ammeter

/ˈæˌmitər//ˈæmiːtə/

معنی: امپرسنج
معانی دیگر: (برق) آمپرسنج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an instrument that measures the magnitude of an electrical current in amperes.

جمله های نمونه

1. Because the Hall effect ammeter measures the current remotely, it imposes no load on the system.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آمپرسنج اثر هال جریان را از راه دور اندازه گیری می کند، هیچ باری به سیستم تحمیل نمی کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اثر هال ammeter جریان را از راه دور اندازه گیری می کند، هیچ باری بر روی سیستم تحمیل نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ammeter can be left in but may show full deflection if the battery is in a very discharged condition.
[ترجمه گوگل]آمپرمتر را می توان در داخل رها کرد، اما در صورتی که باتری در وضعیت بسیار خالی باشد، ممکن است انحراف کامل را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]The را می توان در صورتی که باتری در شرایط بسیار تخلیه است نشان داد، اما ممکن است انحراف کامل داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are widely used in Camera, ammeter, flashlight and other devices.
[ترجمه گوگل]آنها به طور گسترده ای در دوربین، آمپر متر، چراغ قوه و سایر دستگاه ها استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور گسترده در دوربین، ammeter، چراغ قوه و دیگر وسایل مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do not use ammeter in circuits with more than 32 V present.
[ترجمه گوگل]در مدارهایی با ولتاژ بیش از 32 ولت از آمپرمتر استفاده نکنید
[ترجمه ترگمان]از ammeter در مدار با بیش از ۳۲ V استفاده نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Make sure that the dc ammeter indication decreases approximately amperes ( returns to original value ).
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که نشانگر آمپرمتر dc تقریباً آمپر کاهش می یابد (به مقدار اولیه باز می گردد)
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که علامت ammeter dc تقریبا amperes (بازگشت به مقدار اصلی)کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The criterion of connecting the ammeter inside or outside while using Volt-Ampere law to measure a resistance in physical experiment is discussed.
[ترجمه گوگل]معیار اتصال آمپرمتر در داخل یا خارج با استفاده از قانون ولت آمپر برای اندازه گیری مقاومت در آزمایش فیزیکی مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]معیار اتصال the در داخل یا بیرون در حین استفاده از قانون Volt - آمپر برای اندازه گیری مقاومت در آزمایش فیزیکی مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ideal ammeter should read zero when its input terminals are left open.
[ترجمه گوگل]آمپرمتر ایده‌آل باید زمانی که پایانه‌های ورودی آن باز می‌مانند، صفر را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]وقتی پایانه های ورودی باز می ماند، ammeter ایده آل باید صفر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A shunt ammeter can be modeled as a voltmeter with a resistor across the input.
[ترجمه گوگل]یک آمپرمتر شنت را می توان به عنوان یک ولت متر با یک مقاومت در سراسر ورودی مدل کرد
[ترجمه ترگمان]یک ammeter موازی می تواند به عنوان a با مقاومت در مقابل ورودی مدل سازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With Ammeter, Terminals of running signal and emergency stop for ship control console.
[ترجمه گوگل]دارای آمپرمتر، پایانه های سیگنال در حال اجرا و توقف اضطراری برای کنسول کنترل کشتی
[ترجمه ترگمان]با ammeter، پایانه های راه اندازی و توقف اضطراری برای کنسول کنترل کشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The electronic ammeter an infrared communication module which enhance its ability applying to small building.
[ترجمه گوگل]آمپرسنج الکترونیکی یک ماژول ارتباطی مادون قرمز است که توانایی آن را برای اعمال در ساختمان های کوچک افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]The الکترونیکی یک ماژول ارتباطی مادون قرمز است که توانایی خود را برای وارد کردن ساختمان کوچک افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The measuring range ammeter can be made by user's.
[ترجمه گوگل]آمپرمتر محدوده اندازه گیری می تواند توسط کاربر ساخته شود
[ترجمه ترگمان]دامنه اندازه گیری ammeter را می توان به وسیله کاربر انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An electric ammeter reading system and its database are developed in the project.
[ترجمه گوگل]یک سیستم قرائت آمپرمتر الکتریکی و پایگاه داده آن در این پروژه توسعه داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم خواندن ammeter الکتریکی و پایگاه داده آن در این پروژه توسعه داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The most basic instruments include an ammeter, voltmeter, and ohmmeter .
[ترجمه گوگل]ابتدایی ترین ابزارها عبارتند از آمپرمتر، ولت متر و اهم متر
[ترجمه ترگمان]ابتدایی ترین ابزارها شامل an، voltmeter و ohmmeter هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What about the voltage control box and do I need to change the ammeter?
[ترجمه گوگل]جعبه کنترل ولتاژ چطوره و آیا باید آمپرمتر رو عوض کنم؟
[ترجمه ترگمان]نظرتان درباره جعبه کنترل ولتاژ چیست و آیا باید the را تغییر دهم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

امپرسنج (اسم)
ammeter, voltammeter

تخصصی

[برق و الکترونیک] آمپرسنج وسیله ای برای اندازه گیری جریان . مقیاس آن بر حسب آمپر یا واحدهای کوچکتر مدرج می شود . آمپرسنجی که مقادیر میلی آمپر را نشان می دهد میلی آمپر سنج نامیده می شود . به همین ترتیب، میکروآمپرسنج مقادیر میکروآمپر را نمایش می دهد. - جریان سنج، آمپر سنج

انگلیسی به انگلیسی

• instrument used to measure the rate of flow of an electric current

پیشنهاد کاربران

ammeter ( فیزیک )
واژه مصوب: آمپرسنج
تعریف: اسبابی برای اندازه‏گیری شدت جریان الکتریکی مستقیم و متناوب، که معمولاً برحسب آمپر یا میلی‏آمپر یا میکروآمپر درجه‏بندی می‏شود |||* مصوب فرهنگستان اول

بپرس