applying

جمله های نمونه

1. he was an expert both in manipulating the dialectic processes and in applying them to theology
او در پردازش فرآیندهای دیالکتیکی و همچنین در به کار زدن آنها در الهیات استاد بود.

تخصصی

[ریاضیات] با استفاده از، با توجه به

انگلیسی به انگلیسی

• implementing; putting to use; effecting; laying or spreading; appealing in written form

پیشنهاد کاربران

با به بکارگیری
پرداختن
- با توجه به. . .
- با استفاده از. . .
اقدام کردن
اجرا کردن
مراجعه کردن
مناسب بودن
سعی و مراقبت کردن
پشتکار به خرج دادن
به کار بردن
درخواست
کاربست
اعمال
درحال عمل
استعمال. تقاضا
به کار گیری
کاربرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس