according to

/əˈkɔːrdɪŋtuː//əˈkɔːdɪŋtuː/

معنی: بر طبق، مطابق، طبق، بر حسب، بقول، بعقیدهء
معانی دیگر: 1- طبق، بنابر، 2- به نسبت، به ترتیب

بررسی کلمه

حرف اضافه ( preposition )
(1) تعریف: in accord with or consistent with

- You should play the game according to the rules.
[ترجمه ماها حسینی] شما باید مانند قوانین بازی کنید
|
[ترجمه علی جون] شما باید مطابق قوانین بازی را انجام بدین
|
[ترجمه گوگل] شما باید بازی را طبق قوانین انجام دهید
[ترجمه ترگمان] شما باید مطابق با قوانین بازی را بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: as said or indicated by.

- According to my watch, we're fifteen minutes late.
[ترجمه 🦥Moonlight] این جوری که ساعت من نشون میده ، پونزده دقیقه دیر کردیم
|
[ترجمه گوگل] طبق ساعت من، پانزده دقیقه دیر کردیم
[ترجمه ترگمان] با توجه به ساعتم پانزده دقیقه دیر کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She's the best player on the team, according to the coach.
[ترجمه Google translate] به عقیده ی مربی، اون دختر بهترین بازیکن تیم هست
|
[ترجمه گوگل] به گفته مربی، او بهترین بازیکن تیم است
[ترجمه ترگمان] به گفته مربی، او بهترین بازیکن تیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Answer a fool according to his folly.
[ترجمه محبوبه] به یک احمق مطابق با حماقتش جواب بده
|
[ترجمه گوگل]احمق را مطابق حماقت او پاسخ دهید
[ترجمه ترگمان]به حماقت خود جواب بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The human species, according to the best theory I can form of it, is composed of two distinct races, the man who borrows, and the man who lends.
[ترجمه گوگل]نوع بشر، طبق بهترین نظریه ای که می توانم از آن شکل دهم، از دو نژاد متمایز تشکیل شده است، مردی که قرض می گیرد و انسانی که وام می دهد
[ترجمه ترگمان]نوع بشر، با توجه به بهترین تیوری که من می توانم از آن شکل دهم، از دو نژاد متمایز ساخته شده است، مردی که قرض می گیرد، و کسی که وام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cut the coat according to the cloth.
[ترجمه گوگل]کت را مطابق پارچه برش بزنید
[ترجمه ترگمان]نیم تنه را با توجه به سفره ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Judge not according to the appearance.
[ترجمه 🦥Moonlight] بر اساس ظاهر قضاوت نکنید
|
[ترجمه گوگل]از روی ظاهر قضاوت نکنید
[ترجمه ترگمان]قاضی، طبق ظاهر، نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cut your coat according to your cloth.
[ترجمه عاطفه] پاتو اندازه گلیمت دراز کن
|
[ترجمه گوگل]پا از حد خود فراتر نهادن
[ترجمه ترگمان]لباس خود را با توجه به لباس هایتان ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Everything is going according to schedule.
[ترجمه گوگل]همه چیز طبق برنامه پیش می رود
[ترجمه ترگمان]همه چیز طبق برنامه پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The books in the library are classified by/according to subject.
[ترجمه گوگل]کتاب های موجود در کتابخانه بر اساس/بر اساس موضوع طبقه بندی می شوند
[ترجمه ترگمان]کتاب ها در کتابخانه براساس موضوع دسته بندی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. According to the rules, no alcohol can be consumed on the premises.
[ترجمه گوگل]طبق قوانین، هیچ الکلی را نمی توان در محل مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]طبق قوانین، هیچ الکل نمی تواند در محوطه مصرف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The students were regrouped according to height and weight.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان بر اساس قد و وزن مجددا گروه بندی شدند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان با توجه به قد و وزن مرتب شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Students are all put in different groups according to their ability.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان همگی با توجه به توانایی خود در گروه های مختلف قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان با توجه به توانایی خود در گروه های مختلف قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Quantities will vary according to how many servings of soup you want to prepare.
[ترجمه 🦥Moonlight] مقادیر بسته به تعداد وعده سوپ که می خواهید تهیه کنید متفاوت خواهد بود
|
[ترجمه گوگل]بسته به تعداد وعده های سوپ که می خواهید تهیه کنید، مقدار آن متفاوت است
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی با توجه به مقدار کمی سوپ که شما می خواهید آماده کنید، متفاوت خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. According to legend, he escaped by leaping from the cliffs into the sea.
[ترجمه گوگل]طبق افسانه، او با پریدن از صخره ها به داخل دریا فرار کرد
[ترجمه ترگمان]طبق افسانه، او با پریدن از صخره ها به دریا فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. According to John you were in Edinburgh last week.
[ترجمه گوگل]به گفته جان شما هفته گذشته در ادینبورگ بودید
[ترجمه ترگمان]طبق گفته جان، هفته گذشته در ادنبورگ زندگی می کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He grouped students according to ability.
[ترجمه گوگل]او دانش آموزان را بر اساس توانایی گروه بندی کرد
[ترجمه ترگمان]او دانش آموزان را با توجه به توانایی گروه بندی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. According to ancient legend, the river is a goddess.
[ترجمه گوگل]طبق افسانه های باستانی، رودخانه یک الهه است
[ترجمه ترگمان]طبق افسانه کهن رودخانه یک الهه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بر طبق (قید)
according to

مطابق (حرف اضافه)
according to, pursuant to

طبق (حرف اضافه)
according to

بر حسب (حرف اضافه)
in, at, to, according to

بقول (حرف اضافه)
according to

به عقیده (حرف اضافه)
according to

تخصصی

[ریاضیات] برحسب، بر طبق، طبق، با توجه به، به موجب، به قول، مطابق، به عقیده ی

انگلیسی به انگلیسی

• under, in accord with
if something is true according to a particular person or book, that person or book claims that it is true.
if something is done according to a particular principle or plan, this principle or plan is used as the basis for the way it is done.

پیشنهاد کاربران

1. به عقیدۀ، به گفتۀ، به زعمِ
2. بر طبقِ، به فراخورِ، به نسبتِ، مطابق با
مطابق با، بر طبق، براساس
بر طبق
بر اساس
as per
according to
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : accord
✅️ اسم ( noun ) : accord / accordance
✅️ صفت ( adjective ) : accordant
✅️ قید ( adverb ) : accordingly
✅ حرف اضافه ( preposition ) : according to
براسس برطبق بنابر مترادف باbased on
بر اساس. . .
According to what he said, we should do it
بر اساس چیزی که اون گفته ما باید این کارو انجام بدیم
بسته به
به عقیده ی. . .
بر پایه ی
based on , considering
. According to our records you owe us $130
طبق سوابق ما شما 130 دلار به ما بدهکارید .
. According to his statement, the manager is a corrupt person
بر اساسِ یا بر طبقِ یا بر حسب گفته ی اون مدیر یک فردِ فاسدِ .
@لَنگویچ

به زعم . . . . . . . . .
بر طبق. . .
According to ( x ) means or ( x ) opinion :if what ( x ) says is true
به گفته. . . . .
مطابق. . .
با توجه به
به نقل از، از دید، از دیدگاه، به زعم، به باور، به تصور، به گمان، از نظر
نظر به
به گفته ی . . .
بنا به گفته ی . . . .
بنا بر اساس . . . . .
بر اساس . . . .
به گزارشِ
بنا به این اساس
بر اساس
بنا به گفته، به روایت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس