abounding

جمله های نمونه

1. abounding confidance
اطمینان زیاد

2. abounding streams
نهرهای پر از آب

3. English is a language abounding with idiomatic expressions.
[ترجمه گوگل]انگلیسی زبانی است سرشار از عبارات اصطلاحی
[ترجمه ترگمان]زبان انگلیسی یک زبان سرشار از عبارات اصطلاحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Theories must be abounding nineteen to the dozen.
[ترجمه گوگل]تئوری ها باید نوزده تا دوجین باشد
[ترجمه ترگمان]تئوری ها باید نوزده تا ده تا را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The University is abounding with ideas which have been shared with those who have studied there.
[ترجمه گوگل]دانشگاه سرشار از ایده هایی است که با کسانی که در آنجا تحصیل کرده اند به اشتراک گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]دانشگاه سرشار از ایده هایی است که در آنجا به اشتراک گذاشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ahead lay the scalloped ocean and the abounding blessed isles.
[ترجمه گوگل]در پیش رو، اقیانوس پیاز و جزایر پر برکت قرار داشت
[ترجمه ترگمان]پیش روی اقیانوس scalloped و جزیره های کوچک متبرک افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The coast of Zhejiang Province is abounding in tourism resources.
[ترجمه گوگل]سواحل استان ژجیانگ سرشار از منابع گردشگری است
[ترجمه ترگمان]ساحل استان Zhejiang سرشار از منابع گردشگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The conclusions were verified by means of abounding the aromatics of regenerating reagent.
[ترجمه گوگل]نتایج با استفاده از فراوانی معطرهای معرف احیاکننده تأیید شد
[ترجمه ترگمان]نتایج با استفاده از مقدار زیادی از معرف تولید کننده دوباره تایید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Abounding in delicious fishes, the lake provides a perfect spot for angling.
[ترجمه گوگل]این دریاچه سرشار از ماهی های خوشمزه است و مکان مناسبی برای ماهیگیری است
[ترجمه ترگمان]دریاچه Abounding در ماهی های کوچک، نقطه مناسبی برای صید ماهی ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some beneficial references for abounding with performance and study Samuel Barber's works are provided from now on.
[ترجمه گوگل]برخی از مراجع مفید برای وفور اجرا و مطالعه آثار ساموئل باربر از این پس ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]برخی از منابع سودمند برای abounding با عملکرد و مطالعه آثار سامویل باربر از حالا به بعد ارایه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On every front there are young people abounding in vigor and vitality.
[ترجمه گوگل]در هر جبهه جوانانی هستند که سرشار از نشاط و نشاط هستند
[ترجمه ترگمان]در هر جبهه جوانان سرشار از نیرو و سرزندگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sweet bounce, abounding of sweet canicule and roses.
[ترجمه گوگل]جهش شیرین، سرشار از کانیکول شیرین و گل رز
[ترجمه ترگمان]bounce شیرین، پر از گل های شیرین و گل سرخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lord, Your mercy is rich and Your grace abounding.
[ترجمه گوگل]پروردگارا، رحمت تو غنی و فضل تو بسیار است
[ترجمه ترگمان]خدایا، مرحمت شما غنی و اعلی حضرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You are forgiving and good, O Lord, abounding in love to all who call to you.
[ترجمه گوگل]خداوندا تو بخشنده و نیکو هستی و در محبت فراوان نسبت به همه کسانی که تو را می خوانند
[ترجمه ترگمان]ای خداوند، شما از همه کسانی که به شما تلفن می زنند، بخشنده و مهربان هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• existing in abundance

پیشنهاد کاربران

God is of bounty abounding خداوند دارای فضل عظیم است.
عظیم
فراوان، وافر
غنی ( اسم خدا )

بپرس