as a matter of

پیشنهاد کاربران

از حیث
از جهت
Due to
= because of a particular belief or quality
به دلیل یک باور یا کیفیت خاص
He invited her as a matter of courtesy.
او را به خاطر ادب و نزاکت دعوت کرد.
As a matter of fairness, he should be allowed to give his version of events.
...
[مشاهده متن کامل]

به خاطر انصاف، باید به او اجازه داد تا روایت خود را از وقایع ارائه دهد.

به خاطر رفتار یا ویژگی خاصی
به خاطرِ، بابتِ، به عنوانِ
۱. نیازمند ِ ، نتیجه ی
۲. به دلیلِ
۳. a few
4. after few

بپرس