anathema

/əˈnæθəmə//əˈnæθəmə/

معنی: لعنت و تکفیر، هر چیزی که مورد لعن واقع شود
معانی دیگر: منفور، مورد طعن و لعن، لعنت شده، ملعون، دوزخی، مرتدشناخته شده از طرف روحانیون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: something or someone despised or cursed.
مترادف: abomination, untouchable
مشابه: antipathy, b�te noire, outcast

- She is an animal rights activist, and experimenting on animals is anathema to her.
[ترجمه قباد ق] او یک فعال حقوق حیوانات است، و آزمایش بر روی حیوانات برای او نفرت انگیز هست
|
[ترجمه گوگل] او یک فعال حقوق حیوانات است و آزمایش بر روی حیوانات برای او یک نفرت است
[ترجمه ترگمان] او یک فعال حقوق حیوانات است و آزمایش بر روی حیوانات لعن شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a formal curse by ecclesiastic authority involving excommunication.
مترادف: censure, denunciation, malediction
مشابه: condemnation, curse, damnation, fulmination, imprecation, proscription

(3) تعریف: a person or thing condemned or damned.
مترادف: abomination, untouchable
مشابه: excommunicate, leper, outcast

جمله های نمونه

1. for some conservatives government intervention in private matters was anathema
از نظر برخی محافظه کاران دخالت دولت در امور فردی منفور تلقی می شد.

2. Credit controls are anathema to the government.
[ترجمه گوگل]کنترل های اعتباری برای دولت مضر است
[ترجمه ترگمان]کنترل های اعتباری به دولت لعن شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They launched a fresh anathema against him.
[ترجمه گوگل]آنها یک کفر تازه علیه او به راه انداختند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک لعن و نفرین تازه از او به راه انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His political views were anathema to me.
[ترجمه گوگل]دیدگاه های سیاسی او برای من تنفر بود
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های سیاسی او به من لعن شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her views are anathema to me.
[ترجمه گوگل]دیدگاه های او برای من ناسزا است
[ترجمه ترگمان]عقاید او به من لعن و نفرین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Racial prejudice is anathema to me.
[ترجمه گوگل]تعصب نژادی برای من کفر است
[ترجمه ترگمان]نژاد Racial از نظر من anathema
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Those terrible ideas are anathema to me.
[ترجمه گوگل]این ایده های وحشتناک برای من کینه توز هستند
[ترجمه ترگمان]این افکار وحشتناک مرا لعن و نفرین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The prospect of indefinite leave was anathema.
[ترجمه گوگل]دورنمای مرخصی نامحدود بی‌خبر بود
[ترجمه ترگمان]این تنها امید رفتن نامحدود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One proposal by itself was anathema; the two together were poison.
[ترجمه گوگل]یک پیشنهاد به خودی خود آناتما بود این دو با هم سم بودند
[ترجمه ترگمان]یک پیشنهاد از طرف خودش یک پیشنهاد مذهبی بود، هر دو با هم سم بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Violence was anathema to them.
[ترجمه گوگل]خشونت برای آنها کفر بود
[ترجمه ترگمان]خشونت به آن ها لعن شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They were anathema to all of us.
[ترجمه گوگل]آنها برای همه ما کفر بود
[ترجمه ترگمان]آن ها از همه ما نفرت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, such regulatory mechanisms have always been anathema to the newspaper industry.
[ترجمه گوگل]با این حال، چنین مکانیسم‌های نظارتی همیشه برای صنعت روزنامه‌ها مضطرب بوده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، چنین سازوکارهای نظارتی همواره به صنعت روزنامه لعن شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The word profit is anathema to traditional governments, of course.
[ترجمه گوگل]البته کلمه سود برای دولت های سنتی تنفر است
[ترجمه ترگمان]البته کلمه سود به دولت های سنتی لعن شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cutting back on any government service is still anathema to liberals.
[ترجمه گوگل]کاهش هر گونه خدمات دولتی هنوز برای لیبرال‌ها بدگویی است
[ترجمه ترگمان]بازگشت به خدمات دولتی همچنان از لیبرال ها متنفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In any case, the mere word was anathema to her, she thought fiercely.
[ترجمه گوگل]او به شدت فکر کرد، در هر صورت، این کلمه برای او تنفر بود
[ترجمه ترگمان]اسکارلت با خشم به خود گفت: در هر صورت، این کلمه فقط برای او مسلم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لعنت و تکفیر (اسم)
anathema

هر چیزی که مورد لعن واقع شود (اسم)
anathema

انگلیسی به انگلیسی

• ban, excommunication; despised person or thing
if something is anathema to you, you disapprove of it very strongly.

پیشنهاد کاربران

( مذهب ) ذمّ
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : anathematize
✅️ اسم ( noun ) : anathema
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
malediction
curse
یک نوع تکفیر است
social ostracism: طرد شدگی اجتماعی
چیز کاملا متضاد با عقاید شخص
با توجه به دیکشنری آکسفورد: این کلمه اسم است به معنای یک ایده یا چیزی که شما ازش تنفر دارید به دلیل آنکه با اعتقادات شما در تضاد است.
لعن
مایه تنفر، مورد لعن و نفرین
منفور

بپرس