروهل.
نظام قاری.
عروسانه این نوگل سرمه ای
به پا کرده شلوار فیروزه ای.
ملاطغرا ( از آنندراج ).
- امثال :
شلوار ندارد بند شلوارش را می بندد. ( امثال و حکم دهخدا ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

پوشاکی که ازکمرتاپشت پارامیپوشاند، تنبان
( اسم ) جامه ای که معمولا مردان پوشند و آن از کمر تا قوزک پاها را پوشاند تنبان .

فرهنگ معین

(شَ ) (اِ. )نوعی لباس که معمولاً مردان پوشند و از کمر تا مچ پا را می پوشاند، تنبان .

فرهنگ عمید

پوشاکی که از کمر تا پشت پا را می پوشاند، تنبان.

واژه نامه بختیاریکا

پاکَش؛ شَولار

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شلوار به لباس پاچه دار پوشاننده بدن از کمر تا قوزک پامی گویند.
عنوان یاد شده به مناسبت در باب صلات و حج آمده است.
عنوان شلوار در صلات
نماز گزاردن با شلوار مستحب و در شلوار به تنهایی- بدون لباسی دیگر- مکروه است. در این صورت مستحب است قسمت بالای بدن نیز پوشیده باشد و با نبود بالا پوش، انداختن حوله یا دستمال یا حتی بند شلوار بر روی دوش کفایت می‏ کند.
پوشیدن شلوار مستحب است و نبودن حائل بین زمین و عورت کراهت دارد. مستحب است شلوار را در حالت نشسته و پس از پیراهن بپوشند و پوشیدن آن در حالت ایستاده، روبه قبله و روبه انسان کراهت دارد.
بالا زدن پیراهن عربی و نیز شلوار تا نیمه ساق هنگام رفتن به نماز عید مستحب است.
احکام شلوار در حج
پوشیدن لباس دوخته در حال احرام بر مرد حرام است؛ لیکن در صورت دسترسی نداشتن به لنگ، پوشیدن شلوار جایز می ‏باشد. از برخی قدما نقل شده که در این صورت، شلوار شکافته و همچون لنگ پوشیده می ‏شود؛ هرچند قائل آن ناشناخته است. آیا در فرض عدم دسترسی به لنگ، پوشیدن شلوار موجب فدیه (قربانی کردن یک گوسفند) می‏ شود یا نه؟ بر عدم وجوب فدیه ادعای اجماع شده است؛ لیکن برخی بر عدم وجوب آن اشکال کرده ‏اند؛ بلکه برخی، فدیه را واجب دانسته ‏اند. البته بنابر قول به شکافتن شلوار، در این صورت، شلوار از مصداق دوخته بودن خارج می‏ شود و در نتیجه فدیه ‏ای نخواهد داشت، مگر آنکه به طور کامل شکافته نشود.

دانشنامه عمومی

شلوار به نوعی پوشش گفته می شود که برای پوشاندن پایین تنه به کار می رود. شلوار را هم مردان و هم زنان می پوشند. شلوار ممکن است جنس های مختلفی چون جین یا کتان داشته باشد.
این واژه از زبان پارسی میانه شلوار آمده و آن واژه نیز از زبان نیاایرانی šarawāra گرفته شده و در پایان نیز این واژه از زبان نیاهندواروپایی skelo - ( «پا» ) + *wero - ( «پوشاندن گرفته شده است.
• شلوار جین
• شلوار اسلش
• شلوار نخی
• شلوار کوه نوردی
شلوار کار
• شلوار مجلسی ( کت و شلوار )
• شلوار راحتی
• شلوار راسته
• شلوار لوله تفنگی
کاربرد شلوار برای نخستین بار در جهان در سده شش پیش از میلاد همزمان با ظهور اسب سواری در ایران در تاریخ ثبت شده است. [ ۱]
در بعضی از کشورها پوشیدن شلوار برای زنان ممنوع بوده است. [ ۲]
عکس شلوار
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

پوشش پا از کمر به پایین. شلوارها در دورۀ مادها برخی دَم پا رکاب دار بودند تا به هنگام سواری شلوار به بالا کشیده نشود، برخی ساق پیچ، بعضی تنگ و چسبان، و برخی دیگر پُف دار بودند که از زانو داخل چکمه فرو می رفت و شماری دیگر چین هایی افقی داشتند. در دورۀ پارت ها (اشکانیان) سه نوع شلوار رایج بود: ۱. شلوارهایی با چین های بیضوی که در انتها یا بسته می شد یا داخل چکمه ها قرار می گرفت؛ ۲. شلوارهایی با چین های عمودی؛ ۳. شلوارهایی با چین های عرضی. شلوار ساسانیان طرح و برش کامل تری نسبت به دورۀ اشکانی داشتند. برخی شلوارها بلند تا مچ پا و برخی درون ساق پیچ ها فرو می رفتند. شلوارهای صاف تنها در دورۀ ساسانیان در قرن ۷م ظاهر شد و تا دوره های بعد نیز ادامه داشت. شلوارهای پُف دار و شلوارهای گشاد، که در مچ ها جمع می شدند، در دورۀ امویان رایج بودند و نشان از تداوم پوشش ساسانی داشتند. شلوار (سروال) در دورۀ خلفا گاه نخی و در بیشتر موارد ابریشمین بود. سروال مردم عادی اغلب از کتان سفید و تا روی قوزک پا بود و در کمر بندی داشت. گاه به جای آن قطیفه ای به کمر می بستند. در اوایل دورۀ عباسیان شلوارها حجیم بودند و در مچ پاها و بالای چکمه های ساق کوتاه جمع می شد. چهار خلیفۀ آخر دورۀ عباسی، یعنی ناصر، ظاهر، مستنصر، و مستعصم سراویل فتوت می پوشیدند و آن شلواری چسبان تا زانوان با نقوشی تصویری بر روی آن بود. در دورۀ طاهریان و صفاریان شلوارها نسبتاً گشاد بود و در مچ پا کیپ می شد. روستاییان در روزگار صفاریان سروال نمی پوشیدند و تنها پارچه یا تکۀ پوستینی بر کمر و نیز بر گردن و سینۀ خود می آویختند. در دورۀ سامانیان شلوارها گشاد، چین دار و بلند تا قوزک پا بود. این شلوار در دوره های غزنویان، سلجوقیان، و خوارزمشاهیان پوشیده می شد و جز آن شلوارهای کمی گشاد و دم پا تنگ و شلوارهای تنگ رکاب دار و شلوارهایی که در مچ پا جمع می شد نیز می پوشیدند. شلوارهای زنان در اوایل دورۀ اسلامی گشاد و دم پا تنگ بود، اما در دورۀ متأخرتر تنگ و چسبان شد. شلوار در دورۀ مغولان در بالا گشاد و از زیر زانو به تدریج تنگ می شد؛ گاهی در چکمه های ساق بلند و در کفش های ساق کوتاه فرو می رفت. در دورۀ صفویه شلوارها بسیار گشاد و دم پا تنگ، مثل شلوارهای کردی امروزی، بود؛ در جلو شکافی نداشت، اما لیفه ای داشت که بند شلوار از آن رد می شد. در این دوره مردان و زنان زیرشلواری می پوشیدند. زیرشلواری مردان به جوراب های ساق بلند گشادی (چاقشور) متصل می شد. در دستخوش تغییراتی که در سبک پوشاک ایرانی به تأثیر از اسلوب اروپایی رخ داد شلوارها از پارچه های ظریف انگلیسی دوخته می شد و در این هنگام شلوارهای زنان نیز تنگ و چسبان شد. شلوار زنان در دورۀ زندیه از پارچۀ پنبه دوزی شده و گشاد و راسته دوخته می شدند و داخل آن ها آستری داشت. این شلوار در اوایل دورۀ قاجار نیز رواج داشت. تا اواسط دورۀ ناصرالدین شاه شلوارهای گشاد و بلند زیر دامن های بلند پوشیده می شد، اما چون شلوارها دیده نمی شدند، رفته رفته تنگ شدند؛ البته در دورۀ کوتاهی این شلوارها بدون دامن نیز پوشیده می شدند. شلوار (ازار) مردان در دورۀ اول قاجار (پیش از سفر ناصرالدین شاه به اروپا) از پارچه های نخی و ابریشمی و گشاد بود و آن را، با لیفه ای که در آن یک بند ابریشمی کشی (ازاربند) عبور می دادند و در قسمت جلو گره می خورد، در کمرگاه می بستند و در جلو شلوار چاکی تعبیه نشده بود. پس از سفر ناصرالدین شاه به اروپا (دورۀ دوم قاجار) شلوارها به تقلید از اروپاییان تنگ شد، اما در پایین با نوارهایی به جوراب محکم می شد. در این دوره، در اندرونی ها شلورهای کشی و بافتۀ سفید رواج یافت، که به آن تنکه تنبان می گفتند. در دورۀ پهلوی و به حکم رضاشاه شلوار (تنبان)های دوخت سنتی، که در کمر با قیطان بسته می شدند، جای خود را به شلوار و کمربند غربی داد. هم اکنون در میان طوایف و اقوام ایرانی شلوارهای سنتی خاص همان قوم رایج است.

جدول کلمات

ازاره

مترادف ها

breeches (اسم)
شلوار، تنبان، نیم شلواری

pants (اسم)
شلوار، تنکه، زیر شلواری، ساق پوش

trousers (اسم)
شلوار، تنبان، ساق پوش

britches (اسم)
شلوار، شلوار کوتاه، تنکه

pantaloon (اسم)
شلوار

gaskin (اسم)
شلوار، ران عقب اسب، زیر جامه

فارسی به عربی

بنطلون , ملابس داخلیة

پیشنهاد کاربران

Trousers enter recorded history in the sixth century BC, on the rock carvings and artworks of Persepolis, and with the appearance of horse - riding Eurasian nomads in Greek ethnography. At this time, Iranian peoples such as Scythians, Sarmatians, Sogdians and Bactrians among others, along with Armenians and Eastern and Central Asian peoples such as the Xiongnu/Hunnu, are known to have worn trousers. Trouers are believed to have been worn by people of any gender among these early users.
...
[مشاهده متن کامل]

شلوار وارد تاریخ ثبت شده در قرن ششم قبل از میلاد، بر روی سنگ تراشی ها و آثار هنری تخت جمشید ، و با ظهور عشایر اوراسیایی اسب سوار در قوم نگاری یونانی. در این زمان اقوام ایرانی مانند سکاها ، سرمت ها ، سغدی ها و باختری ها و ارمنیان و مردمان آسیای شرقی و مرکزی مانند شیونگنو / هونو شلوار می پوشیدند. اعتقاد بر این است که شلوار توسط افراد با هر جنسیتی در میان این کاربران اولیه پوشیده شده است.

ترکی ترکیه : Pantolon
ترکی ترکمنی : Balak
ترکی آذربایجانی: Şalvar
تنها در زبان ترکی آذربایجانی که با زبان فارسی ارتباط بیشتری داره این واژه وجود داره.
از زبان پارسی میانه شلوار آمده و آن واژه نیز از زبان نیاایرانی šarawāra گرفته شده.
...
[مشاهده متن کامل]

اگر قرار بود واژه ترکی باشد به قول پانتورچا باید بین تمام زبان های ترکی مشترک باشه.

این واژه از زبان پارسی میانه شلوار آمده و آن واژه نیز از زبان نیاایرانی šarawāra گرفته شده و در پایان نیز این واژه از زبان نیاهندواروپایی skelo - ( �پا� ) *wero - ( �پوشاندن گرفته شده است.
شلوار واژه ای پهلوی است که از دو واژه ی شُل و وار تشکیل شده . بخاطر اینکه قدیم شلوارها کمرشان از کش بود یعنی چیزی که قسمت شل را سفت میکند. شل وار یعنی سفت کننده ی شل
در پاسخ به جناب ناصر سید معلمی که خود را پانترک نمی داند باید بگویم وقتی کسی حرف راست را نمی پذیرد چون به زیانش است و فقط از روی تعصب آن چیزی را خود می خواهد می پذیرد می شود پان وقتی هم ترک باشد می شود پانترک در ادامه به یک یک نوشته هایتان پاسخ می دهم :
...
[مشاهده متن کامل]

1 - پرسشی که گفته اید در کجا شل می شود ران از یک سایت اتیمولوژی ترک پاسختان را می دهم :
Fars�a ve Orta Fars�a ( Pehlevice veya Part�a ) şalvār شلوار "pantalon, uzun don" s�zc�ğ�nden alıntıdır. Fars�a s�zc�k Fars�a ve Orta Fars�a ( Pehlevice veya Part�a ) şal شل "but, bacak" ve Orta Fars�a ( Pehlevice veya Part�a ) var "�rt�, korunak"
Arap�a salcam, Ermenice şołgam > şoġkam շողգամ ( aynı anlamda ) bi�imleri Fars�adan alınmıştır
2 - مغولها پوست گوسفند به تن می کردند از کجا می توانستند پارچه تولید کنند و شلوار یا چیزی شبیه آن بپوشند و نیز ترکها واژه �سوار� و �پیاده � را از فارسی استفاده می کنند .
3 - فردوسی در خود کشور ترکیه مورد ستایش قرار می گیرد
Evliya �elebi de, Şehn�me'nin Bursa i�indeki kahvelerde meddahlar tarafından ezberden okunduğunu anlatır.
در ویکی پدیای ترکی از زبان اولیا چلبی نوشته :شاهنامه فردوسی در قهوه خانه های شهر بورسا توسط مداحان از بر خوانده می شد چون ترکها کسی ندارند به او افتخار کنند دنبال خراب کردن دیگران هستند یعنی این برای پانترکها فرهنگ شده است.
4 - فرش پازیریک بر اساس نحقیقات به عمل آمده مربوط به دوره هخامنشیان بوده و در ایران بافته شده است
Kazıları idare eden Rudenko, bu 1. 89x2 m ebatında bulunan, �zerinde biniciler, sığınlar ve d�şsel yaratıklardan griffon fig�rlerinin yer aldığı bu �ok sık dokunmuş halının İran'ın Ahamenidler Devri'nde işlenerek Altaylara ihra� edildiği g�r�ş�n� ileriye s�rm�şt�r. Halıda bir desimetre karede 3600 ilmek bulunmaktadır
5 - واژه قاشق در فارسی کفگیر و کفچه می شود و واژه اجاق ( ات چاق ) یعنی آتش روشن کن همچنین اتاق از اتراق کردن آمده چون ترکها عشایر بوده و جایی ساکن نبوده اند مرتب در جاهای جدیدی اتراق می کردندبه هر حال بیشتر واژه های استفاده شده در آشپزی فارسی است :
آش - شوربا - یخنی - رچل ( مربا ) - طبق ( معرب تابک ) - طنجره ( معرب تنگیره ) - تاوا ( تابه ) - کفگیر - دستگاه ( به محل پخت و پز میگویند ) - موتفاک ( از مطبخ عربی آنهم از تابک فارسی ) - مطبخ ( از تابک فارسی ) - دم و . . .
6 - ترکها اگر لباس تولید می کنند چون کارگر خوب و ارزان قیمتی هستند و جهان از آنها استفاده می کند همچنین آنها از واژه فارسی �درزی� برای خیاط استفاده می کنند .
7 - این منبعی که از ویکی پدیا گذاشته اید بدون آنکه بخوانید ربطی به ریشه واژه نداشته و تنها نوشته است آتاتورک نزدیک به 100 سال قبل پوشیدن شلوار را اجباری کرده است
این هم ریشه واژه شلوار در ویکی پدیا EtymologyFrom Hindi शलवार ( śalvār ) /सलवार ( salvār ) or Urdu ⁧شلوار⁩ ( śalvār ) /⁧سلوار⁩ ( salvār ) , from Classical Persian ⁧شلوار⁩ ( šalwār ) . Pronunciation
که نوشته ریشه اصلی زبان فارسی است .
8 - ما زبانی به نام دری نداریم این نامی است که فارسی پس از فارسی میانه یا پهلوی به فارسی داده اند یعنی فارسی دری .

شلوار واژه ای فارسی است و از ترکیب �شل� به معنای ران و �وار� به معنای پوشش تشکیل یافته است واژه وار در زبان سانسکریت بصورت �ور� آمده است
در پاسخ به نوشته ناصر سید معلمی باید بگویم مرجع قرار دادن کتاب یک پانترک به نام پرویز زارع شاهمرسی هیچ دلیلی برای گفته شما نمی باشدو باید درباره اتیمولوژی واژه تحقیق نمایید
...
[مشاهده متن کامل]

چنانکه ایرانیان نخستین مردمانی هستند که پوشش پا داشته اند و واژه �پاجامه� هنوز هم در زبانهای اروپایی بصورت پیژامه کاربرد دارد
همچنین ترکها واژه معادلی برای شلوار ندارند بنابراین از واژه ایتالیایی �پانتولون� استفاده می کنند
پانتولون نام خاصی است که از دلقکی که در واتیکان نمایش کمدی اجرا می کرد و شلوار پوشیده بود گرفته شده است

✅ تا #شلوار و #تنبان مان را هم ندزدیده اند ؛ ریشه یابی آنها را اینجا بذارم !
🔺 شلوار واژه ی کهن ایرانی است که در کشورهای عرب زبان و ترک زبان منطقه بسیار مورد استفاده است :
🔹 واژه شلوار از دو بخش � شل بمعنای ران و پا وار، ور بمعنای پوشاندن، بر تن کردن، محافظت � ساخته شده است. ساخت این واژه مانند دیوار است
...
[مشاهده متن کامل]

🔹 واژه تنبان نیز از دو بخش � تن بمعنای بدن پسوند بان بمعنای محافظت و نگهداری � ساخته شده است. ساخت این واژه مانند : دربان، باغبان، مرزبان، جهانبان، مهربان، پاسبان و . . . است

شلوار
شلوار به زبان سنگسری
شِوال sheval
�شل� در زبان فارسی به معنای �ران� است. �وار� هم که به معنای مانند است که به معنای جامه ای شبیه ران می شود.
رانین
شلوار
استفاده از شلوار برای اولین بار در جهان در سده شش قبل از میلاد همزمان با ظهور اسب سواری در ایران در تاریخ ثبت شده است و هرودوت هم نوشته است که ایرانیان نخستین و تنها مردمی بودند که پاهای خود را می پوشاندند و جامه ای هم برای آن ساخته بودند.
...
[مشاهده متن کامل]

واژهٔ شلوار در اصل شروال بوده است که اعراب آن را سروال گفته و جمع آن را سراویل گویند. در آذری، لری و کردی نیز شروال گفته می شود. در زبان مجاری آن را شلواری ( Schalwary ) و در لاتین آن را سارابارا ( Sarabara ) گویند. در انگلیسی واژهٔ Pajama از دو واژهٔ فارسی �پا� و �جامه� ساخته شده است.

شلوار
ریشه هندو اروپائی شلوار از دو بخش تشکیل شده اسکلو skelo یا پا که شامل تمام پا میشود و ورو wero یا پوشیدن ) در انکلیسی ware یا پوشش که ترکیب ان skelowero. شلوار در فارسی میانه همان شلوار نامیده میشد ولی در دوران پیش از فارسی میانه با نام شروار šarawāra نامیده میشده و معلوم نیست که واژه شلوار در یونانی باستان سرابالا saraballa از شلوار ایرانی گرفته شده باشد یا برعکس ولی در زبان آرامی و سریانی شربالا šarbāllā شلوار گذارش شده. این واژه ها در عربی سروال یا سربال نامیده میشوند. رویهم رفته بدرستی معلوم نیست واژه شلوار در اصل از کجا سرچشمه گرفته است .
...
[مشاهده متن کامل]

هم از شعر پیراهنی لاژورد
یکی سرخ شلوار و مقناع زرد. فردوسی
در یادداشت مؤلف در دهخد - ازار. ( دهار ) . بمعنی ازار و مرکب است از شل که بمعنی ران است و وار که کلمه نسبت است “در حالیکه وار معنی پوشیدن را میدهد”
برگشت از ویکشنری

به کردی: شروال، شوال، پانتول
واژه شلوار کاملا پارسی است چون در عربی می شود بنطال ودر ترکی می شود پنتورل این واژه یعنی شلوار صد درصد پارسی است.
شل در پارسی میانه به معنی ران بوده
وار هم در پارسی معنی پوشیدن و دارنده میده
شلوار در زبان فاخر لکی شاوال گفته میشه
چیزی برای پوشاندن. . . . . . . . .
شلوار به ترکی = پانتولون
لباس به ترکی = پالتار
استفاده از شلوار برای اولین بار در جهان در سده شش قبل از میلاد همزمان با ظهور اسب سواری در ایران در تاریخ ثبت شده است.
و تا امروز نیز ادامه دارد.
ایرانیان طراح وبه وجودآورنده شلوار در جهان هستند
شل در زبان بلوچی به معنای ران هستش
وار پسوند لیاقت
میشه مخصوص ران
مثل گوشوار که مخصوص گوش میشه.

انواع شلوار
شلوار راحتی
شلوار ورزشی
شلوار اسپرت
شلوار پارچه ای
شلوار جین
شلوار قد ۹۰

شلوار
شل : نرم وشُل
وار:همانند
نتیجه:
شل مانند یا همان شلوار🤗 👖👖

پایین پوش ، ساق پوش ، پوشاک پا و نیم تنه پایینی بدن انسان.
اولین قومی که از شلوار استفاده کرده و به عبارتی نولید کرده، آریائیان بودند.
هرودت نیز در کتاب تاریخ به این مهم اشاره نموده:
نخستین کسانیکه از شلوار استفاده کردند، ایرانیان بودند ، ایرانیان بر خلاف رومیان و یونانیان پای خود را در شلوار می پوشاندند.
...
[مشاهده متن کامل]

اواز به تن پا😈
شل وار، آویزان به تن�پا�
شلوار::شبیه شل
شل::در زبان لری بختیاری نام نوعی خورجین
وار::همانند
شله ::بافتنی توری مانند با طناب و ریسمان جهت حمل
گندم درو شده توسط روستائیان لر بختیاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس