acceptant


پذیرنده، پذیرشگر، مشتاق، مقبل، آماده ی قبول، قبول کننده

جمله های نمونه

1. Today, most of the company consider 99% acceptant ratio as a good achievement in quality.
[ترجمه گوگل]امروزه اکثر شرکت ها نسبت پذیرش 99% را دستاورد خوبی در کیفیت می دانند
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از شرکت ها نسبت acceptant ۹۹ % را به عنوان یک موفقیت خوب در کیفیت در نظر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The results show that the acceptant tactic of each player must achieve the Nash equilibrium only as the accounting information becomes true and fair.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که تاکتیک پذیرفته‌شده هر بازیکن باید تنها زمانی که اطلاعات حسابداری درست و منصفانه می‌شود، به تعادل نش دست یابد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که تاکتیک acceptant هر بازیکن باید به تعادل نش دست یابد، همانطور که اطلاعات حسابداری درست و منصفانه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After the acceptant speech of Joe Biden, Obama showed up as a surprise on the third day of the DNC. A supporter thrilled to tears on Aug 2 200
[ترجمه گوگل]پس از سخنرانی جو بایدن، اوباما به عنوان یک غافلگیرکننده در روز سوم DNC حاضر شد یک حامی در 2 آگوست 200 به وجد آمد و گریه کرد
[ترجمه ترگمان]پس از سخنرانی acceptant جو بایدن، اوباما در سومین روز of غافلگیر شد یکی از طرفداران او در روز ۲۰۰ اوت از اشک شوق به خود گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On the other hand, the anti-aesthetic acceptant motive make the misinterpret and misreading of many readers and audience then to Sushi's Ci.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، انگیزه پذیرش ضد زیبایی‌شناختی، تفسیر نادرست و نادرست خواندن بسیاری از خوانندگان و مخاطبان را به سمت Sushi's Ci می‌آورد
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، انگیزه ضد - به اشتباه برداشت و اشتباه بسیاری از خوانندگان و مخاطبان خود را به Ci، به اشتباه برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So, there are some internal relationships between acceptant theory and communicational study.
[ترجمه گوگل]بنابراین، بین نظریه پذیرش و مطالعه ارتباطی روابط درونی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، روابط درونی بین نظریه acceptant و study ارتباطی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After the acceptant speech of Joe Biden, Obama showed up as a surprise on the third day of the DNC. Aug 2 200
[ترجمه گوگل]پس از سخنرانی جو بایدن، اوباما به عنوان یک غافلگیرکننده در روز سوم DNC حاضر شد 2200 اوت
[ترجمه ترگمان]پس از سخنرانی acceptant جو بایدن، اوباما در سومین روز of غافلگیر شد اوت ۲۰۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Today, most of the company consider acceptant ratio as a good achievement in quality.
[ترجمه گوگل]امروزه اکثر شرکت ها نسبت پذیرش را یک دستاورد خوب در کیفیت می دانند
[ترجمه ترگمان]امروزه، اغلب این شرکت نسبت acceptant را به عنوان یک موفقیت خوب در کیفیت در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To judge if the accident risk is acceptant, it is necessary to colligate those two aspect.
[ترجمه گوگل]برای قضاوت در مورد قابل قبول بودن خطر حادثه، باید این دو جنبه را با هم مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]برای قضاوت در مورد خطر تصادف، لازم است که آن دو جنبه را شناسایی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. During the news narratological acceptance, there are 3 acceptant modes:the group passive acceptant mode, initiative acceptant modes and deconstructive acceptant mode.
[ترجمه گوگل]در طول پذیرش روایت‌شناختی اخبار، 3 حالت پذیرش وجود دارد: حالت پذیرش غیرفعال گروهی، حالت پذیرش ابتکاری و حالت پذیرش ساختارشکنی
[ترجمه ترگمان]در طول پذیرش narratological، سه حالت acceptant وجود دارد: گروه غیرفعال acceptant، مد acceptant ابتکاری و حالت acceptant deconstructive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But, up to now the software development environment which is mature and acceptant has been absent.
[ترجمه گوگل]اما تاکنون محیط توسعه نرم افزار که بالغ و قابل قبول است وجود نداشته است
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر محیط توسعه نرم افزار که بالغ است و acceptant وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Technology, process, method, sensibility, attitude and view of value cann't be got by acceptant learning like knowledge, they can only be got by taking part in activities in given context.
[ترجمه گوگل]فناوری، فرآیند، روش، حساسیت، نگرش و دیدگاه ارزشی را نمی‌توان با یادگیری مقبول مانند دانش به دست آورد، آنها را تنها با شرکت در فعالیت‌ها در زمینه معین می‌توان به دست آورد
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی، فرآیند، روش، حساسیت، نگرش و دیدگاه ارزش به وسیله یادگیری acceptant مانند دانش، تنها می توانند با شرکت در فعالیت هایی در یک زمینه خاص، بدست آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It breaks through the disadvantage of the past pure acceptant learning. It looks on students as entire human beings. It is a teaching method that regards students as the basis.
[ترجمه گوگل]از معایب یادگیری مقبول گذشته عبور می کند به دانش آموزان به عنوان یک انسان کامل نگاه می کند این یک روش آموزشی است که دانش آموزان را به عنوان پایه در نظر می گیرد
[ترجمه ترگمان]این مساله از طریق نکات منفی یادگیری acceptant خالص گذشته، می شکند به دانش آموزان به عنوان تمام انسان ها نگاه می کند این یک روش تدریس است که دانش آموزان را پایه و اساس می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Evaluation method for projects of product conceptual design is an important gist for acceptant decision making of design process.
[ترجمه گوگل]روش ارزیابی برای پروژه‌های طراحی مفهومی محصول، نکته مهمی برای تصمیم‌گیری قابل قبول فرآیند طراحی است
[ترجمه ترگمان]روش ارزیابی برای پروژه های طراحی مفهومی محصول یک مطلب مهم برای تصمیم گیری در فرآیند طراحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Buried, mixed and adhered baits which respectively contained 3% Zinc Phosphide were made. Acceptant experiments of the baits to Rattus norvegicus were made in laboratory.
[ترجمه گوگل]طعمه های مدفون، مخلوط و چسبیده که به ترتیب حاوی 3 درصد فسفید روی بودند ساخته شد آزمایش های پذیرش طعمه ها برای Rattus norvegicus در آزمایشگاه انجام شد
[ترجمه ترگمان]baits و adhered که به ترتیب حاوی ۳ % روی phosphide روی بودند، به خاک سپرده شدند، مخلوط و مورد توجه قرار گرفتند آزمایش ها acceptant در مورد طعمه ها نزدیک به Rattus norvegicus در آزمایشگاه ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• accepting, receiving, receptive

پیشنهاد کاربران

بپرس