abridgement

/əˈbrɪdʒmənt//əˈbrɪdʒmənt/

کوتاهی، اختصار، خلاصه، مجمل

جمله های نمونه

1. a 50-page abridgement
یک تلخیص 50 صفحه ای

2. this is an abridgement of the novel
این خلاصه رمان است.

3. The expressive notation facilitates abridgement in order to specify broader categories.
[ترجمه گوگل]نماد بیانی به منظور مشخص کردن مقوله‌های گسترده‌تر، خلاصه کردن را تسهیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]نماد بیانگر، abridgement را به منظور مشخص کردن دسته های وسیع تر، تسهیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The town council voted for an abridgement of the mayor's power.
[ترجمه گوگل]شورای شهر به کاهش اختیارات شهردار رأی داد
[ترجمه ترگمان]شورای شهر به نفع قدرت شهردار رای داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Beginners are encouraged to read abridgement of David Copperfield because the original is too difficult.
[ترجمه گوگل]به مبتدیان توصیه می شود که خلاصه دیوید کاپرفیلد را بخوانند زیرا نسخه اصلی بسیار دشوار است
[ترجمه ترگمان]مبتدیان را تشویق می کنند تا آثار داوود کاپرفیلد را بخوانند، زیرا این کار بسیار دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Chinese original, of which this is an abridgement, was published in Common Wealth Monthly.
[ترجمه گوگل]اصل چینی، که این خلاصه ای از آن است، در ماهنامه مشترک ثروت منتشر شد
[ترجمه ترگمان]نسخه اصلی چینی که این کتاب abridgement است در ماهنامه \"ثروت مشترک\" منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He read abridgement of the long novel.
[ترجمه گوگل]او خلاصه رمان بلند را خواند
[ترجمه ترگمان]او کتاب داستان بلند مدت را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He read an abridgement of the long novel.
[ترجمه گوگل]او خلاصه ای از رمان بلند را خواند
[ترجمه ترگمان]او رمان بلندی از رمان بلندی خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Canterbury Tales, so far as they are in verse, have been printed without any abridgement or designed change in the sense.
[ترجمه گوگل]داستان‌های کانتربری، تا آنجا که به صورت منظوم است، بدون هیچ گونه تلخیص یا تغییری در مفهوم چاپ شده‌اند
[ترجمه ترگمان]افسانه های کانتربری، تا آنجا که در شعر هستند، بدون هیچ گونه تغییر یا تغییر طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In conclusion, the author puts forward three translation strategies, namely, abridgement, adaptation and interpretation.
[ترجمه گوگل]در خاتمه، نویسنده سه راهبرد ترجمه یعنی تلخیص، اقتباس و تفسیر را مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، نویسنده سه استراتژی ترجمه را به نام های،، انطباق و تفسیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] خلاصه، اختصار

انگلیسی به انگلیسی

• act of making shorter, summarizing; shortened form of something; reduction

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : abridge
✅️ اسم ( noun ) : abridgement
✅️ صفت ( adjective ) : abridged
✅️ قید ( adverb ) : _
کوتاه نویسی ، فشرده نویسی ، خلاصه نویسی

بپرس