air bubble

جمله های نمونه

1. Ink particles attach themselves to air bubbles and rise to the surface.
[ترجمه گوگل]ذرات جوهر خود را به حباب های هوا می چسبانند و به سطح می آیند
[ترجمه ترگمان]ذرات جوهر خود را به حباب های هوا متصل می کنند و به سطح می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ice was smooth but full of tiny air bubbles.
[ترجمه گوگل]یخ صاف اما پر از حباب های ریز هوا بود
[ترجمه ترگمان]یخ صاف بود اما پر از حباب هوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The butter coats air bubbles produced during creaming.
[ترجمه گوگل]کره حباب های هوای تولید شده در حین خامه شدن را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]در طول creaming حباب هوا حباب های هوا تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Squeeze the dough to release air bubbles and pinch the seam closed.
[ترجمه گوگل]خمیر را فشار دهید تا حباب های هوا خارج شود و درز آن را ببندید
[ترجمه ترگمان]خمیر را فشار دهید تا حباب های هوا را آزاد کرده و درز را فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A new model for mass transfer of air bubble in water is established.
[ترجمه گوگل]مدل جدیدی برای انتقال جرم حباب هوا در آب ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدل جدید برای انتقال جرم حباب هوا در آب ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Foam rubber latex-mattresses produced by internal air bubble shape is the cellular organization.
[ترجمه گوگل]تشک های لاتکس فوم لاستیکی تولید شده توسط شکل حباب هوای داخلی سازمان سلولی است
[ترجمه ترگمان]latex پلاستیکی و mattresses پلاستیکی که توسط شکل حباب هوایی داخلی تولید می شوند، سازمان تلفن همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the vacuum dispersing kettle air bubble and solvent vitalization shall be restrained, deaeration of materials shall be accelerated, dispersion efficiency shall be enhanced.
[ترجمه گوگل]در کتری پراکنده خلاء، حباب هوا و حیات حلال باید مهار شود، هوازدگی مواد باید تسریع شود، راندمان پراکندگی باید افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]در خلا توزیع حباب هوا و حلال یونی باید مهار شود، deaeration مواد تسریع شود، بازده انتشار افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Can be combined with sticker, air bubble sheet, etc. Suitable for electronic component, instrument packaging.
[ترجمه گوگل]قابل ترکیب با برچسب، ورق حباب هوا و غیره مناسب برای قطعات الکترونیکی، بسته بندی ابزار
[ترجمه ترگمان]می تواند با برچسب، ورق حبابی هوا و غیره ترکیب شود مناسب برای اجزای الکترونیکی، بسته بندی ابزار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Each carton will be laid on air bubble for the completeness when shipping ( delivering ).
[ترجمه گوگل]هر کارتن برای کامل بودن هنگام حمل و نقل (تحویل) روی حباب هوا گذاشته می شود
[ترجمه ترگمان]هر کارتن در هنگام ارسال (تحویل)بر روی حباب هوا قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Air bubble due to its unusual character, it can't use in strong intension construction ceramics, it just use in common daily ceramics.
[ترجمه گوگل]حباب هوا به دلیل ویژگی غیر معمول آن، نمی تواند در سرامیک های ساختمانی با شدت قوی استفاده شود، فقط در سرامیک های معمولی روزانه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]حباب هوا به دلیل ویژگی غیرمعمول آن، نمی تواند در سرامیک های ساخت intension قوی، که فقط در سرامیک روزانه رایج استفاده می شود، به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This article introduces an air bubble method for low speed flow visualization in water tunnel.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک روش حباب هوا برای تجسم جریان کم سرعت در تونل آب معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک روش حباب هوایی برای تجسم جریان با سرعت پایین در تونل آب را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Black spot, air bubble and scaling are usally produced during electroless nickel plating of computer hard disk drivers at the contact site with rack.
[ترجمه گوگل]لکه سیاه، حباب هوا و پوسته پوسته شدن معمولاً در هنگام آبکاری الکترولس نیکل درایورهای هارد دیسک کامپیوتر در محل تماس با رک ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]نقطه سیاه، حباب هوا و مقیاس بندی در حین electroless plating نیکل در محل اتصال هارد دیسک کامپیوتر در محل تماس با قفسه ها به وجود آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Screw the bottle cap underwater to prevent air bubble.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از ایجاد حباب هوا، درب بطری را زیر آب پیچ کنید
[ترجمه ترگمان]درپوش بطری را در زیر آب بچرخانید تا از حباب هوا جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The fiberglass grid has no air bubble inside so no partial discharge.
[ترجمه گوگل]شبکه فایبر گلاس فاقد حباب هوا در داخل است بنابراین تخلیه جزئی ندارد
[ترجمه ترگمان]شبکه فایبرگلاس یک حباب هوایی در داخل آن ندارد، بنابراین هیچ تخلیه جزیی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Includes solidified air bubble launcher and sphere ammunition!
[ترجمه گوگل]شامل پرتاب حباب هوای جامد و مهمات کروی!
[ترجمه ترگمان]شامل یک راه انداز حباب هوا و مهمات کره است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[معدن] حباب هوا (فلوتاسیون)

انگلیسی به انگلیسی

• pocket of gas, small pocket of air

پیشنهاد کاربران

بپرس