aircrew

/ˈerˌkruː//ˈeəkruː/

معنی: کارمندان و خلبانان هواپیما
معانی دیگر: خدمه ی هواپیما (یا ناو هوایی)، پروازیار، مهماندار

جمله های نمونه

1. Not all the aircrew who flew that night returned.
[ترجمه گوگل]همه خدمه هوایی که آن شب پرواز کردند، برنگشتند
[ترجمه ترگمان]نه تمام the که اون شب پرواز کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Other aircrew who died in the crash were . . . In Lyneham, the transport planes were flying again today.
[ترجمه گوگل]سایر خدمه هواپیما که در این سانحه جان باختند بودند در لاینهام، هواپیماهای ترابری امروز دوباره در حال پرواز بودند
[ترجمه ترگمان]سایر افرادی که در این سانحه کشته شدند، در Lyneham بودند که هواپیماهای حامل بار دیگر در حال پرواز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This unsettled all aircrew before they even started training at the Operational Training Unit.
[ترجمه گوگل]این امر همه خدمه هواپیما را حتی قبل از شروع آموزش در واحد آموزش عملیاتی ناآرام کرد
[ترجمه ترگمان]این مساله قبل از اینکه آن ها شروع به آموزش در واحد آموزش عملیاتی کنند همه جا را آشفته کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many would-be Aurigny aircrew, some very experienced indeed, have come, tried, failed and gone their way.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خدمه هوایی Aurigny، برخی از آنها واقعاً با تجربه، آمده اند، تلاش کرده اند، شکست خورده اند و راه خود را رفته اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها - Aurigny aircrew، که در واقع خیلی باتجربه هستند، آمده اند، تلاش کرده اند، شکست خورده اند و به راهشان ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He would then have an aircrew meal and attend the final briefing.
[ترجمه گوگل]او سپس یک وعده غذایی خدمه هواپیما می خورد و در جلسه توجیهی نهایی شرکت می کرد
[ترجمه ترگمان]او سپس غذای aircrew خواهد خورد و در جلسه توجیهی نهایی شرکت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No aircrew ever thought Berlin was an easy op.
[ترجمه گوگل]هیچ خدمه هوایی هرگز فکر نمی کرد برلین یک عملیات آسان است
[ترجمه ترگمان]هیچ کس فکر نمی کرد که برلین عمل آسونی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There were in all six of an aircrew, plus an army dispatcher.
[ترجمه گوگل]در هر شش نفر یک خدمه هوایی به اضافه یک اعزام کننده ارتش وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در هر شش تا از an و اضافه یک اعزام ارتش در آنجا حضور داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From now on all aircrew went through either a full conversion course or a short refresher course.
[ترجمه گوگل]از این پس همه خدمه هواپیما یا یک دوره تبدیل کامل یا یک دوره تکمیلی کوتاه را سپری کردند
[ترجمه ترگمان]از این به بعد همه aircrew از یک دوره تبدیل کامل یا یک دوره یادآوری کوتاه عبور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I must admit I missed seeing the aircrew boys around.
[ترجمه گوگل]باید اعتراف کنم دلم برای دیدن پسران خدمه هواپیما در اطراف تنگ شده بود
[ترجمه ترگمان]باید اعتراف کنم که دلم برای دیدن بچه های aircrew تنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Do you know what the responsibilities for the aircrew are?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید مسئولیت خدمه هواپیما چیست؟
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید مسئولیت این aircrew چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Observation of electroenterogram in 50 healthy aircrew.
[ترجمه گوگل]مشاهده الکتروآنتروگرام در 50 خدمه هواپیمای سالم
[ترجمه ترگمان]مشاهده of در ۵۰ aircrew سالم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through using sound technology, comb-out blemish, move for aircrew safety, stability provide strong safeguard.
[ترجمه گوگل]از طریق استفاده از فناوری صدا، لکه های شانه کردن، حرکت برای ایمنی خدمه هواپیما، پایداری حفاظت قوی را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنولوژی صدا، عیب شانه (شانه)، حرکت برای ایمنی aircrew، ثبات، حفاظت قوی را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The ratio of aircraft to pilots ( aircrew ) is usually 1:
[ترجمه گوگل]نسبت هواپیما به خلبان (خدمه هواپیما) معمولاً 1 است:
[ترجمه ترگمان]نسبت هوایی به خلبان (aircrew)معمولا ۱:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Make generate electricity when the plan, of aircrew open stopping is the issue that must consider.
[ترجمه گوگل]ایجاد برق زمانی که طرح توقف باز خدمه هواپیما موضوعی است که باید در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که برنامه، توقف باز aircrew مساله ای است که باید در نظر گرفته شود، تولید برق کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To probe Characteristics and effect of myringorupture aircrew on flight.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی‌ها و تأثیر خدمه هواپیمای مایرینگوروپارچر در پرواز
[ترجمه ترگمان]هدف برای بررسی ویژگی ها و تاثیر of در پرواز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It shows this air crew just as he baled out of the aircraft less his parachute harness which he had abandoned on landing.
[ترجمه گوگل]این خدمه هوایی را نشان می‌دهد که همان‌طور که از هواپیما بیرون می‌کشد و مهار چتر نجات خود را که هنگام فرود رها کرده بود
[ترجمه ترگمان]این کشتی هوایی را نشان می دهد که از هواپیما پیاده شد و از هواپیما بیرون آمد و با چتر نجاتی که در آن پیاده شده بود، پیاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. If the Nations Air crew had been alerted, it might not have had to take evasive action.
[ترجمه گوگل]اگر به خدمه Nations Air هشدار داده می شد، ممکن بود مجبور به انجام اقدامات فراری نمی شد
[ترجمه ترگمان]اگر خدمه سازمان ملل هشدار داده بودند، ممکن بود مجبور نباشد اقدام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Visa C to train attendants, air crew members and seamen operating international services, and to their accompanying family members.
[ترجمه گوگل]ویزا C برای آموزش خدمه، اعضای خدمه هوایی و دریانوردانی که خدمات بین المللی را انجام می دهند و به اعضای خانواده همراه آنها
[ترجمه ترگمان]ویزا سی برای آموزش کارکنان، خدمه هوایی و دریانوردان که خدمات بین المللی انجام می دهند و اعضای خانواده همراهشان را آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. My government understands and expects that our air crew will be permitted to depart China as soon as possible.
[ترجمه گوگل]دولت من درک می کند و انتظار دارد که خدمه هوایی ما در اسرع وقت اجازه خروج از چین را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]دولت من درک می کند و انتظار دارد که کارکنان هوایی ما هر چه زودتر از چین خارج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Air crew must love, love - made fighter; friendship first, competition second.
[ترجمه گوگل]خدمه هوایی باید عاشق جنگنده باشند اول دوستی، دوم رقابت
[ترجمه ترگمان]خدمه هوایی باید عاشق، جنگجوی عاشق شده، دوستی اول، رقابت دوم باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Earlier this year, an air crew foiled a woman's alleged effort to ignite a commercial aircraft in an apparent terrorist act, and the plane successfully made an emergency landing in western China.
[ترجمه گوگل]در اوایل سال جاری، یک خدمه هوایی تلاش ادعایی یک زن برای آتش زدن یک هواپیمای تجاری را در یک اقدام تروریستی آشکار خنثی کرد و هواپیما با موفقیت فرود اضطراری در غرب چین انجام داد
[ترجمه ترگمان]در اوایل سال جاری، یک تیم هوایی تلاش یک زن برای شعله ور کردن یک هواپیمای تجاری در یک اقدام تروریستی آشکار را خنثی کرد و هواپیما با موفقیت فرود اضطراری در غرب چین را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The performance difference between air crew drill and mud motor was analyzed under the air drilling condition.
[ترجمه گوگل]تفاوت عملکرد بین مته خدمه هوا و موتور گل تحت شرایط حفاری هوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تفاوت عملکرد بین مته خدمه هوایی و موتور گل و لای در شرایط حفاری هوا مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. For this tour Sugar also carried two engine fitters and an airframe fitter, Cecil W Brownlee, as well as the air crew.
[ترجمه گوگل]برای این تور، Sugar همچنین دو تناسب موتور و یک تعبیه کننده بدنه هواپیما، Cecil W Brownlee، و همچنین خدمه هوا را همراه داشت
[ترجمه ترگمان]برای این تور، شکر دو fitters موتور و یک بدنه هواپیما مناسب تر، Cecil W brownlee و نیز خدمه هوایی را حمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. We are still insisting that the attack on Baghdad was carried out to protect the lives of our air crew.
[ترجمه گوگل]ما همچنان اصرار داریم که حمله به بغداد برای حفاظت از جان خدمه هوایی ما انجام شد
[ترجمه ترگمان]ما هنوز اصرار داریم که حمله به بغداد برای محافظت از جان خدمه هوایی ما انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Tests on three helicopter aircrews returning to the carrier after conducting missions near Sendai meanwhile "identified low levels of radioactivity on 17 air crew members," the statement said.
[ترجمه گوگل]در بیانیه آمده است که آزمایشات روی سه خدمه هلیکوپتری که پس از انجام ماموریت در نزدیکی سندای به ناو بازمی‌گشتند، «سطح پایین رادیواکتیویته را در 17 خدمه هوایی شناسایی کرد»
[ترجمه ترگمان]در این بیانیه گفته شده است که آزمایش ها بر روی سه بالگرد \"aircrews\" پس از انجام ماموریت در نزدیکی سندای در حال بازگشت به ناو هواپیمابر و در عین حال سطوح پایین رادیواکتیویته در ۱۷ خدمه هوایی را شناسایی کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Objective To observe effect of eustachian tube dysfunction on function of internal ear in air crew.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر اختلال عملکرد شیپور استاش بر عملکرد گوش داخلی خدمه هوا
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار مشاهده اثر اختلال عملکرد tube بر عملکرد گوش داخلی در خدمه هوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Occupational exposure from natural radiation should be controlled, such as to underground miners and air crew.
[ترجمه گوگل]مواجهه شغلی ناشی از تشعشعات طبیعی باید کنترل شود، مانند معدنچیان زیرزمینی و خدمه هوا
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن حرفه ای در معرض تشعشع طبیعی باید کنترل شود، مانند معدنچیان زیرزمینی و خدمه هوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Take love for the sky, let me engage in their favorite cause, which will allow me to work full of enthusiasm, I believe I can become a good air crew, let me dream of wings with trainees fly!
[ترجمه گوگل]به آسمان عشق بورزم، بگذار در کار مورد علاقه آنها شرکت کنم، که به من اجازه می دهد پر از اشتیاق کار کنم، معتقدم می توانم خدمه هوایی خوبی شوم، بگذار رویای بال هایی با کارآموزان پرواز کنم!
[ترجمه ترگمان]عشق به آسمان را در نظر بگیرید، اجازه دهید به علت مورد علاقه خود درگیر شوم، که به من اجازه می دهد تا پر از شور و شوق کار کنم، به نظرم من می توانم یک گروه هوایی خوب بشوم، اجازه بدهید با کارآموزان پرواز کنم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Chinese government, in 200 promulgated and implemented the standards for controlling exposure to cosmic radiation of air crew GBZ 140—200
[ترجمه گوگل]دولت چین در سال 200 استانداردهای کنترل قرار گرفتن در معرض تشعشعات کیهانی خدمه هوایی GBZ 140-200 را اعلام و اجرا کرد
[ترجمه ترگمان]دولت چین، در سال ۲۰۰، استانداردهای کنترل قرار گرفتن در معرض تابش کیهانی خدمه پرواز را به میزان ۱۴۰ تا ۲۰۰ نفر اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. Objeefive To investigate the mental health status of the air crew.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی وضعیت سلامت روان خدمه هواپیما
[ترجمه ترگمان]Objeefive برای بررسی وضعیت سلامت روانی کارکنان هوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کارمندان و خلبانان هواپیما (اسم)
aircrew

انگلیسی به انگلیسی

• crew that operates an aircraft (also air crew)
the aircrew on a plane are the pilot and other people who are responsible for flying it and for looking after the passengers.
crew manning an aircraft

پیشنهاد کاربران

aircrew ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: خدمۀ هوایی
تعریف: گروه پروازی هر هواگَرد شامل خلبان و مهندس پرواز و مهمانداران و سایر خدمه
کادر پرواز

بپرس