afterimage

/ˈæftəˌrɪmɪdʒ//ˈæftəˌrɪmɪdʒ/

معنی: پس دید، تصویر بعدی چیزی
معانی دیگر: (روان شناسی) صورت ذهنی بعدی، رد تصویر، پس پنداره، پس انگار، تصویر بعدی چیزی روی سلولهای چشم، اثارباقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی، پس دید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sensory impression, usu. visual, that continues after the stimulus causing it has ceased.

جمله های نمونه

1. After-images of new and modified blocks are written to twin log files.
[ترجمه گوگل]تصاویر پس از بلوک های جدید و اصلاح شده در فایل های لاگ دوقلو نوشته می شوند
[ترجمه ترگمان]بعد از - تصاویر از بلوک های جدید و اصلاح شده برای دو فایل لاگ نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They may need to pause for a minute after each picture, since after-images tend to persist.
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است نیاز داشته باشند بعد از هر تصویر یک دقیقه مکث کنند، زیرا تصاویر پس از آن تمایل دارند باقی بمانند
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است برای یک دقیقه بعد از هر عکس مکث کنند، زیرا پس از آن تصاویر تمایل به پافشاری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is the afterimage of Qing dynasty reflected in my mirror.
[ترجمه گوگل]این تصویر پس از سلسله چینگ است که در آینه من منعکس شده است
[ترجمه ترگمان]این the از سلسله کینگ است که در mirror منعکس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The outline you saw is known as an afterimage, or ghost image.
[ترجمه گوگل]طرح کلی که دیدید به عنوان پس تصویر یا تصویر روح شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]طرح کلی که شما دیدید به عنوان یک تصویر شبح یا شبح شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sometimes when the light disappears, an afterimage remains, just for a moment.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات که نور ناپدید می شود، یک پس تصویر باقی می ماند، فقط برای یک لحظه
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات که نور ناپدید می شود، یک afterimage باقی می ماند، فقط برای لحظه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each dream is an afterimage of a women leaving.
[ترجمه گوگل]هر رویا تصویری از خروج یک زن است
[ترجمه ترگمان]هر رویا یکی از afterimage است که زنان ترک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective A new interpretation to the purpose of afterimage Test.
[ترجمه گوگل]هدف یک تفسیر جدید برای هدف آزمون پس تصویر
[ترجمه ترگمان]هدف یک تفسیر جدید از هدف تست afterimage
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When they meet again after a few years, they could actually see the afterimage of love.
[ترجمه گوگل]وقتی بعد از چند سال دوباره همدیگر را می بینند، در واقع می توانند تصویر پس از عشق را ببینند
[ترجمه ترگمان]زمانی که پس از چند سال دوباره یکدیگر را ملاقات می کنند، آن ها واقعا می توانند the عشق را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Method 38 cases of preoperative and postoperative concomitant strabismus patients were made the afterimage test.
[ترجمه گوگل]روش 38 مورد از بیماران استرابیسم همزمان قبل از عمل و بعد از عمل، تست پس تصویر انجام شد
[ترجمه ترگمان]در این روش ۳۸ مورد از بیماران preoperative و postoperative و strabismus برای آزمایش afterimage مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پس دید (اسم)
afterimage

تصویر بعدی چیزی (اسم)
afterimage

تخصصی

[سینما] پس تصویر

انگلیسی به انگلیسی

• visual image which remains after the actual stimulus has ceased

پیشنهاد کاربران

پس تصویر، پس انگاره: تصویری از یک شیء که پس از کنار رفتن خود شیء در دید شخص باقی می ماند.
afterimage ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: پس‏تصویر 1
تعریف: تجربه ای حسی که پس از قطع محرک باقی می ماند و معمولاً بصری است
یاد بینی
پس تصویر! یا afterimage
یکی از توهّمات نورانی است که به حالتی اشاره می کند که تصویری، پس از اینکه از دید فردی خارج شده است، همچنان مشاهده می شود.
مثلا وقتی که به یک لامپ روشن مدتی خیره میشوید تا لحظاتی بعد هم همان تصویر لامپ در چشم می ماند. ( ویکیپدیا )

بپرس