adrenaline

/əˈdrenələn//əˈdrenəlɪn/

epinephrine : هورمن قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برنده ء خون و فشارخون است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the hormone secreted by the adrenal glands; epinephrine.

جمله های نمونه

1. The center of these glands manufactures adrenaline.
[ترجمه گوگل]مرکز این غدد آدرنالین تولید می کند
[ترجمه ترگمان]مرکز این غده آدرنالین تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The adrenaline was coursing through his system.
[ترجمه گوگل]آدرنالین در سیستم بدنش جاری بود
[ترجمه ترگمان]آدرنالین در بدنش جریان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He felt a surge of pure adrenaline as he won the race.
[ترجمه گوگل]او با برنده شدن در مسابقه، موجی از آدرنالین خالص را احساس کرد
[ترجمه ترگمان]به محض این که مسابقه را برد موجی از آدرنالین خالص را احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fear can provide the adrenaline to cope with a new situation or emergency.
[ترجمه گوگل]ترس می تواند آدرنالین را برای مقابله با یک موقعیت جدید یا اضطراری فراهم کند
[ترجمه ترگمان]ترس می تواند آدرنالین را برای مقابله با وضعیت جدید یا وضعیت اضطراری فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whatever pumped up your adrenaline, my darling, it took more than a chase to catch up with you.
[ترجمه گوگل]هرچی آدرنالینت رو بالا میبره عزیزم، رسیدن به تو بیشتر از یک تعقیب و گریز طول کشید
[ترجمه ترگمان]عزیزم، هر اتفاقی که آدرنالین تو بالا می زد، بیشتر از یک تعقیب گر بود تا به تو برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can enjoy adrenaline highs without the whole Type A package.
[ترجمه گوگل]بدون کل بسته نوع A می توانید از بالا بودن آدرنالین لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از highs آدرنالین بی کل نوع A لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A brisk walk will help use up the adrenaline which creates the physical manifestations of nervousness.
[ترجمه گوگل]پیاده روی سریع به مصرف آدرنالین کمک می کند که تظاهرات فیزیکی عصبی را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]پیاده روی سریع به استفاده از آدرنالین کمک می کند که ظهور فیزیکی عصبانیت را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some experts believe that adrenaline provides the body with the extra boost it needs to make up for lost sleep.
[ترجمه گوگل]برخی از کارشناسان معتقدند که آدرنالین تقویت اضافی مورد نیاز بدن برای جبران خواب از دست رفته را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]برخی متخصصان معتقدند که آدرنالین بدن را با افزایش بیشتر برای جبران کمبود خواب، فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These men are adrenaline junkies-most alive when closest to death.
[ترجمه گوگل]این مردان معتاد به آدرنالین هستند - زمانی که به مرگ نزدیکترند بیشتر زنده هستند
[ترجمه ترگمان]این افراد وقتی به مرگ نزدیک می شوند، adrenaline هستند - بیشتر زنده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I remember being so keyed up with adrenaline that I wanted to go back in, regardless.
[ترجمه گوگل]یادم می‌آید آنقدر آدرنالین درگیر بودم که می‌خواستم بدون توجه به آن برگردم
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم که انقدر با آدرنالین بودم که دلم می خواست برگردم داخل، صرف نظر از این
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To make matters worse, adrenaline production is encouraged by smoking and by too much sugar, alcohol or coffee.
[ترجمه گوگل]بدتر از آن، تولید آدرنالین با سیگار کشیدن و شکر، الکل یا قهوه بیش از حد تشویق می شود
[ترجمه ترگمان]برای بدتر کردن اوضاع، تولید آدرنالین با سیگار کشیدن و با شکر زیاد، الکل و قهوه تشویق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The precise mechanism behind this apparent adrenaline boost remains unexplained.
[ترجمه گوگل]مکانیسم دقیق پشت این افزایش آشکار آدرنالین هنوز توضیح داده نشده است
[ترجمه ترگمان]مکانیسم دقیق پشت این افزایش آدرنالین بی توضیح باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To heighten his own flow of adrenaline, he ignores the advice of friends who urge him to wear a reserve chute.
[ترجمه گوگل]او برای افزایش جریان آدرنالین خود، توصیه های دوستانی را که از او می خواهند تا یک چاشنی ذخیره را بپوشد، نادیده می گیرد
[ترجمه ترگمان]وی برای بالا بردن جریان خود از آدرنالین، نصیحت دوستان را نادیده می گیرد که او را به استفاده از یک ناودان reserve تشویق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My adrenaline kicked in and the world got quieter.
[ترجمه گوگل]آدرنالینم بالا رفت و دنیا ساکت تر شد
[ترجمه ترگمان]آدرنالین من وارد شد و دنیا آرام تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The applause acted on her like a shot of adrenaline.
[ترجمه گوگل]تشویق مثل یک شات آدرنالین روی او عمل کرد
[ترجمه ترگمان]کف زدن مثل تیری از آدرنالین روی او نقش بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hormone which causes blood pressure to rise

پیشنهاد کاربران

آدرنالین یا اپی نفرین هورمونی است که از غدد فوق کلیوی و برخی سلول های عصبی ترشح می شود. این هورمون در پاسخ به استرس، هیجان و خطر ترشح می شود.
adrenaline ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: آدرنالین
تعریف: هورمونی که از برگرده ترشح می شود و مستقیماً بر دستگاه عصبی مرکزی اثر می گذارد |||متـ . برگُردینه
افزایش دهنده healthy به 150 در کالاف😂✌🏻
برای چیزی انرژی گذاشتن.
انرژی

بپرس