airglow

/ˈerˌɡloʊ//ˈerˌɡləʊ/

روشنایی شب، درخشش خفیف و مداوم در آسمان شب، روشنایی که در هنگام غروب به علت تابش افتاب به جوزمین پدید می اید

جمله های نمونه

1. The resulting radiation is known as airglow.
[ترجمه گوگل]تابش حاصله به عنوان درخشش هوا شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]تابش حاصل به عنوان airglow شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The nighttime airglow, or nightglow, correspond to the intensity of a candle at 100 m distance.
[ترجمه گوگل]درخشش هوا در شب یا درخشش شب، با شدت یک شمع در فاصله 100 متری مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]airglow شبانه، یا nightglow، مطابق با شدت یک شمع در فاصله ۱۰۰ متر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Airglow keychain, Marble keychain is offered.
[ترجمه گوگل]جاکلیدی Airglow، جاکلیدی مرمر ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]Airglow keychain، Marble keychain پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Through detecting the Doppler shifts of airglow (aurora) in upper atmosphere, the physical quantity such as velocity, temperature and pressure of upper atmosphere is derived.
[ترجمه گوگل]از طریق تشخیص جابجایی داپلر درخشش هوا (شفق قطبی) در جو فوقانی، کمیت فیزیکی مانند سرعت، دما و فشار جو فوقانی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]از طریق تشخیص جابه جایی داپلر of (نور خورشید)در اتمسفر فوقانی، کمیت فیزیکی از قبیل سرعت، دما و فشار اتمسفر فوقانی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These techniques include the ionospheric tomography, airglow, GPS beacon, conjugate observations and radar interferometry.
[ترجمه گوگل]این تکنیک ها شامل توموگرافی یونوسفر، درخشش هوا، چراغ GPS، مشاهدات مزدوج و تداخل سنجی راداری است
[ترجمه ترگمان]این روش ها شامل بازیابی طبقه یونسفر، airglow، beacon GPS، مشاهدات مزدوج و تداخل سنجی راداری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Green and yellow airglow appears in thin layers above the limb of the Earth, extending from image left to the upper right.
[ترجمه گوگل]درخشش هوای سبز و زرد در لایه‌های نازک بالای اندام زمین ظاهر می‌شود که از تصویر سمت چپ به سمت راست بالا امتداد می‌یابد
[ترجمه ترگمان]سبز و زرد در لایه های نازک بالای سر زمین ظاهر می شوند و از تصویر سمت راست به سمت راست بالا کشیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Note that HAARP can also induce airglow and generate high-altitude plasma - in effect an artificial aurora borealis.
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که HAARP همچنین می تواند درخشش هوا را القا کند و پلاسما در ارتفاع بالا تولید کند - در واقع یک شفق قطبی مصنوعی
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که HAARP همچنین می تواند airglow ها را القا کند و پلاسما بلند ارتفاع تولید کند - در اثر نور aurora شمالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The application of system transfer function in measuring night airglow, the temperature shift and the error estimation of the system are also briefly discussed.
[ترجمه گوگل]کاربرد تابع انتقال سیستم در اندازه گیری درخشش هوا در شب، تغییر دما و تخمین خطای سیستم نیز به اختصار مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]کاربرد تابع انتقال سیستم در اندازه گیری airglow، تغییر دما و برآورد خطا سیستم نیز به طور خلاصه مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In this case, the foreshortened meteor flash is right of frame center, below the curving limb of the Earth and a layer of greenish airglow.
[ترجمه گوگل]در این حالت، فلاش شهاب کوتاه شده در سمت راست مرکز قاب، زیر قسمت خمیده زمین و لایه ای از درخشش هوای سبز رنگ قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در این حالت، شهابی foreshortened، راست از مرکز چارچوب، زیر پای خمیده زمین و یک لایه سبز متمایل به سبز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. High above the Indian Ocean, astronauts captured these four images (animated here) of the Aurora Australis and surrounding airglow in the Earth's atmosphere as the ISS orbits quickly past.
[ترجمه گوگل]در بالای اقیانوس هند، فضانوردان این چهار تصویر (متحرک در اینجا) از شفق قطبی استرالیا و درخشش هوای اطراف آن در جو زمین را در حالی که ایستگاه فضایی بین‌المللی به سرعت در حال گردش است، ثبت کردند
[ترجمه ترگمان]در بالای اقیانوس هند، فضانوردان این چهار تصویر را (زنده در اینجا)از اورورا australis و اطراف airglow در اتمسفر زمین، به عنوان مدارهای ISS به سرعت از بین می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

airglow ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: هوادرخش
تعریف: گسیل تابش شبه پایدار گازهای جوّ بالا به عرض‏های میانی و پایین|||متـ . شفق دائمی permanent aurora
هواتاب

بپرس