ah

/ˈɑː//ɑː/

معنی: اه، افسوس، اوخ
معانی دیگر: (حرف ندا) آه، آوخ، افسوس، بلی، وای، مخفف: آمپر در ساعت (amp-hr و .a.h و ah و a-hr و a-hr هم می نویسند)، (گاه شماری اسلامی - مخفف لاتین: annohegirae) هجری، پس از هجرت، اوی، وه

بررسی کلمه

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: used to express surprise, joy, pain, agreement, dislike, and other emotions or reactions according to the context.

- Ah! I didn't see you there.
[ترجمه گوگل] آه! من تو را آنجا ندیدم
[ترجمه ترگمان] آه! من تو رو اونجا ندیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Ah, yes, now I understand.
[ترجمه گوگل] آه، بله، حالا فهمیدم
[ترجمه ترگمان] آه، بله، حالا می فهمم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Open your mouth wide and say "Ah".
[ترجمه ‌‌‌...] دهان خود را باز کنید و بگویید ( ( آه ) )
|
[ترجمه گوگل]دهان خود را کاملا باز کنید و بگویید "آه"
[ترجمه ترگمان]دهان خود را باز کنید و بگویید \"آه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Why has the train stopped? Ah, now we're off again.
[ترجمه گوگل]چرا قطار متوقف شده است؟ آه، حالا دوباره راه افتادیم
[ترجمه ترگمان]چرا قطار ایستاد؟ آه، باز دوباره راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ah, here comes the bus at last!
[ترجمه گوگل]آه، بالاخره اتوبوس آمد!
[ترجمه ترگمان]آه، بالاخره اتوبوس آمد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ah ! This is a waste of time!
[ترجمه گوگل]آه ! این اتلاف وقت است!
[ترجمه ترگمان]آه! ! وقت تلف کردنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Have you seen my keys anywhere? Ah, there they are.
[ترجمه گوگل]آیا کلیدهای من را جایی دیده اید؟ آه، آنها هستند
[ترجمه ترگمان]کلیدام رو جایی ندیدی؟ آه، اینم از این
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ah well, better luck next time.
[ترجمه گوگل]اوه خب دفعه بعد بهتره موفق باشی
[ترجمه ترگمان] خب، دفعه بعد موفق باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ah, I was still footloose and fancy-free in those days.
[ترجمه گوگل]آه، من در آن روزها هنوز دست و پا بسته و بی خیال بودم
[ترجمه ترگمان]آه، من اون روزها هنوز آدم بی بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند و بند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We were young and madly in love. Ah, those were the days!
[ترجمه گوگل]ما جوان بودیم و دیوانه وار عاشق آه، یاد آن روزها بخیر!
[ترجمه ترگمان]ما جوان و دیوانه وار عاشق بودیم آه، چه روزهایی بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ah, this is the life! Lying on the beach, sipping cool drinks.
[ترجمه گوگل]آه، این زندگی است! دراز کشیدن در ساحل، نوشیدن نوشیدنی های خنک
[ترجمه ترگمان]آه، این زندگی است! کنار ساحل دراز کشیده و نوشیدنی خنک می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ah, look - here's the postman.
[ترجمه گوگل]آه، نگاه کن - پستچی اینجاست
[ترجمه ترگمان] اه، ببین، این پستچی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ah, so you've bought new slippers yet!
[ترجمه گوگل]آه، پس شما هنوز دمپایی جدیدی خریده اید!
[ترجمه ترگمان]آه، پس هنوز کفش نو خریدید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ah, I get it.
[ترجمه گوگل]آه، متوجه شدم
[ترجمه ترگمان] گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He called you a bad name, did he? Ah, diddums!
[ترجمه گوگل]او شما را با نام بدی صدا می کرد، نه؟ آه، دیدم!
[ترجمه ترگمان]اسم بدی بهت گفت، مگه نه؟ آه، diddums!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ah, that's better. I needed to sit down.
[ترجمه گوگل]آه، این بهتر است باید بشینم
[ترجمه ترگمان]اوه، این بهتر است باید بشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] ampere-hour-آمپر - ساعت واحد مقدار الکتریسیته . از حاصلضرب جریان بر حسب آمپر در زمان عبور بر حسب ساعت به دست می آید . نشانه ی مقدار انرژی است که یک باتری ثانویه تا قبل از نیاز به پر شدن مجدد و با یک باتری اولیه تا قبل از تعویض شدن می تواند تحویل دهد.
[مهندسی گاز] امپردرساعت، امپرساعت

انگلیسی به انگلیسی

• word used to express a variety of emotions (delight, relief, surprise or contempt)
when you want to express agreement, surprise, pleasure, or sympathy, you can say `ah'.

پیشنهاد کاربران

a. h.
هجری قمری
آه، اَ. . . ، خُب، هِی. . . ، وَه، وا
برای ابراز تعجب، رضایت، همدردی، فهم مطلب، . . .
مخفف at home
مثال:
- Where r u?
کجایی؟
- ah!
خونه م
مخفف ترین حالت موجود!

بپرس