ages

/ˈeɪdʒ.ɪz//ˈeɪdʒ.ɪz/

جمله های نمونه

1. middle ages
قرون وسطی،سده های میانه

2. a child of the middle ages
زاده ی قرون وسطی

3. i haven't seen him for ages
مدت ها است او را ندیده ام.

4. the wisdom of the past ages
دانش دوران های گذشته

5. a fame that has resounded through ages
شهرتی که در همه ی روزگاران پیچیده است

6. some people become romantic between the ages of 16 and 25
برخی از مردم در سنین 16 تا 25 عاشق پیشه می شوند.

7. please allow for the differences in their ages too
لطفا فرق سنی آنها را هم در نظر بگیرید.

انگلیسی به انگلیسی

• (informal) long or extended period of time (e.g.: "she left the house ages ago")

پیشنهاد کاربران

Ages Middle
قرون وسطی
ages = a very long time
مدت خیلی زیاد
Ages مدت زیاد
I had to wait ages for a bus
مجبور بودم مدت زیادی منتظر اتوبوس بمانم .
سالهاست
اعصار، قرون، مدت ها، سالیان سال، دوران
سالیان سال ، مدت های مدید
I havn't seen you ages:مدت ها بود که ندیده بودمت
با توجه به متن میتوان معانی ذیل هم مد نظر داشت: مدتها/ زمان طولانی/ خیلی وقت
He's been gone for ages.
Do you think he did it?
مدتهاست/ زمان طولانیست/ خیلی وقته که رفته است. فکر می کنید او این کار را کرد؟

دوران_قرون
مدت ها
Inf. an extended period of time; a long period of time
قرن ها
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس