airship

/ˈerˌʃɪp//ˈeəʃɪp/

معنی: بالون، سفینهء هوایی
معانی دیگر: هواناو، کشتی هوایی، کشتى هوایى

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a lighter-than-air aircraft, with its own propulsion system and steering control.
مترادف: blimp, dirigible
مشابه: balloon, ship

جمله های نمونه

1. Can you streamline this kind of airship?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این نوع کشتی هوایی را ساده کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما می توانید از این نوع سفینه استفاده کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If necessary, the airship can stay up there for days to keep out of danger.
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، کشتی هوایی می تواند روزها در آنجا بماند تا از خطر دور بماند
[ترجمه ترگمان]اگر لازم باشد کشتی هوایی می تواند چندین روز در آنجا بماند تا از خطر دور بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I could see a silver helium airship over the city centre.
[ترجمه گوگل]می‌توانستم یک کشتی هوایی هلیوم نقره‌ای را بر فراز مرکز شهر ببینم
[ترجمه ترگمان]می توانستم یک کشتی هلیوم نقره ای را روی مرکز شهر ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She slipped off the coronet, and let the airship go dead.
[ترجمه گوگل]او از تاج لغزید و اجازه داد کشتی هوایی بمیرد
[ترجمه ترگمان]او تاج را کنار زد و کشتی هوایی را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The great airship Graf Zeppelin cruises away from her moorings.
[ترجمه گوگل]کشتی هوایی بزرگ گراف زپلین از لنگرگاه‌هایش دور می‌شود
[ترجمه ترگمان]کشتی بزرگ کشتی هوایی Graf Zeppelin از moorings دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The pygmies were gone, and below the airship was a soft desert of fine, white sand.
[ترجمه گوگل]کوتوله ها رفته بودند و زیر کشتی هوایی صحرای نرمی از ماسه های ریز و سفید وجود داشت
[ترجمه ترگمان]pygmies رفته بودند و زیر کشتی یک صحرای نرم و نرم و سفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And the Skyship is a pressure airship, whereas the old airships had rigid bodies.
[ترجمه گوگل]و Skyship یک کشتی هوایی تحت فشار است، در حالی که کشتی های هوایی قدیمی بدنه سفت و سختی داشتند
[ترجمه ترگمان]و the یک کشتی هوایی تحت فشار است، در حالی که the قدیمی بدن های سفت و سختی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After Shenzhou seventh airship replenishment propellant, to will launch the location with rocket docking and the vertical transportation, will carry on the final condition check and the confirmation.
[ترجمه گوگل]پس از Shenzhou هفتمین پیشرانه پر کردن کشتی هوایی، به محل با موشک و حمل و نقل عمودی راه اندازی خواهد شد، بررسی وضعیت نهایی و تایید را انجام خواهد داد
[ترجمه ترگمان]بعد از بالن هفتم به نام سوخت تامین مجدد، که محل را با اتصال راکت و حمل و نقل عمودی راه اندازی خواهد کرد، شرایط نهایی بررسی و تایید آن را انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hunter the together corrupt big dirigible airship of member's vehicle of the whole line car brigade together and together shows up and truly invite each clansmen strongly a crest!
[ترجمه گوگل]شکارچی با هم فاسد بالون بزرگ dirigible از وسیله نقلیه اعضای کل تیپ ماشین خط با هم و با هم ظاهر می شود و واقعاً از هر قبیله دعوت می کند به شدت یک تاج!
[ترجمه ترگمان]شکارچی که به وسیله کشتی به وسیله کشتی به وسیله یک کشتی هوایی به وسیله یک کشتی به یک سفینه فضایی برخورد می کند و به طور کامل هر یک از clansmen را به شدت بر فراز یک تاج دعوت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 1936 Germany Began regular transatlantic airship passenger service.
[ترجمه گوگل]در سال 1936 آلمان خدمات منظم مسافربری کشتی هوایی فراآتلانتیک را آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۶ آلمان به طور منظم سفینه فضایی هوایی را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thirty - five persons on the airship and one person on the ground were killed.
[ترجمه گوگل]سی و پنج نفر در کشتی هوایی و یک نفر روی زمین کشته شدند
[ترجمه ترگمان]سی و پنج نفر در کشتی هوایی و یک نفر روی زمین کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. During blastoff of the stratospheric airship by buoyancy, stable attitude control is needed.
[ترجمه گوگل]در طول انفجار کشتی هوایی استراتوسفر توسط شناوری، کنترل وضعیت پایدار مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]در طول تخلیه سفینه فضایی به وسیله شناوری، کنترل وضعیت پایدار مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The part of a balloon or airship that carries people and cargo.
[ترجمه گوگل]بخشی از بالون یا کشتی هوایی که افراد و محموله را حمل می کند
[ترجمه ترگمان]قسمتی از بالن یا کشتی هوایی که حامل مردم و کالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The airship settled down in a field.
[ترجمه گوگل]کشتی هوایی در یک مزرعه مستقر شد
[ترجمه ترگمان]کشتی هوایی در یک میدان مستقر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The airship was completely burnt in a few seconds.
[ترجمه گوگل]کشتی هوایی در عرض چند ثانیه کاملاً سوخت
[ترجمه ترگمان]کشتی هوایی در عرض چند ثانیه کاملا سوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بالون (اسم)
balloon, airship, dirigible, zeppelin

سفینهء هوایی (اسم)
airship

انگلیسی به انگلیسی

• lighter-than-air aircraft with propulsion and steering systems
an airship is an aircraft that is supported in the air by a large balloon filled with gas. passengers sit in a compartment underneath the balloon.
balloon which is driven by a propeller and can be steered

پیشنهاد کاربران

airship ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: کشتی هوایی
تعریف: هواگَردی موتوردار و سبک‏تر از هوا

بپرس