african

/ˈæfrɪkən//ˈæfrɪkən/

معنی: افریقایی
معانی دیگر: وابسته به افریقا (به ویژه افریقای سیاه)، بومی افریقا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or having to do with Africa, or its people or languages.

- Ghana is an African country.
[ترجمه گوگل] غنا یک کشور آفریقایی است
[ترجمه ترگمان] غنا یک کشور آفریقایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a person who was born in or is a citizen of a country in Africa.

جمله های نمونه

1. He fought in the N African campaign during the last war.
[ترجمه گوگل]او در جنگ گذشته در مبارزات آفریقای شمالی جنگید
[ترجمه ترگمان]او در آخرین جنگ در جنگ افریقا جنگید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In France's former North African colonies, anti-French feeling is growing.
[ترجمه گوگل]در مستعمرات سابق فرانسه در شمال آفریقا، احساس ضد فرانسوی در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]در فرانسه شمالی سابق فرانسه، احساس ضد فرانسوی در حال رشد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It seems almost inevitable that North African economies will still be primarily oriented towards Europe.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد تقریباً اجتناب ناپذیر است که اقتصادهای شمال آفریقا همچنان عمدتاً به سمت اروپا گرایش داشته باشند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که اقتصاد افریقای شمالی هنوز هم در درجه اول به سوی اروپا متمایل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Drums are basic to African music.
[ترجمه گوگل]درامز برای موسیقی آفریقایی پایه است
[ترجمه ترگمان]درام برای موسیقی آفریقا ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The African countries hoped to civilize all the primitive tribes on the land.
[ترجمه گوگل]کشورهای آفریقایی امیدوار بودند که تمام قبایل بدوی این سرزمین را متمدن کنند
[ترجمه ترگمان]کشورهای آفریقایی امیدوار بودند که همه قبایل بدوی را در این سرزمین متمدن کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many Americans are African by origin.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آمریکایی ها در اصل آفریقایی هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آمریکایی ها آفریقایی الاصل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The donkey is a domesticated form of the African wild ass.
[ترجمه گوگل]الاغ نوعی اهلی شده از الاغ وحشی آفریقایی است
[ترجمه ترگمان]این خر، نوعی اهلی از خر وحشی آفریقایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His previous fusions of jazz, pop and African melodies have proved highly successful.
[ترجمه گوگل]ترکیبات قبلی او از جاز، پاپ و ملودی های آفریقایی بسیار موفق بوده است
[ترجمه ترگمان]آهنگ های قدیمی موسیقی جاز، پاپ و آفریقایی او بسیار موفق بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Drums are basic to African rhythm.
[ترجمه گوگل]درام ها برای ریتم آفریقایی پایه هستند
[ترجمه ترگمان]درام برای ریتم آفریقایی پایه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Botswana is not a typical African country.
[ترجمه گوگل]بوتسوانا یک کشور آفریقایی معمولی نیست
[ترجمه ترگمان]بوتسوانا یک کشور معمولی آفریقایی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The fragile economies of several southern African nations could be irreparably damaged.
[ترجمه گوگل]اقتصاد شکننده چندین کشور جنوب آفریقا ممکن است به طور جبران ناپذیری آسیب ببیند
[ترجمه ترگمان]اقتصاد شکننده چندین کشور آفریقایی جنوبی ممکن است به طرز جبران ناپذیری صدمه دیده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He has dual British and South African nationality.
[ترجمه گوگل]او دارای تابعیت دوگانه بریتانیایی و آفریقای جنوبی است
[ترجمه ترگمان]او ملیت انگلیسی و بریتانیایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The zebra is a wild African horse with black and white stripes.
[ترجمه cloud strife] گورخر یک اسب وحشی آفریقایی با خط های راه راه سیاه و سفید است
|
[ترجمه گوگل]گورخر یک اسب آفریقایی وحشی با راه راه های سیاه و سفید است
[ترجمه ترگمان]گورخر یک اسب آفریقایی وحشی است با خط های سیاه و سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is of North African origin.
[ترجمه گوگل]او اصالتاً آفریقای شمالی است
[ترجمه ترگمان]او اهل شمال آفریقا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. African hyena noted for its distinctive howl.
[ترجمه گوگل]کفتار آفریقایی به دلیل زوزه متمایزش مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]hyena آفریقایی به زوزه متمایز آن اشاره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افریقایی (صفت)
african

انگلیسی به انگلیسی

• native or resident of africa
of or pertaining to africa or its culture
african means belonging or relating to africa.
an african is a person who comes from africa.

پیشنهاد کاربران

آفریقایی
مثال: She is of African descent.
او اهل نسل آفریقایی است.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
آفریقا یک واژه پارسی است.
آفریقا سرزمین دور، برگرفته از واژه پانکی ( فنیقی ) افر است که خود افر نیز از واژه پارسی باستان ( آپارا ) به معنی �دور� گرفته شده بود که با واژه far در زبان انگلیسی هم ریشه میباشد. نام آفریقا در آغاز تنها برای بیابانها و شنزارهای شمال آفریقا که ایرانیان در آنجا فرمانروایی میکردند به کار میرفت ولی سپس به همه قاره آفریقا گفته شد.
...
[مشاهده متن کامل]

پَسگشت ( =مرجع ) : برگه 32 از نبیگِ ( ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی ) نوشته مجید قدیمی ( نوبت چاپ:یکم1401 ) .

african
afric

بپرس