astral

/ˈæstrəl//ˈæstrəl/

معنی: خیال اندیش، شبیه ستاره، ستارهای، علوی
معانی دیگر: وابسته به ستاره، ستاره سان، ستاره مانند، (زیست شناسی) استر که در حال میتوز باشد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: astrally (adv.)
(1) تعریف: of, concerning, emanating from, or resembling the stars; stellar.
مشابه: celestial, stellar

- There was no moon, and only astral light permeated the dark night sky.
[ترجمه EMIL BEHBODI] هیچ ماهی وجود نداشت . و تنها ' نفوذ نور اثیری بود ' در آسمان شب تاریک
|
[ترجمه گوگل] ماه وجود نداشت و فقط نور اختری در آسمان تاریک شب نفوذ می کرد
[ترجمه ترگمان] نه ماه بود و فقط نور astral در آسمان شب تاریک نفوذ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: pertaining to spiritual existence, esp. to a human being's existence outside of his or her body.

- astral projection
[ترجمه امیل : Emil] تجسم اثیری ( نوعی مدیتیشن ومراقبه مانندتجسم ذهنی )
|
[ترجمه امیل : EMIL] برون فکنی اثیری . تصور اثیری . ( نوعی مراقبه ومدیتیشن مانند تصویرسازی ذهنی )
|
[ترجمه گوگل] برون فکنی اختری
[ترجمه ترگمان] تصویر astral
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- astral plane
[ترجمه EMIL] پهنه ی اختری . ساحت اثیری . مرتبه اختری ' که بعدی از ابعاد هستیست
|
[ترجمه گوگل] هواپیمای اختری
[ترجمه ترگمان] صفحه astral
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The astral telepath would die in any case when exterminatus arrived.
[ترجمه گوگل]تله پات اختری در هر صورت با ورود حشره کش می میرد
[ترجمه ترگمان]The telepath در هر حال در هر صورت خواهد مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As with astral travel, some talk of being linked to their physical bodies by a filmy cord.
[ترجمه EMIL BEHBODI] همچون سفر اختری ، برخی میگویند که بایک طناب نازک به کالبد فیزیکی شان متصل اند
|
[ترجمه گوگل]مانند سفرهای اختری، برخی صحبت از مرتبط شدن با بدن فیزیکی خود توسط یک بند ناف فیلمی می کنند
[ترجمه ترگمان]همانند سفر astral، برخی می گویند که با یک طناب نازک به بدن فیزیکی خود مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Man has three bodies, the physical, the astral and the causal which overlie and interpenetrate each other.
[ترجمه امیل : EMIL] انسات دارای سه کالبد فیزیکی ، اثیری و علی است که یکدیگرراپوشش داده درهم نفوذ میکنند.
|
[ترجمه گوگل]انسان دارای سه بدن جسمانی، اختری و علّی است که بر همدیگر نفوذ می کنند
[ترجمه ترگمان]انسان سه بدن دارد، فیزیکی، the و the که همدیگر را overlie و interpenetrate می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The astral body, also known as the emotional body, reflects most of the auric colouring.
[ترجمه امیل ' Emil] کالبداثیری که به به عنوان بدن عاطفی نیزشناخته میشودبیشتر رنگ هاله ای رانشان میدهد. هاله یعنی امواج نو رانی بدن که باچشم فیزیکی قابل رویت نیست.
|
[ترجمه گوگل]کالبد اختری که به عنوان بدن عاطفی نیز شناخته می‌شود، بیشتر رنگ‌های اوریک را منعکس می‌کند
[ترجمه ترگمان]بدن astral که به عنوان بدنه عاطفی نیز شناخته می شود، بیشتر رنگ auric را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A mahogany breakfast table sold at £200; an astral glazed pine cupboard £200 and a marble top washstand £180.
[ترجمه گوگل]میز صبحانه ماهون به قیمت 200 پوند به فروش می رسد یک کمد کاج لعابدار اختری 200 پوند و یک روشویی رویه مرمری 180 پوند
[ترجمه ترگمان]یک میز صبحانه از چوب ماهون ۲۰۰ پوند به فروش رسید؛ یک کمد astral glazed ۲۰۰ پوند و یک دست شویی از مرمر بالا ۱۸۰ یورو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It really is quite a comical process, learning astral motion.
[ترجمه گوگل]این واقعاً یک فرآیند خنده دار است، یادگیری حرکت اختری
[ترجمه ترگمان]این واقعا یک فرآیند خنده دار، یادگیری حرکت astral است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. During this, the astral body drifts free, slightly out phase with the physical body.
[ترجمه امیل : EMIL] در طی این حالت کالبد اثیری آزاد شده وکمی بیرون ازکالبد فیزیکی است.
|
[ترجمه گوگل]در طی این، بدن اختری آزاد می شود و کمی خارج از فاز بدن فیزیکی است
[ترجمه ترگمان]در طی این حالت بدن astral آزاد می شود و کمی خارج از بدن فیزیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Astral Projection. Projects you and friends into Astral Plane.
[ترجمه امیل به بدی] انعکاس اثیری ( برون فکنی اثیری ) :انعکاسی که شماودوستانتان رابه سطح اثیری منتقل میکند .
|
[ترجمه EMIL BEHBODI] برون فکنی اختری ' برون فکنی ای که شماودوستانتان رابه سطح اختری منتقل میکند
|
[ترجمه گوگل]برون فکنی اختری شما و دوستان خود را به Astral Plane می فرستد
[ترجمه ترگمان]تصویر astral پروژه ها و دوستانتان را به Plane astral منتقل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The astral dreadnought hunts astral bodies, tearing them apart, then swallowing them whole.
[ترجمه گوگل]ترسناک اختری اجسام اختری را شکار می کند، آنها را از هم جدا می کند، سپس آنها را کامل می بلعد
[ترجمه ترگمان]dreadnought astral را شکار می کند، آن ها را تکه پاره می کند، بعد همه آن ها را قورت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Also see: Astral Realms & Kingdoms, Astral Sub - Planes, Astral Entrance Structure.
[ترجمه EMIL BEHBODI] همچنین نگاه کنید به قلمرو اثیری و سرزمینها' سطح اثیری 'ساختارورودی اثیری
|
[ترجمه گوگل]همچنین ببینید: قلمروها و پادشاهی های اختری، هواپیماهای فرعی اختری، ساختار ورودی اختری
[ترجمه ترگمان]همچنین،: Realms Realms، astral Sub، ساختار ورودی astral
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These are the astral, mental and buddhist fields of energy.
[ترجمه EMIL BEHBODI] اینها حوزه های ( سطوح ) اختری ، روانی و بودایی انرژی هستند
|
[ترجمه گوگل]اینها حوزه های اختری، ذهنی و بودایی انرژی هستند
[ترجمه ترگمان]این ها حوزه های astral، ذهنی و بودایی انرژی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Astral Construct V. Creates astral construct to fight for you.
[ترجمه گوگل]Astral Construct V ساختار اختری را برای مبارزه برای شما ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]astral بسازید یک ساختار astral برای مبارزه با شما ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This latter geometry he called astral geometry.
[ترجمه EMIL BEHBODI] این هندسه ی بعدی ' هندسه اختری نامیده میشود
|
[ترجمه گوگل]او این هندسه اخیر را هندسه اختری نامید
[ترجمه ترگمان]این هندسه دوم، هندسه astral نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some are: clairvoyance, clairaudience, astral projection, telepathy, anima, and there are many more.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها عبارتند از: روشن بینی، روشن بینی، فرافکنی اختری، تله پاتی، آنیما، و بسیاری دیگر
[ترجمه ترگمان]برخی عبارتند از: clairvoyance، clairaudience، افکنش تصویر، telepathy، \"anima\" و بسیاری دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیال اندیش (صفت)
airy-fairy, astral, wistful, dreamy, moony, visionary, starry-eyed

شبیه ستاره (صفت)
stellar, astral, asteroid

ستاره ای (صفت)
astral, asteroid, planetary, starry, sidereal

علوی (صفت)
high, astral, heavenly, celestial, empyrean, supernal, ethereal

انگلیسی به انگلیسی

• starry, stellar, pertaining to stars
astral means relating to the stars; a technical term.

پیشنهاد کاربران

فضایی
اختری . اثیری . تابناک . ستاره ای . آسمانی . رویایی و. . .
Astral Body :به معنی کالبداختریست . کالبداثیری. کالبدسماوی . کالبدی که روح انسان پس از مرگ جسم فیزیکی وبه محض ترک کالبدفیزیکی چون جامه ای برتن می کند تاباارتعاشات لطیف تروسریعتر دنیای جدیدهماهنگ شود. کالبدااثیری
...
[مشاهده متن کامل]
. کالبدی سبک و نورانی وکالبدی لطیف ترازکالبدفیزیکی میباشد. قدیسین وعرفا گاهی برای طی طریق ازین کالبداستفاده میکنند ( پدیده حضورهمزمان یک شخص دریک زمان مشخص دردو مکان متفاوت )

( اثیری ) بهترین ودقیق ترین معنی برای کلمه Astralمیباشد. ( آسمانی . اختری . تابناک . معنوی. فرامادی. )

بپرس