absolute zero

/ˈæbsəˌluːtˈzɪroʊ//ˈæbsəluːtˈzɪərəʊ/

صفر مطلق (معادل 273/15 درجه سانتی گراد زیر صفر یا 459/67 درجه فارنهایت زیر صفر)، صفر بی چون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the lowest possible temperature for any known substance, equal to -273.15 degrees Celsius or -459.67 degrees Fahrenheit.

جمله های نمونه

1. Absolute zero is the lowest possible temperature allowed by physical law.
[ترجمه ابوالفضل] صفر مطلق دمایی است که ملکول در ان هیچ جنبشی ندارد
|
[ترجمه گوگل]صفر مطلق کمترین دمایی است که قانون فیزیکی مجاز می داند
[ترجمه ترگمان]صفر مطلق پایین ترین دمایی است که به وسیله قانون فیزیکی مجاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Near absolute zero, however, molecules have much less thermal energy.
[ترجمه گوگل]با این حال، نزدیک به صفر مطلق، مولکول ها انرژی حرارتی بسیار کمتری دارند
[ترجمه ترگمان]اما نزدیک صفر مطلق، مولکول ها انرژی گرمایی کمتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All matter at temperatures above that of absolute zero emits infrared radiation.
[ترجمه گوگل]تمام مواد در دماهای بالاتر از صفر مطلق تشعشعات مادون قرمز ساطع می کنند
[ترجمه ترگمان]تمام مواد در دماهای بالاتر از صفر مطلق تشعشع مادون قرمز را منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We're at one millionth of a degree above absolute zero.
[ترجمه گوگل]ما در یک میلیونیم درجه بالای صفر مطلق هستیم
[ترجمه ترگمان]ما در یک هزارم درجه بالاتر از صفر مطلق هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Only an ideal, fully trained network with absolute zero error will yield the exact value of the desired numeral output.
[ترجمه گوگل]فقط یک شبکه ایده آل و کاملا آموزش دیده با خطای صفر مطلق مقدار دقیق خروجی عددی مورد نظر را به دست می دهد
[ترجمه ترگمان]تنها یک شبکه کاملا دوره دیده، با خطای صفر مطلق، مقدار دقیق خروجی مورد نظر را به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This required consideration of methods of extrapolating to absolute zero.
[ترجمه گوگل]این مستلزم در نظر گرفتن روش های برون یابی به صفر مطلق بود
[ترجمه ترگمان]این امر مستلزم توجه به روش های of تا صفر مطلق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Given these linearity and absolute zero properties, single point calibration is possible.
[ترجمه گوگل]با توجه به این خطی بودن و خواص صفر مطلق، کالیبراسیون تک نقطه ای امکان پذیر است
[ترجمه ترگمان]با توجه به این ویژگی های خطی و صفر مطلق، کالیبراسیون تک نقطه ای ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At absolute zero, a pure semiconductor has all of its electrons tightly bound and acts as an insulator.
[ترجمه گوگل]در صفر مطلق، یک نیمه هادی خالص تمام الکترون هایش را محکم بسته است و به عنوان یک عایق عمل می کند
[ترجمه ترگمان]در صفر مطلق، نیمه هادی خالص همه الکترون های آن را به طور محکم بسته و به عنوان یک عایق عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This article introduces a new way which applies absolute zero position system of grating digital readout-instrument to measuring large diameter.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش جدیدی را معرفی می‌کند که از سیستم موقعیت صفر مطلق ابزار بازخوانی دیجیتال گریتینگ برای اندازه‌گیری قطر بزرگ استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش جدیدی را معرفی می کند که سیستم پست صفر مطلق را برای اندازه گیری قطر بزرگ بکار می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Until then, the term " absolute zero " will have no meaning.
[ترجمه گوگل]تا آن زمان، اصطلاح "صفر مطلق" معنایی نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان واژه \"صفر مطلق\" معنایی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper analyzes the absolute zero point problem of theodolite angle measuring system and advances using HL device to solve the problem.
[ترجمه گوگل]این مقاله مسئله نقطه صفر مطلق سیستم اندازه‌گیری زاویه تئودولیت را تحلیل می‌کند و با استفاده از دستگاه HL برای حل مشکل پیشرفت می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تحلیل مساله صفر مطلق سیستم اندازه گیری زاویه theodolite می پردازد و با استفاده از ابزار HL برای حل این مشکل پیشرفت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. at absolute zero, a pure semiconductor has all of its electrons tightly bound and acts as an insulator.
[ترجمه گوگل]در صفر مطلق، یک نیمه هادی خالص تمام الکترون هایش را محکم بسته است و به عنوان یک عایق عمل می کند
[ترجمه ترگمان]در صفر مطلق، نیمه هادی خالص همه الکترون های آن را به طور محکم بسته و به عنوان یک عایق عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Kelvin temperature scale has absolute zero as its zero point, and its fundamental unit is the kelvin.
[ترجمه گوگل]مقیاس دمای کلوین صفر مطلق را به عنوان نقطه صفر خود دارد و واحد اساسی آن کلوین است
[ترجمه ترگمان]مقیاس دمای کلوین صفر مطلق به عنوان نقطه صفر دارد و واحد اصلی آن کلوین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At absolute zero, a pure semiconductor has all of its electrons tightly bound and ACTS as an insulator.
[ترجمه گوگل]در صفر مطلق، یک نیمه هادی خالص تمام الکترون هایش را محکم بسته است و به عنوان یک عایق عمل می کند
[ترجمه ترگمان]در صفر مطلق، نیمه هادی خالص همه الکترون های آن را به شدت متصل می کند و به عنوان یک عایق عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] صفر مطلق (معادل 15/273 درجه سانتی گراد زیر صفر یا 67/459 درجه فارنهایت زیر صفر)، صفر بی چون
[برق و الکترونیک] صفر مطلق پایین ترین دمای ممکن که در آن هیچ نوع حرکت مولکولی وجود ندارد، صفر مطلق تقریبا -273/16 درجه سانتیکراد یا -459/69 درجه فرانگهایت است
[مهندسی گاز] صفرمطلق
[ریاضیات] صفر مطلق، ریشه ی مطلق
[آب و خاک] صفر مطلق

انگلیسی به انگلیسی

• temperature at which it is believed that all molecular activity ceases (-273.16 degrees celsius/-459.69 degrees fahrenheit)

پیشنهاد کاربران

absolute zero ( شیمی )
واژه مصوب: صفر مطلق
تعریف: دمایی که در آن فرض بر این است که حرکت مولکولی از میان می‏رود و جسم دارای انرژی گرمایی نیست

بپرس