among

/əˈmʌŋ//əˈmʌŋ/

معنی: در میان، میان، از جمله، در زمره
معانی دیگر: در زمره ی، در وسط، از جمله ی، amongst : میان، درزمره ء

بررسی کلمه

حرف اضافه ( preposition )
(1) تعریف: in or through the midst of.
مشابه: midst, through

- Weeds began to grew among the flowers.
[ترجمه Ghazal] علف های هرز میان گل ها شروع به رشد می کنند
|
[ترجمه صدرا] علف های هرزدرمابین گل ها رشد میکنند
|
[ترجمه Time master] علف هایی هرز در میان گل ها شروع به رشد کرده اند
|
[ترجمه گوگل] علف های هرز در میان گل ها شروع به رشد کردند
[ترجمه ترگمان] علف های هرز در میان گل ها روییده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: as a part of; together with.
مشابه: midst

- He was happy to be working among friends again.
[ترجمه Ali] او خوشحال بود که دوباره درمیان دوستانش کار می کند
|
[ترجمه گوگل] او خوشحال بود که دوباره بین دوستان کار می کند
[ترجمه ترگمان] خوشحال بود که دوباره در میان دوستان کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: into portions for each of more than two.

- The remaining bread was divided among the ten people.
[ترجمه گوگل] نان باقی مانده بین ده نفر تقسیم شد
[ترجمه ترگمان] بقیه نان در میان ده نفر تقسیم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: with all or most of.

- The new comedy is popular among viewers.
[ترجمه گوگل] کمدی جدید بین بینندگان محبوبیت دارد
[ترجمه ترگمان] این فیلم کمدی جدید در میان بینندگان بسیار محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(5) تعریف: in the group or class of.

- These two things are among the items to consider in making our decision.
[ترجمه گوگل] این دو مورد از جمله مواردی هستند که در تصمیم گیری باید در نظر بگیریم
[ترجمه ترگمان] این دو چیز از جمله مواردی هستند که در تصمیم گیری ما در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. among his honors is the purple heart
مدال قلب قرمز یکی از نشان های او می باشد.

2. among his philanthropies was the construction of two hospitals
از جمله نیکوکاری های او ساختن دو بیمارستان بود.

3. among lions the male is bigger than the female
در میان شیران،جنس نر درشت تر از جنس ماده است.

4. among the correspondence received by him were two postcards and one bill
در میان نامه های دریافتی او دو کارت پستال و یک صورتحساب هم بود.

5. among the dead was one karim abbassy
در میان مردگان شخصی به نام کریم عباسی وجود داشت.

6. among the top three students in class
در زمره سه نفر از نخبه ترین شاگردان کلاس

7. among them, shaking hands was tantamount to a pledge of marriage
در میان آنان دست فشردن به منزله ی قول ازدواج بود.

8. among us, getting together on fridays had become a family institution
در میان ما گردهمایی روز جمعه یک سنت خانوادگی شده بود.

9. foremost among the causes was laziness
عمده ترین علت،تنبلی بود.

10. count among
در زمره ی (چیزی) حساب کردن،به شمار آوردن

11. fall among
اتفاقا برخوردن به،پیوستن به

12. reckon among (or as)
به حساب آوردن (در زمره ی چیزی)،پنداشتن،شمردن

13. don't quarrel among yourselves!
بین خودتان دعوا نکنید!

14. he is among the elite in the iranian society
او در زمره ی نخبگان جامعه ی ایران است.

15. he passed among the crowd
از میان جمعیت رد شد.

16. morteza is among my best friends
مرتضی در زمره ی بهترین دوستان من است.

17. moslems preponderate among the people of that country
در میان مردم آن کشور،مسلمانان از اهمیت و نفوذ بیشتری برخوردارند.

18. she is among the best in her profession
او در حرفه ی خود در زمره ی بهترین ها است (از همه بهتر است).

19. the discord among the chieftains gradually ended up in war
ناسازگاری خوانین کم کم به جنگ منجر شد.

20. the split among the party's various flanks
چند دستگی جناح های مختلف حزب

21. the unrest among the workers
آشوب میان کارگران

22. a hand-to-hand combat among the trench's defenders and the attackers
نبرد تن به تن بین مدافعان سنگر و مهاجمان

23. a luncheon gab among friends
گپ زدن دوستان هنگام صرف ناهار

24. a popular belief among farmers
عقیده ی رایج در میان کشاورزان

25. butterflies were flirting among the flowers
پروانه ها در میان گل ها به این سو و آن سو می رفتند.

26. excuse the fight among the seventy-two tribes
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

27. ferdowsi's preeminent position among iranian poets
مقام برجسته ی فردوسی در میان شعرای ایران

28. he was circulating among the guests and greeting every one
او در میان مهمانان می گردید و از همه احوالپرسی می کرد.

29. i place her among the world's best writers
او را در زمره ی بهترین نویسندگان جهان می شمارم.

30. i reckon morteza among my best friends
مرتضی را جزو بهترین دوستان خود می شمارم.

31. stress diseases are among the hazards of city life
بیماری های تنشی از جمله مخاطرات زندگی شهری هستند.

32. the beliefs prevalent among these tribes
عقاید رایج در میان این طوایف

33. the determinate differences among animals
دگرسانی های معین بین حیوانات

34. the fish slithered among the shallow stones
ماهی در لابلای سنگ های سطح آب حرکت کرد.

35. they are numbered among the missing in action
آنها جزو مفقودالاثرهای جنگ محسوب شده اند.

36. they are rated among the best wrestlers
آنها در زمره ی بهترین کشتی گیران محسوب می شوند.

37. to apportion time among one's various activities
وقت خود را برای فعالیت های مختلف قسمت کردن

38. to distribute medicines among the poor
دارو بین مستمندان توزیع کردن

39. to shuffle funds among various accounts
وجوه را در چند حساب مختلف جابه جا کردن

40. a bird was tilting among the branches
پرنده ای در میان شاخ و برگ پس و پیش می رفت.

41. a flare-up of disputes among workers and the management
بروز ناگهانی اختلاف نظر بین کارگران و کارفرمایان

42. cats and dogs are among the commonest kinds of pets
گربه و سگ در زمره ی عادی ترین حیوانان خانگی هستند.

43. electricity and t. v. are among the boons of civilization
برق و تلویزیون جزو نعمت های تمدن هستند.

44. hassan resolved the variance among the heirs
حسن اختلاف میان وراث را فیصله داد.

45. he attained great reverence among the merchants
در میان بازرگانان عزت و احترام زیادی به دست آورد.

46. he is truly single among his fellows
در میان اقران خود واقعا تک است.

47. he likes to move among the rich and famous
او دوست دارد با پولداران و ناموران معاشر باشد.

48. he parted the rice among the poor
او برنج ها را میان فقرا بخش کرد.

49. he shared his estate among his childeren
اموال خود را میان فرزندانش بخش کرد.

50. helen was the fairest among grecian women
در میان زن های یونانی هلن از همه زیباتر بود.

51. her voice was distinct among a thousand voices
صدای او میان هزار صدا تک بود.

52. please let's keep this among ourselves
لطفا این موضوع بین خودمان بماند.

53. she divided her wealth among her children
او دارایی خود را بین فرزندانش تقسیم کرد.

54. the apportionment of land among new settlers
تقسیم زمین میان کوچگران جدید

55. the deer stood immobile among the trees
آهو بی حرکت میان درختان ایستاد.

56. the distribution of foodstuffs among the poor
توزیع مواد خوراکی در بین مستمندان

57. the land was divided among the heirs
زمین بین وراث قسمت شد.

58. the properties were portioned among the four children
املاک میان چهار فرزند تقسیم شد.

59. the rumblings of discontent among the workers
غرش های حاکی از نارضایی در میان کارگران

60. they averaged the loss among themselves
آنها زیان را به طور مساوی بین خود بخش کردند.

61. to divide the profits among the partners
پخش کردن سود بین شرکا

62. . . . and the lord magnified him among the jews
. . . و خداوند او را در میان جهودان عزت بخشید.

63. a cipher had been concealed among the lines of his poem
رمزی در سطور شعر او پنهان شده بود.

64. a custom that still prevails among us
رسمی که هنوز میان ما رواج دارد

65. agricuiture is the principal enterprise among these people
کشاورزی فعالیت عمده ی این مردم است.

66. handouts of clothing were distributed among the poor
لباس های اهدایی بین فقرا تقسیم شد.

67. he felt that he was among his own equals
او احساس می کرد که در میان هم شان های خویش است.

68. he occupies a high position among persian poets
در میان شاعران فارسی مقام رفیعی دارد.

69. i divided the money equally among them
پول را به طور مساوی بین آنها بخش کردم.

70. i no longer count him among my friends
دیگر او را جزو دوستان خود به شمار نمی آورم.

مترادف ها

در میان (حرف اضافه)
into, across, among, between, amongst, amid, amidst, midst, betwixt

میان (حرف اضافه)
among, between, amongst

از جمله (حرف اضافه)
among, amongst

در زمره (حرف اضافه)
among, amongst

تخصصی

[ریاضیات] از جمله، در میان، در زمره ی

انگلیسی به انگلیسی

• amid, in; between
a person or thing that is among a group of people or things is surrounded by them.
if you are among people of a particular kind, you are with them.
if you move among a group of people or things, you move about through them in no particular direction.
if something applies to a particular person or thing among others, it also applies to other people or things.
if an opinion or state exists among a group of people, they have it or experience it.
if something is divided among a number of people, they all get a part of it.
if people talk, fight, or agree among themselves, they do it together, without involving anyone else.

پیشنهاد کاربران

در میان، بین
مثال: She was among the first to arrive.
او در میان اولین ها بود که رسید.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�منmen� به معنی میان، وسط، بین، داخل، درون و. . . است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�إمانگamong, إمانگستamongst� به معنی در وسط، دربین،
...
[مشاهده متن کامل]
درمیان، ازجمله ی، از زمره ی و. . . در زبان انگلیسی به کار میرود. در اینج حرف گاف به نون اضافه شده یعنی منmen > إمانگamong. مثال دیگری از اضافه کردن گاف، مثلا در اوستایی�یوانم به معنی جوان� به �یانگyoung� در انگلیسی تبدیل میشود وهمچنین حذف میم آخر.

among: در میان
among these: در میان این. . .
در بین
در میان
اگر این واژه در ابتدای جمله آورده شود به معنای ( از جمله ) هست، چنانچه در بین یک جمله بیاید به معنای ( در زمره ) ، ( دربین ) معنا می دهد.
Among : از جملۀ
Among these are caffeine, exercise or stress.
از جملۀ این موارد می توان به کافئین، ورزش یا استرس اشاره کرد.
اگ بین دو نفر باشع ک between
اما اگ بیشتر ع ۲ نفر باشه among
فرقشون اینه
در میان ، میان.
که با Between خیلی فرق داره چون وقتی از Between استفاده می کنیم که بین دو تا چیز باشه اما Among برای بین بیشتر از ۲ تا چیز استفاده میشه.
Among
در زمره ی
از جمله ی
در میان
جزو
در این میان
به واسطۀ
amoung= بین بیش از دو نفر
between= بین دو نفر
زمانی که۱ نفر بینفقط دو نفر هست کلمه ی between ولی وقتی ۱ نفر بین چند نفر ( بیش از ۲ نفر ) است کلمه ی among به کار میرود😉😇
در بین
surrounded by
in the midst of, amid, amidst, in the middle of, in the thick of, surrounded by, together with, with
میان، در میان. . .
میانه
از بین
از جمله
مبلغ
در میان
در طول
یکی از
میان
در وسط
درمیان ، درون
به دو واژه between و among بنگرید
هردو دارای یک چم هستند ولی واژه نخست به وابستگی میان یا چند چیز و واژه دوم به درون برمی گردد.
پس میان و درمیان درست هستند، ولی دومی را گاه به واژه "درون" برگردانیم بسیار بهتر خواهد بود.
بادرود

درمیان_ازجمله
میان
Between . Middl
یکی از. . . . . . . . . . . یا. . . . . . . . یکی از یک گروه
درطول
مبلغ
در میان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس