adverb

/ˈædvərb//ˈædvɜːb/

معنی: قیدی، ظرف، معین فعل، عبارت قیدی
معانی دیگر: (دستور زبان) قید (واژه یا عبارتی که فعل یا صفت یا قید دیگری را توصیف می کند - در انگلیسی اکثر قیدها به -ly ختم می شوند)، بستانه، قید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in grammar, a word that modifies a verb, adjective, other adverb, adverbial phrase, or sentence.

جمله های نمونه

1. the word "consequently" is a conjunctive adverb
واژه ی "consequently" "حرف قید ربطی " است.

2. In 'walk slowly', the adverb 'slowly' modifies the verb 'walk'.
[ترجمه گوگل]در "آهسته راه رفتن"، قید "آهسته" فعل "راه رفتن" را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]در راه رفتن به آرامی، لامپ به آرامی حرکت فعل را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the sentence 'She ran quickly', the adverb 'quickly' modifies the verb 'ran'.
[ترجمه گوگل]در جمله "او به سرعت دوید"، قید "به سرعت" فعل "ران" را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]در این جمله به سرعت دوید و لامپ به سرعت فعل را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Does the sentence contain an adverb?
[ترجمه کاوه] آیا این جمله شامل یک قید است؟
|
[ترجمه گوگل]آیا جمله دارای قید است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این جمله عبارت است از قید قید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Will you please compare the adverb "well"?
[ترجمه گوگل]لطفا قید "خوب" را با هم مقایسه کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا لطفا کلمه \"خوب\" را با هم مقایسه کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thus associative adjectives should never admit an intensifying adverb.
[ترجمه گوگل]بنابراین صفت های تداعی هرگز نباید یک قید تشدید کننده را بپذیرند
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، صفات تعاملی نباید هرگز قادر به اعتراف به حالت تشدید کننده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Adverb position illustrates how hard it is to say positively what goes with what in a sentence.
[ترجمه گوگل]موقعیت قید نشان می دهد که چقدر سخت است که به طور مثبت بگوییم چه چیزی با چه چیزی در یک جمله است
[ترجمه ترگمان]موقعیت adverb نشان می دهد چقدر سخت است که بگوییم چه چیزی با چه چیزی در یک جمله گفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can also use adverbs and adverb phrases for place and direction.
[ترجمه Diako] همچنین میتوان از قید و عبارت قیدی برای مکان و جهت استفاده کنیم
|
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید از قیدها و عبارات قید برای مکان و جهت استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]هم چنین می توانید از قید و عبارت قید و شرط برای مکان و جهت استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The adverb always follows the verb.
[ترجمه سام] قید همیشه از فعل پیروی می کند
|
[ترجمه گوگل]قید همیشه دنبال فعل می آید
[ترجمه ترگمان]The همیشه از the پیروی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Modality Adverb is comparatively complicated in its function and usage in modern Chinese.
[ترجمه گوگل]قید Modality از نظر عملکرد و استفاده در چینی مدرن نسبتاً پیچیده است
[ترجمه ترگمان]modality adverb در عملکرد و کاربرد آن در چین مدرن نسبتا پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the features of the Chinese adverb, the polysyllable and monosyllable phrases have different functions. However, in past adverb research, people have neglected the genre conditionality principle.
[ترجمه گوگل]در ویژگی های قید چینی، عبارات چند هجایی و تک هجایی کارکردهای متفاوتی دارند با این حال، در تحقیقات قید گذشته، مردم از اصل شرطی بودن ژانر غفلت کرده اند
[ترجمه ترگمان]در ویژگی های حالت adverb چین، عبارت های polysyllable و monosyllable نقش های متفاوتی دارند با این حال، در رشته پژوهش های ارزی گذشته، مردم از اصل conditionality بهره برده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Adverbials are usually adverbs, adverb phrases, or prepositional phrases.
[ترجمه گوگل]قیدها معمولاً قید، عبارات قید یا عبارات اضافه هستند
[ترجمه ترگمان]Adverbials معمولا عبارت است از کلمات، قید و یا جمله های prepositional
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When "until last Easter" serves as an adverb it is an exocentric construction.
[ترجمه گوگل]وقتی «تا آخر عید پاک» به عنوان قید عمل می‌کند، ساختی برون‌مرکزی است
[ترجمه ترگمان]زمانی که \"عید پاک\" به عنوان شرط وجود داشته باشد، این یک ساختمان exocentric است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قیدی (اسم)
adverb

ظرف (اسم)
adverb, container, dish, vessel, receptacle, utensil, repository, form, vase

معین فعل (اسم)
adverb

عبارت قیدی (اسم)
adverb

انگلیسی به انگلیسی

• part of speech used to modify verbs adjectives and other adverbs (grammar)
in grammar, an adverb is a word which gives you more information about the time, place, or manner of the action. in the sentences `the operation had gone very well' and `i greatly enjoyed working with him', `well' and `greatly' are adverbs.

پیشنهاد کاربران

adverb ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: قید 1
تعریف: یکی از مقوله های اصلی واژگانی که مهم ترین نقش آن توصیف فعل و صفت است
Adverb of frequency
Adverb of intensifire
Adberb of time
Adverb of manner
Adverb of time
Adverb of place
قیدها کلماتی هستند که خصوصیتی در مورد فعل ها، صفات یا قیدهای دیگر را نشان میدهند. آنها نشان میدهند که یک کار چطور انجام می شود، یا یک چیز چطور اتفاق می افتد.
کاربردها
از قیدها برای توصیف واژه های زیر استفاده می شود:
فعل ها. به مثال زیر توجه کنید:
The audience is clapping loudly.
( تماشاچیان به بلندی دست می زنند. )
صفات. به مثال زیر توجه کنید:
The band on stage is playing fantastically good songs.
( گروه بر روی سن آهنگ های فوق العاده خوبی را اجرا می کند. )
قیدها. به مثال زیر توجه کنید:
The girl is singing extremely well.
( دختر شدیدا به خوبی آواز می خواند. )
ساختار گرامری
قانون عمومی
ساختن قیدها در زبان انگلیسی روش بسیار ساده ای دارد. کافیست پسوند ly را به صفات اضافه کنیم تا از آنها قید بسازیم. به مثال زیر توجه کنید:
loud → loudly
( بلند – به بلندی )
استثناها
برای صفات true, due و whole پیش از اضافه کردن ly باید e را از آخر صفت حذف کرد. به مثال زیر توجه کنید:
true → truly
اگر آخرین حرف صفت y باید پیش از اضافه کردن پسوند y را به i تبدیل می کنیم. به مثال زیر توجه کنید:مح
happy → happily
اگر یک صفت به حرف بی صدا le ختم شود، le پیش از اضافه شدن ly حذف می شود. به مثال زیر توجه کنید:
sensible → sensibly
اگر یک صفت به ll ختم شود، به جای ly تنها به آن y اضافه می کنیم. ( البته اگر به یک l ختم شود باید ly را اضافه کرد. ) به مثال زیر توجه کنید:
full → fully
final → finally
صفاتی که به ic ختم می شوند
برای صفاتی که به ic ختم می شوند، قید با اضافه کردن ally ساخته می شود. ( صفت public یک استثنا است که قید آن publicly خواهد بود ) به مثال زیر توجه کنید:
fantastic → fantastically
ساختارهای بی قاعده
در زبان انگلیسی سه صفت، قید بی قاعده دارند. جدول زیر این صفات و شکل قید آنها را نشان میدهد:
صفت قید
good well
public publicly
difficult with difficulty
نکته 1: برای تمام صفاتیکه از طریق ly قید آنها را ساخته می شوند می توان قید را درون ساختار in a … way/manner هم ساخت. به مثال زیر توجه کنید:
friendly → in a friendly way/in a friendly manner
نکته 2: برای صفات و قیدهای روبه رو شکل صفت و قید کاملا مشابه است: early, hourly, daily, monthly, yearly به مثال زیر توجه کنید:
a yearly concert → We go to the concert yearly.
تعداد محدودی از صفات در زبان انگلیسی شکل کاملا مشابهی برای صفت و قید دارند ( صفاتی مثل hard، late و … )
حالت مقایسه ای قیدها
در زبان انگلیسی قیدها هم مانند صفات حالت مقایسه ای دارند. برای قیدهای تک سیلابی و قیدهایی که قید و صفت آنها یکسان است، حالت های مقایسه ای با اضافه کردن پسوند های er/est ساخته می شود. به مثال های زیر توجه کنید:
hard – harder – the hardest
early – earlier – the earliest
برای ساختن حالت مقایسه ای همه قید هایی که با اضافه کردن ly ساخته می شوند ازmore/most استفاده می شود. ( به جز قیدهایی که مشابه صفات هستند. )
happily – more happily – the most happily
قیدهای با حالت مقایسه ای بی قاعده
قیدهای جدول زیر حالت مقایسه ای بی قاعده دارند:
قید حالت تفضیلی حالت عالی
well➡️better➡️the best
badly➡️worse➡️the worst
ill➡️worse➡️ the worst
little➡️less➡️the least
much➡️more➡️the most
far ( برای مسافت و زمان ) further the furthest
far ( برای مسافت ) farther the farthest
late ( برای زمان ) later the latest
به امید آنکه لایک کنید و قلبمان را شاد کنید
سپاس از آبادی عالی و محشر
سپاس از آبادیسی های ارجمند و گرامی
عطف کردن. توجه کردن
یک عبارت قیدی
مثل slowly که آخرش ly داره
و حتی بعضی از عبارت های قیدی مثل صفت هستن که از جمله میفهمیم که صفت هست یا عبارت قیدیه
این کلمه adverb کلمه ای مفید و موثر در زندگی روزانه است
شامل قید هاستن مثله
Always
Sometime
Never
Usually
مسند
قید

بپرس