پایان

/pAyAn/

مترادف پایان: آخر، اختتام، انتها، انجام، انقضا، تکمیل، تمام، خاتمه، ختم، عاقبت الامر، عاقبت، غایت، فرجام، منتها، نهایت

متضاد پایان: اول

معنی انگلیسی:
end, conclusion, breakup, close, closure, completion, ending, expiration, expiry, extremity, finis, finish, issue, kibosh, last, period, stop, surcease, tag, tail end, terminal, termination, terminus, windup, wrap-up

لغت نامه دهخدا

پایان. ( اِ ) آخر و انتها و نهایت و کرانه هرچیز. ( برهان ). غایت.کران. اَمَد. اَجَل. عاقبت. فرجام. قُصاری. ( دهار ).سرانجام. انجام. مُدیه. مُدی. منتهی. تَک. تَه. قعر. خاتمه. اختتام. ختم. غِب . مَغبّه. ( منتهی الارب ). آخر کار. عاقبت کار. پایان کار. پس کار :
آزادگی آموخته زو طریق
رادی گرفته زو رسوم و سنن...
و آزادگان را برکشیده ز چاه
چاهی که پایانش نیابد رسن.
فرخی.
چون بپایان رسید باز بنوشت. ( تاریخ بیهقی ). دل گران کرده بود بر آل برمک و دولت ایشان بپایان آمده. ( تاریخ بیهقی ). دولت مأمونیان بپایان رسید. ( تاریخ بیهقی ).
بدکرده ، بدی کشد بپایان.
ناصرخسرو.
بپرسیدم ز خواجه شرح این حال
سر قصه مرا بنمود و پایان.
ناصرخسرو.
نیست پایان شغل من پیدا
هست یک شغل کش نه پایانست.
مسعودسعد.
نه کوه حلم تو را دید هیچکس پایان
نه بحر جود ترا یافت ، هیچکس پایاب.
معزی.
هر روز ورا دولت و اقبال بسی باد
چندانکه جهان را برسد کار بپایان.
سوزنی.
چون پادشاه ادنی اشارتی کند او مقصود پادشاه تا بپایان دریابد. ( فارسنامه ابن بلخی ).
در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سفید است.
نظامی.
عتاب دوست خوش باشد ولیکن
مرآنرا نیز پایانی بباید.
جمال الدین عبدالرزاق.
گر در شرح معالی ومعانی که ذات معظم این خواجه مکرّم و وزیر بی نظیر بدان ممتاز است بسطی رود به استغراق بیان بپایان نرسد. ( ترجمه تاریخ یمینی ). یکی از ملوک را شنیدم که شبی در عشرت بروز آورده بود و در پایان مستی همی گفت. ( گلستان ).
ز پشت پدر تا بپایان شیب
نگر تا چه تشریف دادت ز غیب.
سعدی.
حریف سفله درپایان مستی
نیندیشد ز روز تنگدستی.
سعدی.
دراز نیست بیابان که هست پایانش.
سعدی.
نشاید هیچ مردم خفته در کار
که در پایان پشیمانی دهد بار.
امیرخسرو.
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
هرچه آغاز ندارد نپذیرد انجام.
حافظ.
هیچ راهی نیست کو را نیست پایان غم مخور.
حافظ.
|| پاینده. || سرحد ملک. || پائین ، نقیض بالا. پائین مجلس و صف نعال و کفش کن. ( برهان ). || زیر پای کسی : اسافل و اواخر چیزی چون ساران ، اعالی و اوایل چیزی. ( رشیدی ). فرود هر چیز. بُن. زیر : پیغمبر صلی اﷲ علیه و آله و سلم برفت و بر پایان کوهی شد و آن کوه را نام رضوی بود و همی رفت تا از حد یثرب بیرون شد و بحد تهامه درآمد. ( تاریخ طبری ترجمه بلعمی ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

آخر، عاقبت، سرانجام، کرانه، نهایت، عاقبت هرچیز
( اسم ) ۱- نهایت و کران. هر چیز کران کرانه ته تک انجام فرجام نهایت آخر خاتمه . ۲- سر حد ملک . ۳- زیر پای کسی فرود و اسافل و اواخر هر چیز بن زیر . ۴- پایین پایین مجلس وصف نعال و کفش کن مقابل بالا . ۵- پاینده . ۶- پیوستن نقط. آخرین دایر. سیر است بنقط. اول در اتحاد قوسین . یا پایان کار. غایت کار خاتمه نهایت ختام امد اجل. یا در پایان . سرانجام عاقبت . یا بپایان آمدن . بانجام رسیدن برسیدن بنهایت رسیدن تمام شدن . یا بپایان آوردن . تمام کردن نیست کردن . یا بپایان بردن . تمام کردن باخر رسانیدن اختتام . یا بپایان رسانیدن بپایان بردن اکمال تکمیل احصاف . یا بپایان رسیدن . سر آمدن تمام شدن باخر آمدن آخر شدن منقضی شدن تناهی . یا پایان بردن . بپایان بردن یا پایان دادن . بپایان رسانیدن یا پایان روزی بخوردن . انقطاع حیات و باخر رسیدن روزی .

فرهنگ معین

( اِ. ) ۱ - آخر هر چیز. ۲ - نهایت ، انتها.

فرهنگ عمید

۱. نقطه یا لحظۀ اتمام چیزی، نهایت، انتها.
۲. بخش آخری هرچیز.
۳. [قدیمی] بخش پایینی هر چیز: سخن نیز نشنید و نامه نخواند / مرا پیش تختش به پایان نشاند (فردوسی: ۲/۳۴۱ ).

واژه نامه بختیاریکا

تِین تِین ( تکان تکان های آخری )
سُقُلی

دانشنامه عمومی

پایان (رمان). پایان ( به انگلیسی: The End ) نام آخرین کتاب از مجموعه ماجراهای بچه های بدشانس است. این کتاب توسط دنیل هندلر با نام مستعار لمونی اسنیکت نوشته شده و برت هلکوئیست آن را تصویرگری کرده است.
منتشر شده در ۱۳ اکتبر ۲۰۰۶ در آمریکا و در ۳۲۴ صفحه[ ۱]
ویولت - کلاوس و سانی بودلر به همراه کنت الاف از هتل دینومان آتش گرفته با قایق کارملیتا اسپاتس در اقیانوس پیش می روند. بعد از مدتی سرگردانی در اقیانوس طوفانی شدید درمی گیرد و کنت الاف به بیرون از قایق افتاده می شود. سپس طوفان آنها را به یک تپهٔ دریایی می رساند. بچه ها ا قایق پیاده می شوند و کنت الاف را در گوشه ای می بینند. در همین حال دختری کوچک از دور می آید که جمعه نام دارد و در همان موقع کنت الاف به هوش می آید. جمعه قدرنشناسی کنت الاف را می بیند به همین دلیل او را در آنجا رها می کند و بچه ها را به سوی جزیرهٔ بی نام و نشان خودش راهنمایی می کند. بودلرها در آن جزیره با تصمیم گیرندهٔ آنجا که ایشماییل نام دارد ( و همیشه پاهایش در خاک های رس فرورفته است ) رو به رو می شوند که همه مجبورند از دستورها او اطاعت کنند. همچنین بچه ها متوجه می شوند که همهٔ اهالی آن جزیره لباس های سفید می پوشند و همهٔ آنها آب نارگیل مرموزی را می نوشند و غذای آنها هم همیشه یکنواخت است. آنها می فهمند که هر سال یکبار مد اقیانوس قسمت پایینی جزیره را در خود فرو می برد و اهالی به قسمت بالایی جزیره می روند. آن روز روز انتخاب نام دارد و اهالی جزیره می توانند با بلمی که در طول سال ساخته می شود به شهر برگردند - که به طور عجیبی هیچ کدام از اهالی تا به حال از جزیره نرفته است. در قسمت بالایی جزیره مکانی به نام باغ گیاه شناسی وجود دارد که وسایل بلااستفاده - تقریباً همهی چیزهایی که بر اثر طوفان به جزیره آورده می شود یه دستور ایشماییل به آنجا برده می شود. همچنین در آنجا درخت سیبی تلخ وجود دارد. در این داستان بودلرها به راز بزرگ ایشماییل پی می برند/رازی شگفت انگیز دربارهٔ والدین خود می فهمند/کنت الاف می میرد/بچه ها با کیت اسنیکت رو به رو می شوند و از راز درخت سیب تلخ آگاه می شوند
جلد پایانی این کتاب با نام پایان ترجمه و توسط انتشارات ماهی منتشر شده است.
عکس پایان (رمان)

پایان (مجموعه تلویزیونی). پایان ( به ترکی استانبولی: Son ) یک مجموعه تلویزیونی ترکی در ژانر روان شناختی به کارگردانی اولوچ بایراکتار است که از کانال آ تی وی ترکیه در سال ۲۰۱۲ پخش شد. [ ۱] [ ۲] [ ۳]
در واقع همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست. یک ازدواج موفق، زن و شوهری که یکدیگر را دوست دارند. پدر و مادری که به فرزندان خود اهمیت می دهند. بدون شک یک رابطه مطمئن و بدون دروغ.
یک روز این واقعیت که تمام زندگی شما یک دروغ بزرگ است مانند سیلی به صورت شما می خورد.
سه نوع زن وجود دارد: آن هایی که با خانه خود ازدواج کرده اند، آن هایی که با فرزندانشان ازدواج کرده اند و آن هایی که با شوهرانشان ازدواج کرده اند.
آیلین زنی است که با شوهرش ازدواج کرده است اما یک روز می فهمد که تمام زندگی اش یک دروغ بزرگ است.
عکس پایان (مجموعه تلویزیونی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

ته

مترادف ها

cessation (اسم)
متارکه، ایست، توقف، پایان، انقطاع

finish (اسم)
خاتمه، پرداخت، پایان، فرجام، ختم، پرداخت رنگ وروغن، دست کاری تکمیلی، پرداخت کار

termination (اسم)
فسخ، خاتمه، پایان، انتها، ختم، پایان دهی، پایان یابی

close (اسم)
خاتمه، محوطه، ایست، توقف، پایان، جای محصور، انتها، بن بست

limit (اسم)
کنار، حد، حدود، وسعت، سابقه، اندازه، پایان، غایت

end (اسم)
حد، پا، اتمام، سر، عمد، خاتمه، منظور، مقصود، مراد، نوک، طره، راس، پایان، انتها، فرجام، ختم، سرانجام، ختام، عاقبت، آخر، غایت، انقضاء

conclusion (اسم)
انجام، اتمام، خاتمه، پایان، انعقاد، استنتاج، نتیجه، فرجام، ختم، اختتام، سرانجام، ختام، فروداشت، عاقبت

point (اسم)
پست، ماده، معنی، نقطه، سر، قله، هدف، جهت، درجه، نوک، فقره، ممیز، اصل، لبه، پایان، مرحله، موضوع، نکته، امتیاز بازی، نمره درس

period (اسم)
حد، کمال، نقطه، عصر، دوره، گردش، نوبت، ایست، فرجه، پایان، منتها درجه، روزگار، زمان، مرحله، مدت، وقت، طمی، موقع، مدتی، گاه، نتیجه غایی، قاعده زنان، جمله کامل، نقطه پایان جمله، دوران مربوط به دوره بخصوصی

ending (اسم)
خاتمه، پایان، فرجام

sequel (اسم)
پشت، انجام، دنباله، پشت بند، پایان، نتیجه، عاقبت، عقبه

terminal (اسم)
پایان، انتها، ایستگاه نهایی، اخر خط راه اهن یا هواپیما

finis (اسم)
خاتمه، پایان، ختم

surcease (اسم)
استراحت، پایان

finality (اسم)
پایان، قطعیت، اعتقاد بعلت نهایی در گیتی

winding-up (اسم)
پایان

فارسی به عربی

اثمار , استنتاج , انهاء , تکملة , توقف , حد , فترة , نقطة , نهایة

پیشنهاد کاربران

پایان
دردی=
کنایه از آخر و انتهای هر چیز. درد.
- دردی شب ؛ کنایه است از آخر شب. ( از آنندراج ) : چون وقت به دردی شب کشید و کیفیت شراب زور آورد فرورفتگی خواب با او هم آغوش شد. ( اکبرنامه ، از آنندراج ) .
پایان یافتن خاتمه پیدا کردن
آخر، اختتام، انتها، انجام، انقضا، تکمیل، تمام، خاتمه، ختم، عاقبت الامر، عاقبت، غایت، فرجام، منتها، نهایت
آخر، انتها، انجام ، انقضاء، تکمیل ، تمام، خاتمه،
پایان 🧐🤨🤔🙄😏😏
The end به معنی به پان رسیدن کاری است که بعضی مواقع پایان بعضی از کارتون ها مانند تام و جر می نویسند به معنی فارسی مانند له فرجام رسیدن یا به سرانجام رسید کاری است .
فرجام
سرانجام
خاتمه دادن موضوعی یا حقیقتی
نهایت
منتهاالیه
ختام
انتها
The end
پایین، در فارسی شبه قاره
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس