acquired

/əˈkwaɪər//əˈkwaɪə/

(verb transitive) بدست آوردن، حاصل کردن، اندوختن، پیداکردن

جمله های نمونه

1. acquired and instinctive skills are two separate categories
مهارت های اکتسابی و غریزی دو مقوله ی مجزا هستند.

2. acquired immunity
ایمنی اکتسابی

3. acquired knowledge
دانش اکتسابی

4. acquired traits
ویژگی های اکتسابی

5. he acquired great wealth
ثروت کلانی به چنگ آورده

6. infants' acquired heart diseases
بیماری های قلبی غیرمادرزادی نوزادان

7. he believed that acquired habits could be transmitted from one generation to another
او اعتقاد داشت که ممکن است عادت های اکتسابی از یک نسل به نسل دیگر منتقل شوند.

8. information can be acquired readily in a library
در کتابخانه به آسانی می توان اطلاعات به دست آورد.

9. most skills are acquired
بیشتر مهارت ها اکتسابی است.

10. instinctive abilities are different from acquired ones
توانایی های غریزی با توانایی های اکتسابی فرق دارد.

11. the furniture, like their happy marriage, gradually acquired a patina of age
اسباب خانه،مانند ازدواج سعادت آمیز آنان به تدریج از جلای قدمت بهره مند شد.

12. The company has recently acquired new offices in central London.
[ترجمه گوگل]این شرکت اخیرا دفاتر جدیدی را در مرکز لندن خریداری کرده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت اخیرا دفاتر جدیدی را در مرکز لندن به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Had he succeeded, he would have acquired a monopoly.
[ترجمه kzb] اگرقراداد انحصاری رو بدست می اورد موفق شده بود
|
[ترجمه گوگل]اگر موفق می شد، انحصار را به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]اگر موفق شده بود، یک کالای انحصاری به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nobody knew how she had acquired her wealth.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی دانست که او چگونه ثروت خود را به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی دانست که چگونه ثروت او را بدست اورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Old properties in the town have acquired a scarcity value.
[ترجمه kzb] خصوصیات قدیمی شهر از ارزشهای نادر و کمیاب ان است
|
[ترجمه گوگل]املاک قدیمی در شهر ارزش کمیاب پیدا کرده اند
[ترجمه ترگمان]خواص قدیمی در شهر ارزش کمیابی را کسب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He acquired hundreds of books at last.
[ترجمه گوگل]او سرانجام صدها کتاب به دست آورد
[ترجمه ترگمان]سرانجام صدها کتاب به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The company has recently acquired a new office building in central Boston.
[ترجمه kzb] اخیرا شرکت در ساختمان مرکزی بوستون دفتر جدیدی بدست اورد
|
[ترجمه گوگل]این شرکت اخیراً یک ساختمان اداری جدید در مرکز بوستون خریداری کرده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت اخیرا یک ساختمان اداری جدید در مرکز بوستون به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• obtained; purchased

پیشنهاد کاربران

تحصیل شده
حاصل شده/ بدست آمده/ مکتسبه/ کسب شده
experimentally acquired fact
واقعیتی که از طریق آزمایش حاصل شده است/ واقعیتِ بدست آمده از آزمایش
بدست اورد
اکتسابی
کسب شده
اکتسابی ( حاصل شده )
گرفته، رسیده، نائل شده ( گذشته )
دست یافتن، رسیدن
مکتسبه
ویژگی خاصی را پیدا کردن
حاصل شدن. پیدا شدن.
Several studies have shown a. direct link between stress and health conditions such as headaches cardiovascular diseases cancer and other types of infections acquired as a result of a weaker immune system
اکتسابی - حصولی - بدست آوردنی - کسب کردنی
خرید، تحصیل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس