alimentary canal

/ˌæləˈmentərikəˈnæl//ˌælɪˈmentərikəˈnæl/

معنی: جهاز هاضمه
معانی دیگر: دستگاه گوارش، مجرای گوارش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the body passage into which food is ingested and in which it is digested; passage from the mouth to the anus; digestive tract.

جمله های نمونه

1. the alimentary canal of the human body.
[ترجمه گوگل]کانال گوارشی بدن انسان
[ترجمه ترگمان]the بدن انسان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had the disease of alimentary canal.
[ترجمه گوگل]او به بیماری مجرای گوارشی مبتلا بود
[ترجمه ترگمان]او بیماری canal را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Presented with a diagram of the alimentary canal, he tended to marvel at its artistry rather than study its efficiency.
[ترجمه گوگل]او با ارائه نموداری از مجرای گوارش، به جای مطالعه کارایی آن، تمایل داشت از هنر آن شگفت زده شود
[ترجمه ترگمان]با نموداری از کانال alimentary، به جای مطالعه کارایی آن، از هنرمندی آن به حیرت افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The heart slows, the alimentary canal and the bladder constrict.
[ترجمه گوگل]قلب کند می شود، مجرای گوارشی و مثانه منقبض می شود
[ترجمه ترگمان]ضربان قلب کم می شود، دستگاه گوارش و مثانه به هم فشرده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Government is like a baby. An alimentary canal with a big appetite at one end and no responsibility at the other. RONALD REAGAN
[ترجمه گوگل]دولت مثل بچه است مجرای گوارشی با اشتهای زیاد در یک طرف و بدون مسئولیت در طرف دیگر رونالد ریگان
[ترجمه ترگمان]دولت مثل یک بچه است یک کانال alimentary با اشتهای زیاد در یک طرف و هیچ مسئولیتی در طرف دیگر نیست برچسب ریگان (ریگان):
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The alimentary canal in our bodies is so named because digestion of foods occurs there.
[ترجمه گوگل]مجرای گوارشی بدن ما به این نام خوانده می شود زیرا هضم غذاها در آنجا اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]کانال alimentary در بدن ما به این دلیل نامگذاری شده است که هضم مواد غذایی در آنجا رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Alimentary canal neoplasm is the most common cancer.
[ترجمه گوگل]نئوپلاسم مجرای گوارش شایع ترین سرطان است
[ترجمه ترگمان]neoplasm کانال معمول ترین نوع سرطان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Finally, the structure and function of the alimentary canal and its significances in Panorpidae taxonomy are briefly discussed.
[ترجمه گوگل]در نهایت، ساختار و عملکرد کانال گوارشی و اهمیت آن در طبقه بندی Panorpidae به طور خلاصه مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در نهایت ساختار و عملکرد کانال alimentary و significances در طبقه بندی Panorpidae به طور خلاصه مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The alimentary canal or a portion thereof, especially the intestine or stomach.
[ترجمه گوگل]مجرای گوارش یا قسمتی از آن به ویژه روده یا معده
[ترجمه ترگمان]مجرای alimentary یا بخشی از آن، به خصوص روده یا معده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion: Heavy heroin use, having a history of alimentary canal diseases and sudden and long time natural drug withdrawal likely cause upper alimentary canal bleeding.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: مصرف شدید هروئین، سابقه بیماری‌های مجاری گوارشی و قطع ناگهانی و طولانی مدت مواد طبیعی احتمالاً باعث خونریزی مجرای فوقانی دستگاه گوارش می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: استفاده از هروئین سنگین، داشتن تاریخچه بیماری های کانال alimentary و خروج ناگهانی و ناگهانی مواد مخدر به احتمال زیاد باعث خونریزی شدید کانال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The adult alimentary canal is long and narrow, its crop is long bag-shaped, very few papillae in front part of the midgut.
[ترجمه گوگل]مجرای گوارش بزرگسالان طولانی و باریک است، محصول آن کیسه ای شکل بلند است، پاپیلاهای بسیار کمی در قسمت جلوی روده میانی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]کانال alimentary بالغ بسیار بلند و باریک است و محصول آن به شکل کیسه بلند است و تعداد بسیار کمی از آن ها در قسمت جلو of قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The enlarged, saclike portion of the alimentary canal, one of the principal organs of digestion, located in vertebrates between the esophagus and the small intestine.
[ترجمه گوگل]بخش بزرگ شده و کیسه ای مجرای گوارش، یکی از اندام های اصلی هضم، در مهره داران بین مری و روده کوچک قرار دارد
[ترجمه ترگمان]قسمت enlarged و saclike مجرای alimentary، یکی از اندام های اصلی گوارش، واقع در مهره داران بین مری و روده کوچک واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The epithelium of the alimentary canal is squamous, cuboidal or columnar.
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم مجرای گوارش سنگفرشی، مکعبی یا ستونی است
[ترجمه ترگمان]بافت پوششی کانال alimentary squamous، cuboidal یا ستونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The alimentary canal consists of mouth, esophagus, crop, stomach, caecum, intestine and rectum.
[ترجمه گوگل]مجرای گوارش از دهان، مری، محصول، معده، سکوم، روده و راست روده تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مجرای alimentary شامل دهان، مری، محصول، معده، روده، روده و مقعد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The results showed that the alimentary canal of X. germanus was composed of foregut, midgut and hindgut.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که مجرای گوارشی X germanus از پیش روده، روده میانی و روده عقبی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که کانال alimentary X germanus مرکب از foregut، midgut و hindgut بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جهاز هاضمه (اسم)
alimentary canal

انگلیسی به انگلیسی

• (anatomy) intestinal tract, digestive tract, gastrointestinal tract, digestive system's tubular passage through which food passes wherein digestion occurs and from which wastes are eliminated (extending from the mouth to the anus and includes the pharynx, esophagus, stomach, and intestines)
the alimentary canal in a person or animal is the passage in their body through which food passes from their mouth to their anus; a medical term.

پیشنهاد کاربران

بپرس