alveolar

/ˌælviˈoʊlə//ˌælviˈəʊlə/

معنی: حفره ای، حفره دار، حبابک دار، حفره مانند
معانی دیگر: حباب مانند، حبابی، مانند حفره ی سر چپق، چپقی، حقه مانند، حفره حفره، ارگی، خانه ای، (کالبدشناسی) وابسته به بخشی از فک ها که حاوی حفره های دندان است، دندان خانه ای، (کالبدشناسی) وابسته به لثه ی درونی دندان های بالا و جلو، (کالبدشناسی) وابسته به حبابک های ریه، سورا  سورا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to small cavities such as the terminal air sacs of the lungs or the cells of a honeycomb.

(2) تعریف: of or pertaining to the part of the jaw containing the sockets of the teeth.

(3) تعریف: of a sound, articulated with the tongue close to or touching the roof of the mouth at the roots of the teeth.

- The sound in English represented by the letter "n" is an alveolar sound as well as being a nasal sound.
[ترجمه گوگل] صدایی که در زبان انگلیسی با حرف "n" نشان داده می شود، صدای آلوئولی و همچنین صدای بینی است
[ترجمه ترگمان] صدای زبان انگلیسی که با حرف n به نمایش درمی آید، صدای alveolar و نیز صدای بینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: alveolarly (adv.)
• : تعریف: an alveolar sound.

جمله های نمونه

1. the alveolar process of the jaw
برآمدگی ارگی آرواره

2. Gaseous exchange at the alveolar surface is gravely hindered and the lesion is often accompanied by interstitial emphysema and pulmonary oedema.
[ترجمه گوگل]تبادل گازی در سطح آلوئول به شدت مختل شده و ضایعه اغلب با آمفیزم بینابینی و ادم ریوی همراه است
[ترجمه ترگمان]مبادله Gaseous در سطح alveolar به شدت متوقف می شود و the اغلب با emphysema interstitial و oedema ریوی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In both examples the alveolar is assimilated to the place of articulation of the following segment.
[ترجمه گوگل]در هر دو مثال آلوئول به محل مفصل بندی قطعه زیر جذب می شود
[ترجمه ترگمان]در هر دو مثال، alveolar به جای مفصل بندی بخش زیر جذب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sonographic features of 22 cases with liver alveolar hydatidosis were reported.
[ترجمه گوگل]سونوگرافی 22 مورد مبتلا به هیداتیدوز آلوئولار کبدی گزارش شد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های Sonographic ۲۲ مورد با alveolar hydatidosis کبد گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective : To provide a quantity index for alveolar ridge augmentation at mandibular posterior area.
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه شاخص کمی برای افزایش برجستگی آلوئولی در ناحیه خلفی فک پایین
[ترجمه ترگمان]هدف: تهیه یک شاخص کمیت برای افزایش alveolar صخره در ناحیه خلفی mandibular
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each respiratory bronchiole breaks up abundant generous alveolar ducts. A Lot of smaller and collapsed pulmonary alveolus have been observed surrounding the alveolar ducts.
[ترجمه گوگل]هر برونشیول تنفسی مجاری آلوئولی سخاوتمندانه فراوانی را می شکند تعداد زیادی آلوئول ریوی کوچکتر و فرو ریخته در اطراف مجاری آلوئولی مشاهده شده است
[ترجمه ترگمان]هر دستگاه تنفسی، مجاری تنفسی بسیار سخاوتمندانه ای را قطع می کند تعداد زیادی از alveolus های ریوی کوچک تر و فروریخته در اطراف مجرای alveolar مشاهده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To study CT findings of broncho- alveolar carcinoma (BAC) and to assess their diagnostic value.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه یافته های CT کارسینوم برونش آلوئولار (BAC) و ارزیابی ارزش تشخیصی آنها
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه یافته های CT of - alveolar (BAC)و ارزیابی ارزش تشخیصی آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective: To establish a Rana catesbeiana alveolar membrane model and to investigate the pulmonary absorption characteristics of insulin using this model.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد مدل غشای آلوئولی Rana catesbeiana و بررسی ویژگی‌های جذب ریوی انسولین با استفاده از این مدل
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد یک مدل غشا alveolar catesbeiana Rana و بررسی ویژگی های جذب pulmonary انسولین با استفاده از این مدل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results: bone resorption was more obvious in alveolar bone with residual roots than that without roots.
[ترجمه گوگل]يافته‌ها: تحليل استخوان در استخوان آلوئولي با ريشه‌هاي باقيمانده بيشتر از بدون ريشه بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: استخوان resorption استخوانی در استخوان alveolar با ریشه های باقی مانده از ریشه ها آشکار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the same time, ligature of the inferior alveolar artery can reduce the risk of bleeding during operation.
[ترجمه گوگل]در عین حال، بستن شریان آلوئولار تحتانی می تواند خطر خونریزی حین عمل را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]در عین حال، اتصال شریان فرعی تحتانی می تواند خطر خونریزی در حین عملیات را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Recent studies suggest that GM-CSF correlate with alveolar macrophage function, lung host defense reaction and pulmonary surfactant homeostasis.
[ترجمه گوگل]مطالعات اخیر نشان می دهد که GM-CSF با عملکرد ماکروفاژ آلوئولی، واکنش دفاعی میزبان ریه و هموستاز سورفکتانت ریوی ارتباط دارد
[ترجمه ترگمان]مطالعات اخیر نشان می دهند که GM - CSF با عملکرد alveolar alveolar، واکنش دفاعی میزبان، و homeostasis surfactant ریوی ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Immune response gene expression and impairment of alveolar growth were studied in exposed vs . controlled mice.
[ترجمه گوگل]بیان ژن پاسخ ایمنی و اختلال در رشد آلوئولی در در معرض در مقابل مورد مطالعه قرار گرفت موش های کنترل شده
[ترجمه ترگمان]نقص ایمنی واکنش سیستم ایمنی بدن و نقص رشد alveolar در مقابل آن ها مورد مطالعه قرار گرفت موش های کنترل شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective: To observe the distribution of the Lipiodol Ultra-Fluid (LUF) after portal vein injection in the Wistar rats with hepatic alveolar echinococcosis (HAE) and study the blood supply of HAE.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده توزیع فوق مایع لیپیودول (LUF) پس از تزریق ورید پورتال در موش‌های صحرایی ویستار مبتلا به اکینوکوکوز آلوئولار کبدی (HAE) و مطالعه خونرسانی HAE
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده توزیع of Lipiodol (luf)پس از تزریق سیاه رگ مدخل در موش های Wistar با echinococcosis کبدی (hae)و بررسی منبع خون hae
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To evaluate the neurosensory functions of the inferior alveolar nerve(IAN)after two rigid internal fixations for the sagittal split of ramus osteotomy(SSRO)in monkeys.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی عملکردهای حسی عصبی عصب آلوئولار تحتانی (IAN) پس از دو فیکساسیون داخلی سفت و سخت برای شکاف ساژیتال استئوتومی راموس (SSRO) در میمون‌ها
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی عملکرد neurosensory عصب alveolar پایینی (ian)بعد از دو عامل درونی سفت و سخت برای تجزیه سهمی مانند of osteotomy (SSRO)در میمون ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حفره ای (صفت)
alveolar, vacuolar, vesicatory, vesicular

حفره دار (صفت)
alveolar, vacuolar, pitted

حبابک دار (صفت)
alveolar

حفره مانند (صفت)
alveolar, vacuolar

تخصصی

[دندانپزشکی] سوراخ سوراخ، حباب دار، وابسته به آلوئول، لثوی!

انگلیسی به انگلیسی

• sound produced by the tongue and teeth (phonetics)
pronounced with the tip of the tongue touching teeth ridge (phonetics)

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : alveol/ar ✅ تلفظ واژه: al - VĒ - ō - lar ✅ معادل فارسی و توضیح واژه: حبابچه ای: مربوط به آلوئول ( حبابچه ) ریه ✅ اجزاء و عناصر واژه در پزشکی ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) : -
[پزشکی] حبابچه ای: مربوط به آلوئول ( حبابچه ) ریه
alveolar ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: آرَکی
تعریف: مربوط به آرَک
( زبانشناسی ) لثوی
صدای صامت مثل "ت "یا "د " که با قرار دادن انتهای زبان پشت دندان جلویی بالایی گفته می شود
تخصصی دندان پزشکی
استخوان الوئول ک ریشه دندان در آن قرار میگیرد
تخصصی ( پزشکی، قلب و عروق )
نایژه ای
کیسه های هوایی
آرواره ای

بپرس