accommodator


کارگر کمکی

جمله های نمونه

1. Accommodator suits t socialization and combination of the knowledge creation.
[ترجمه گوگل]سازگار با جامعه پذیری و ترکیبی از ایجاد دانش مناسب است
[ترجمه ترگمان]ظاهر گرایی به معنای اجتماعی بودن و ترکیبی از خلق دانش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Instructors with an accommodator style were much better appreciated by students than divergers or assimilators.
[ترجمه گوگل]مدرسان با سبک سازگاری بسیار بهتر از دانش آموزان مورد قدردانی قرار گرفتند تا واگرایان یا جذب کننده ها
[ترجمه ترگمان]مربیانی که سبک accommodator داشتند بسیار بهتر از divergers یا assimilators بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. During the meeting, there were members who were accommodator, avoider, competitor and compromiser, but no collaborator.
[ترجمه گوگل]در طول جلسه، اعضایی بودند که سازشگر، اجتنابی، رقیب و سازشگر بودند، اما هیچ مشارکتی نداشتند
[ترجمه ترگمان]در طول این جلسه، اعضایی بودند که accommodator، avoider، رقیب و compromiser بودند، اما هم کار نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The accommodator does not bite the reduced large male deer to turn into attracts, suitable should be possible the suitable Lin Canada to drink, and.
[ترجمه گوگل]آهوی نر کوچک شده را گاز نمی گیرد تا به جاذبه تبدیل شود، مناسب باید امکان پذیر باشد لین کانادا مناسب نوشیدنی و
[ترجمه ترگمان]The گوزن نر بزرگ را گاز نمی زند تا به خود جذب شود، مناسب این است که لین برای نوشیدن، مناسب باشد، و
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And this pattern consists of single accommodator loan pattern and group loan pattern, which have been discussed respectively.
[ترجمه گوگل]و این الگو شامل الگوی وام تک تطبیقی ​​و الگوی وام گروهی است که به ترتیب مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]و این الگو شامل الگوی وام تک accommodator و الگوی وام گروهی است که به ترتیب مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As far as credit market is concerned, the borrower and the accommodator play a game because of information asymmetry.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که به بازار اعتبار مربوط می شود، وام گیرنده و تطبیق دهنده به دلیل عدم تقارن اطلاعاتی بازی می کنند
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که به بازار اعتباری مربوط می شود، وام گیرنده و the به دلیل تقارن اطلاعات، یک بازی را بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In such circumstance, age v. s. culture influences our three team members' conflict style, and we preferred to be accommodator and avoider.
[ترجمه گوگل]در چنین شرایطی، سن در مقابل s فرهنگ بر سبک تعارض سه عضو تیم ما تأثیر می‌گذارد و ما ترجیح می‌دهیم سازگار و اجتناب‌کننده باشیم
[ترجمه ترگمان]در چنین شرایطی، سن در برابر % s فرهنگ بر سه عضو تیم ما تاثیر می گذارد و ما ترجیح می دهیم accommodator و avoider باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the risk management field, a good early warning system with clearly loaning rules will help the bank's accommodator to make loans.
[ترجمه گوگل]در زمینه مدیریت ریسک، یک سیستم هشدار زودهنگام خوب با قوانین وام دهی به طور واضح به تسهیل کننده بانک در اعطای وام کمک می کند
[ترجمه ترگمان]در حوزه مدیریت خطر، یک سیستم هشدار زودهنگام خوب با قوانین اعطای وام به طور واضح به the بانک کمک خواهد کرد تا وام بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• host, one who provides food or hospitality; giver, one who bestows, provider

پیشنهاد کاربران

بپرس