all that


(در برخی فرقه های مسیحی) روز ارواح (روز دوم نوامبر که در آن برای مردگان دعا می کنند)، (عامیانه) 1- (در ساختارهای منفی) آنقدرها هم نه، نه آن مقدار، 2- و چیزهای مشابه، و غیره

جمله های نمونه

1. All that glitters is not gold.
[ترجمه گوگل]هر گردی که گردو نیست
[ترجمه ترگمان]هر گردی گردو نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A wise man thinks all that he says, a fool says all that he thinks.
[ترجمه گوگل]مرد عاقل هر چه می گوید فکر می کند، یک احمق هر چه فکر می کند می گوید
[ترجمه ترگمان]یک آدم عاقل همه چیزهایی را که می گوید فکر می کند، یک احمق تمام چیزهایی را که فکر می کند می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Say not all that you know, believe not all that you hear.
[ترجمه گوگل]هر چه می دانی نگو، هر چه می شنوی باور نکن
[ترجمه ترگمان]هر چی رو که می دونی نه تنها چیزی که می دونی رو باور کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The wise hand doth not all that the foolish mouth speaks.
[ترجمه گوگل]دست عاقل تمام آنچه را که دهان نادان می گوید انجام نمی دهد
[ترجمه ترگمان]دست عاقل همه این حرف ها را نمی زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Believe not all that you see nor half what you hear.
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی را که می بینید و نه نصف چیزی را که می شنوید باور نکنید
[ترجمه ترگمان]هر آنچه را که می شنوید، نه نصف آنچه را که می شنوید، باور نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All that glisters is not gold.
[ترجمه Saeid.T] چیزهایی که ( هرچی که، منظور اینه که تعداداش مشخص نیست ولی به نظر زیاده یا پراکنده است روی سطح ) برق میزنه طلا نیست
|
[ترجمه گوگل]تمام چیزی که می درخشد طلا نیست
[ترجمه ترگمان]همه این glisters طلا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All that walking has given me an appetite.
[ترجمه گوگل]این همه راه رفتن به من اشتها داده است
[ترجمه ترگمان] همه اون راه رفتن به من اشتهای زیادی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'm fed up with work, meetings,[Sentence dictionary] and all that jazz.
[ترجمه گوگل]من از کار، جلسات، [فرهنگ جملات] و این همه موسیقی جاز خسته شده ام
[ترجمه ترگمان]من از کار، جلسات، [ فرهنگ لغت نامه ] و همه آن چیزی که جاز دارد، تغذیه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The doctors did all that was humanly possible to save him.
[ترجمه گوگل]پزشکان هر کاری که از نظر انسانی ممکن بود برای نجات او انجام دادند
[ترجمه ترگمان]دکترها تمام کارهایی را که برای نجات او امکان پذیر بود انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All that you do, do with your might; things done by halves are never done right.
[ترجمه گوگل]هر کاری که انجام می دهید، با قدرت خود انجام دهید کارهایی که نصف می شوند هرگز درست انجام نمی شوند
[ترجمه ترگمان]کاری که شما می کنید، با قدرت خود انجام بدهید؛ کارهایی که halves انجام می دهند هرگز درست انجام نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All that I gave was likely to consider as negligible.
[ترجمه گوگل]همه آنچه من دادم احتمالاً ناچیز تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]تمام آنچه به من داده بود ناچیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What's all that sticky stuff on the carpet?
[ترجمه گوگل]این همه چیز چسبناک روی فرش چیست؟
[ترجمه ترگمان]اون وسایل چسبناک روی قالی چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Simply phone the ticket hot-line and all that aggro will be a thing of the past.
[ترجمه گوگل]به سادگی با خط تلفن تلفن تماس بگیرید و تمام این اطلاعات مربوط به گذشته خواهد بود
[ترجمه ترگمان]فقط یه تلفن فقط یه خط داغ و همه اون aggro که از گذشته می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She's sickened all that she had eaten.
[ترجمه گوگل]او از تمام آنچه خورده بود بیمار است
[ترجمه ترگمان]از تمام چیزهایی که خورده بود حالش به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. All that ends well is well.
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که به خوبی به پایان می رسد خوب است
[ترجمه ترگمان]تمام این کارها خوب به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• everything that; special, extraordinary, superior (slang)

پیشنهاد کاربران

تمام چیزی
در جملات منفی با فرم be all that به معنی انقدر ها هم . معدل با very .
بمعنی از این قبیل چیزها .
با فرم be all that در جملات مثبت به معنی همه چیز تمام .
vishnu is all that!
هر آنچه
همۀ آنچه ( که )
از این قبیل
دو تا معنی میتونه داشته باشه
۱. آنقدرها هم ( در جمله های منفی )
. They aren't �all that� rich
. It's not all that difficult
۲. و چیزهای مربوط به آن / و چیزهای مشابه
sex and all that
در حد انتظار
همه آنچیزی که. . . . .
All that is needed
همه آنچیزی که مورد نیاز است. . .
1: ( اصطلاح در جملات منفی به معنی Not too ) : نه خیلی.
2: ( اصطلاح ) : به حدی یا اندازه ای که پیش بینی شده بود، حدی که انتظار می رفت.
https://idioms. thefreedictionary. com/all that

بپرس