adjuration

/ˌædʒʊəˈreɪʃn̩//ˌædʒʊəˈreɪʃn̩/

معنی: قسم، لابه، تحلیف، التماس
معانی دیگر: امر، دستور، سوگند

جمله های نمونه

1. against his lawyer's adjuration
برخلاف دستور صریح وکیلش

2. Adjuration prohibits the false conduct propaganda of afore - mentioned products.
[ترجمه گوگل]Adjuration تبلیغات رفتار نادرست محصولات فوق را ممنوع می کند
[ترجمه ترگمان]adjuration اجرای نادرست تبلیغات پیش از این محصولات را ممنوع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Finding her insensible to this impressive adjuration also, Captain Cuttle snatched from his breakfast-table a basin of cold water, and sprinkled some upon her face.
[ترجمه گوگل]کاپیتان کاتل که او را نسبت به این اهانت چشمگیر نیز بی‌احساس می‌دانست، یک لگن آب سرد از میز صبحانه‌اش برداشت و مقداری روی صورتش پاشید
[ترجمه ترگمان]در حالی که او را به این التماس و التماس برانگیز معرفی می کرد، کاپیتان cuttle از روی میز صبحانه یک لگن آب سرد برداشت و کمی روی صورتش پاشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her last adjuration to daughter was to escape from dinginess if she could.
[ترجمه گوگل]آخرین سوگند او به دختر این بود که اگر می‌توانست از بدبختی فرار کند
[ترجمه ترگمان]آخرین اخطار او به دختر این بود که از چرک و چرکی فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With this hurried adjuration, he cocked his blunderbuss, and stood on the offensive.
[ترجمه گوگل]با این توهین عجولانه، او اتوبوس اشتباه خود را خم کرد و در حالت تهاجمی ایستاد
[ترجمه ترگمان]با این اخطار شتا بزده، تفنگ خود را بالا کشید و در برابر حمله ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was plain enough that Mr. Jarndyce had not been neglectful of the adjuration.
[ترجمه گوگل]به اندازه کافی واضح بود که آقای جاندایس از این مراسم غفلت نکرده بود
[ترجمه ترگمان]کام لا آشکار بود که آقای Jarndyce در التماس التماس نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Whoever is partner with a thief hates his own soul; He hears the adjuration utters nothing.
[ترجمه گوگل]هر که با دزد شریک شود، از نفس خود بیزار است او می شنود که سوگند چیزی بیان نمی کند
[ترجمه ترگمان]هرکس که با یک دزد شریک باشد از روح خودش متنفر است؛ التماس و التماس را نمی شنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قسم (اسم)
persuasion, sort, manner, adjuration, kind, type, species, genre, gender, genus, speckle

لابه (اسم)
adjuration

تحلیف (اسم)
adjuration, attestation

التماس (اسم)
adjuration, appeal, supplication, entreaty, solicitation, conjuration, suppliance, rogation

انگلیسی به انگلیسی

• supplication, appeal; earnest and solemn command; solemn oath

پیشنهاد کاربران

استدعا، التماس، درخواست
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : adjure
✅️ اسم ( noun ) : adjuration
✅️ صفت ( adjective ) : adjuratory
✅️ قید ( adverb ) : _
سوگند عهد

بپرس