aleatory

/ˈeɪliəˌtɔːri//ˈeɪliəˌtɔːi/

معنی: الله بختی، بسته بهبخت
معانی دیگر: شانسی، بختکی، فی البداهه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: pertaining to or depending on luck, chance, or contingency.

- The composer introduced aleatory features into the symphony, such as allowing musicians to play certain sections at whatever tempo they chose.
[ترجمه گوگل] آهنگساز ویژگی‌هایی را به سمفونی معرفی کرد، مانند اینکه به نوازندگان اجازه می‌داد بخش‌های خاصی را با هر سرعتی که انتخاب می‌کنند بنوازند
[ترجمه ترگمان] این آهنگساز ویژگی های aleatory را به سمفونی معرفی کرد، از جمله این که به نوازندگان اجازه می دهد تا با هر سرعتی که انتخاب می کنند، بخش های خاصی بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Aleatory as the main feature, it has obvious difference from jitsusada contracts.
[ترجمه گوگل]Aleatory به عنوان ویژگی اصلی، تفاوت آشکاری با قراردادهای jitsusada دارد
[ترجمه ترگمان]Aleatory به عنوان ویژگی اصلی، تفاوت آشکاری از قراردادهای jitsusada دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The uncertainty nature of aleatory contract determines that the principle of utmost good faith should be applied.
[ترجمه گوگل]ماهیت نامطمئن بودن قرارداد التزام تعیین می کند که اصل حسن نیت حداکثری باید اعمال شود
[ترجمه ترگمان]ماهیت عدم قطعیت قرارداد aleatory مشخص می کند که اصل بیش ترین حسن نیت باید اعمال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As the electrochemical rectifier transformer CAD system is aleatory and enormous, it is divided into two parts.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که سیستم CAD ترانسفورماتور یکسو کننده الکتروشیمیایی قابل توجه و عظیم است، به دو بخش تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که سیستم CAD مبدل الکترو شیمیایی aleatory و عظیم است، به دو بخش تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The aleatory contract is a special contract taking uncertain item as the contract object. It's contingent, so people generally regard it as the improper one.
[ترجمه گوگل]عقد التزام عقد خاصی است که مورد غیر قطعی را موضوع قرارداد می داند این احتمالی است، بنابراین مردم به طور کلی آن را نامناسب می دانند
[ترجمه ترگمان]قرارداد aleatory یک قرارداد خاص است که مورد نامشخص را به عنوان شی قرارداد در نظر می گیرد این مشروط است، بنابراین مردم به طور کلی آن را نامناسب می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the electrochemical rectifier transformer CAD system aleatory and enormous, it is divided into two parts.
[ترجمه گوگل]به عنوان یکسو کننده الکتروشیمیایی ترانسفورماتور سیستم CAD آشکار و عظیم، آن را به دو بخش تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک سیستم مکانیکی مبدل یکسو کننده الکتروشیمیایی، این سیستم به دو بخش تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Aleatory" is an adjective (derived from Latin) applied to several of the arts.
[ترجمه گوگل]"Aleatory" یک صفت (برگرفته از لاتین) است که به چندین هنر اطلاق می شود
[ترجمه ترگمان]صفت \"Aleatory\" یک صفت (برگرفته از لاتین)برای چند تا از هنرها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The aleatory feature of insurance contracts is one of the reasons that result in moral hazards, while the exclusion clauses are arranged as reasonable regime to exempt the moral hazard.
[ترجمه گوگل]ویژگی مشروط بودن قراردادهای بیمه یکی از دلایلی است که منجر به خطرات اخلاقی می شود، در حالی که بندهای حذف به عنوان رژیم معقول برای معافیت خطر اخلاقی تنظیم شده است
[ترجمه ترگمان]ویژگی aleatory قراردادهای بیمه یکی از دلایلی است که به مخاطرات اخلاقی منتج می شود، در حالی که بنده ای محرومیت به عنوان یک رژیم معقول برای معاف کردن خطرات اخلاقی تنظیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Your experience of speculation makes you have aleatory thought.
[ترجمه گوگل]تجربه شما از حدس و گمان شما را وادار می کند که به فکر حقایق بپردازید
[ترجمه ترگمان]تجربه شما درباره گمانه زنی های شما باعث می شود که شما فکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As the aleatory risk is created and allocated by aleatory contract, it triggers some social problems that need to be regulated by legislation.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ریسک استفراغی توسط قرارداد تخصیصی ایجاد و تخصیص می‌یابد، باعث ایجاد برخی مشکلات اجتماعی می‌شود که باید توسط قانون تنظیم شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ریسک aleatory توسط قرارداد aleatory ایجاد و تخصیص داده می شود، برخی مشکلات اجتماعی را که باید توسط قانون تنظیم شوند را تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This approach considers two factors which induce the safety time, then the project schedule can be executed according to its expected probability when aleatory risk events are strictly controlled.
[ترجمه گوگل]این رویکرد دو عامل را در نظر می‌گیرد که زمان ایمنی را القا می‌کند، سپس برنامه زمان‌بندی پروژه را می‌توان با توجه به احتمال مورد انتظار آن زمانی که رویدادهای خطر احتمالی به شدت کنترل می‌شوند، اجرا کرد
[ترجمه ترگمان]این رویکرد دو عامل را در نظر می گیرد که زمان ایمنی را القا می کند، سپس برنامه پروژه طبق احتمال پیش بینی شده ان اجرا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the last part, the author gives legal advice on aleatory contracts from the perspective of legislative system and boundary of legitimacy.
[ترجمه گوگل]در بخش آخر، نگارنده به ارائه مشاوره حقوقی در خصوص عقود التزام از منظر نظام قانونگذاری و مرز مشروعیت می پردازد
[ترجمه ترگمان]در بخش آخر، مولف به ارایه مشاوره حقوقی از دیدگاه نظام قانونگذاری و مرز مشروعیت می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Up till now, there isn't a clear definition, category, feature on aleatory contract, nor its legal legislation.
[ترجمه گوگل]تا به حال، تعریف، طبقه بندی، ویژگی روشنی در مورد قرارداد التزام و قانون قانونی آن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]تاکنون تعریف روشنی از مقوله، ویژگی در قرارداد aleatory و قانون قانونی آن وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mutual obligatory, uncertainty of performance and imbalance of consideration are inherent features of aleatory contracts.
[ترجمه گوگل]الزام متقابل، عدم اطمینان در اجرا و عدم تعادل در پرداخت از ویژگی های ذاتی قراردادهای التزامی است
[ترجمه ترگمان]شرط متقابل، عدم اطمینان از عملکرد و عدم تعادل در ملاحظات، ویژگی های ذاتی قراردادهای aleatory هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the fourth part, this paper demonstrates the legitimacy of most aleatory contracts, and puts forward the author's evaluation criteria, based on which the author then evaluates wagering contracts.
[ترجمه گوگل]در بخش چهارم، این مقاله مشروعیت اکثر قراردادهای التزام را نشان می‌دهد و معیارهای ارزیابی نویسنده را مطرح می‌کند که بر اساس آن نویسنده قراردادهای شرط‌بندی را ارزیابی می‌کند
[ترجمه ترگمان]در بخش چهارم، این مقاله مشروعیت اکثر قراردادهای aleatory را نشان می دهد و معیارهای ارزیابی مولف را مطرح می کند که براساس آن مولف قرارداد wagering را ارزیابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الله بختی (صفت)
stochastic, aleatory, happy-go-lucky

بسته به بخت (صفت)
aleatory

تخصصی

[آمار] کتَره ای

انگلیسی به انگلیسی

• contingent upon a future event, depending on luck, occasional

پیشنهاد کاربران

بپرس