ahead of the game


(عامیانه) برنده، دارای کارت یا امتیازبرنده

جمله های نمونه

1. She studies hard every day to stay ahead of the game.
[ترجمه گوگل]او هر روز به سختی مطالعه می کند تا از بازی جلوتر بماند
[ترجمه ترگمان]او هر روز سخت مطالعه می کند تا از بازی جلوتر بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A serious trader is ahead of the game because he does his homework day in andout.
[ترجمه گوگل]یک معامله گر جدی از بازی جلوتر است زیرا او تکالیف خود را روزانه انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]یک تاجر جدی جلوتر از این بازی است چون او روز تکالیفش را در andout انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He got ahead of the game by finishing her work early.
[ترجمه گوگل]او با تمام کردن زودهنگام کار او از بازی جلو افتاد
[ترجمه ترگمان]قبل از این که کارش را به پایان برساند از بازی جلوتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This merger ought to put us ahead of the game.
[ترجمه گوگل]این ادغام باید ما را جلوتر از بازی قرار دهد
[ترجمه ترگمان]این ادغام ما رو جلوی این بازی قرار میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They had a good attitude ahead of the game.
[ترجمه گوگل]آنها قبل از بازی نگرش خوبی داشتند
[ترجمه ترگمان]رفتار خوبی در پیش داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This guy is already ahead of the game, so to speak.
[ترجمه گوگل]این مرد در حال حاضر جلوتر از بازی، به اصطلاح
[ترجمه ترگمان]این یارو قبل از بازی شروع به حرف زدن کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How do we ahead of the game?
[ترجمه گوگل]چگونه از بازی جلوتر هستیم؟
[ترجمه ترگمان]چطور جلو بازی رو بگیریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She's ahead of the game.
[ترجمه گوگل]او از بازی جلوتر است
[ترجمه ترگمان]او جلوتر از بازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I think if I get half of the assignment done by tomorrow, I am ahead of the game.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم اگر تا فردا نیمی از تکلیف را انجام دهم، از بازی جلوتر هستم
[ترجمه ترگمان]به نظر من اگر نصف این ماموریت را فردا انجام بدهم، از بازی جلوتر هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This talk gave me another view of Mike-a little guy who had once been ahead of the game.
[ترجمه گوگل]این صحبت به من دید دیگری از مایک پسر کوچکی داد که زمانی از بازی جلوتر بود
[ترجمه ترگمان]این حرف یک نمای دیگر از مایک - پسری کوچک که زمانی از بازی جلوتر بود، به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The successful programs I know of in college football stay ahead of the game.
[ترجمه گوگل]برنامه های موفقی که من در فوتبال دانشگاهی می شناسم جلوتر از بازی هستند
[ترجمه ترگمان]برنامه های موفق من در فوتبال کالج پیش از بازی باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you can keep your son off the pipe and your daughter off the pole, you're ahead of the game. Chris Rock
[ترجمه گوگل]اگر بتوانید پسرتان را از پایپ و دخترتان را دور نگه دارید، از بازی جلوتر هستید کریس راک
[ترجمه ترگمان]اگر بتوانی پسرت را از پیپ و دخترت جدا نگه داری، جلو بازی را بگیر \" ک - - ری - - ری - - س \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He got out of the stock market while he was still ahead of the game.
[ترجمه گوگل]او در حالی از بورس خارج شد که هنوز از بازی جلوتر بود
[ترجمه ترگمان]او از بازار سهام خارج شد و در حالی که هنوز از بازی جلوتر بود، از بازار سهام خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "A lot of the euro zone moves we have had, you would hardly be saying they were ahead of the game," said Marc Ostwald, fixed income strategist at Monument Securities.
[ترجمه گوگل]مارک اوستوالد، استراتژیست درآمد ثابت در Monument Securities گفت: «بسیاری از حرکت‌های منطقه یورو که ما داشته‌ایم، به سختی می‌توان گفت که آنها از بازی جلوتر بودند
[ترجمه ترگمان]مارک Ostwald، استراتژیست برجسته درآمد در اوراق بهادار ملی گفت: \" بسیاری از حرکت های منطقه یورو که ما داشته ایم، به سختی می توان گفت آن ها جلوتر از این بازی بودند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس