angle of incidence

/ˈæŋɡələvˈɪnsədəns//ˈæŋɡələvˈɪnsɪdəns/

(فیزیک - زاویه ی موج الکتروماگنتیک با خطی که بر آن عمود است) زاویه ی تابش، (انگلیس) رجوع شود به: angle of attack، گوشه ورود، زاویه ورود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the angle that the line of movement of a body or of radiation, meeting a surface, makes with a line that is at right angles to the surface at the point of meeting.

جمله های نمونه

1. It occurs when the angle of incidence is greater than a certain limiting angle, called the critical angle .
[ترجمه گوگل]زمانی اتفاق می افتد که زاویه تابش بیشتر از یک زاویه محدود کننده خاص باشد که به آن زاویه بحرانی می گویند
[ترجمه ترگمان]زمانی رخ می دهد که زاویه تابش بیش از یک زاویه محدود معین باشد، که زاویه بحرانی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It occurs when angle of incidence is greater than a certain limiting angle, called critical angle.
[ترجمه گوگل]زمانی اتفاق می افتد که زاویه تابش بیشتر از یک زاویه محدود کننده خاص باشد که به آن زاویه بحرانی می گویند
[ترجمه ترگمان]زمانی رخ می دهد که زاویه تابش بیش از یک زاویه محدود معین باشد که زاویه بحرانی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The angle of incidence equals the angle of reflection.
[ترجمه گوگل]زاویه تابش برابر با زاویه بازتاب است
[ترجمه ترگمان]زاویه تابش برابر با زاویه انعکاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The attenuation of electromagnetic waves at an arbitrary angle of incidence by a nonuniform unmagnetized plasma is given by using WKB method.
[ترجمه گوگل]تضعیف امواج الکترومغناطیسی در یک زاویه تابش دلخواه توسط یک پلاسمای مغناطیسی غیریکنواخت با استفاده از روش WKB داده شده است
[ترجمه ترگمان]تضعیف امواج الکترومغناطیسی در یک زاویه دل خواه از تابش با استفاده از روش WKB با استفاده از روش WKB مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The choice of proper initial angle of incidence makes a lateral shearing interference easy to realize between the two beams reflected from the front and back surfaces of a plane-parallel plate.
[ترجمه گوگل]انتخاب زاویه تابش اولیه مناسب باعث می شود که تداخل برشی جانبی بین دو پرتو بازتاب شده از سطوح جلویی و پشتی صفحه موازی به راحتی قابل تشخیص باشد
[ترجمه ترگمان]انتخاب زاویه اولیه مناسب وقوع یک اتصال برشی جانبی را آسان می سازد تا بین دو پرتو منعکس شده از سطوح جلو و عقب صفحه موازی صفحه تشخیص داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Angle of incidence and wave length for ellipsometry method were studied.
[ترجمه گوگل]زاویه بروز و طول موج برای روش بیضی سنجی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]زاویه تابش و طول موجی برای روش الیپسومتری مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He measured the angle of incidence of the reflected light.
[ترجمه گوگل]او زاویه تابش نور منعکس شده را اندازه گرفت
[ترجمه ترگمان]او زاویه تابش نور منعکس شده را اندازه گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The correct exposure point of view, should be the angle of incidence equals angle of reflection.
[ترجمه گوگل]نقطه دید صحیح نوردهی باید زاویه تابش برابر با زاویه بازتاب باشد
[ترجمه ترگمان]نقطه نوردهی صحیح، باید زاویه تابش برابر با زاویه انعکاس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The angular dispersion formula of twodimensionally periodic structure in arbitrary oblique angle of incidence was presented based on the vector diffraction theory.
[ترجمه گوگل]فرمول پراکندگی زاویه‌ای ساختار تناوبی دوبعدی در زاویه تابش مورب دلخواه بر اساس تئوری پراش برداری ارائه شد
[ترجمه ترگمان]فرمول پراکنش زاویه ای از ساختار متناوب twodimensionally در زاویه مورب دل خواه رخداد براساس نظریه پراش برداری ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Anisotropic film properties can arise when the ion - beam angle of incidence is not normal the substrate.
[ترجمه گوگل]خواص فیلم ناهمسانگرد می تواند زمانی ایجاد شود که زاویه تابش پرتو یونی در بستر طبیعی نباشد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های فیلم Anisotropic می تواند زمانی ایجاد شود که زاویه پرتو - تیر وقوع آن، بس تر نرمال نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The correct exposure point of view, should be the angle of incidence equals of reflection.
[ترجمه گوگل]زاویه دید صحیح نوردهی باید برابر با انعکاس باشد
[ترجمه ترگمان]نقطه نوردهی صحیح، باید زاویه تابش برابر با بازتاب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The model featured an adjustable cruciform tail, a kite - shaped wing mounted at a high angle of incidence and a moveable weight to alter the center of gravity.
[ترجمه گوگل]این مدل دارای یک دم صلیبی قابل تنظیم، یک بال بادبادکی شکل بود که در زاویه تابش زیاد و یک وزن متحرک برای تغییر مرکز ثقل نصب شده بود
[ترجمه ترگمان]مدل یک دم cruciform قابل تنظیم را نشان داد، یک بال بادبادک شکل در زاویه بالای تابش و یک وزن غیرمنقول نصب شد تا مرکز ثقل را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A kind of tunable filter configuration is put forword that can realize wavelength tuning by changing the angle of incidence.
[ترجمه گوگل]نوعی از پیکربندی فیلتر قابل تنظیم پیش گفته است که می تواند تنظیم طول موج را با تغییر زاویه تابش محقق کند
[ترجمه ترگمان]یک نوع پیکربندی فیلتر قابل تنظیم تنظیم شده است که می تواند با تغییر زاویه تابش، تنظیم طول موج را تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] زاویه تلاقی
[شیمی] (زاویه ى موج الکتروماگنتیک با خطی که بر آن عمود است ) زاویه تابش
[سینما] زاویه تابش
[عمران و معماری] زاویه فرود
[برق و الکترونیک] زاویه ی تابش زاویه ی بین موج یا باریکه ی تابیده به یک سطح با خط عمود بر سطح در نقطه ی تابش .
[ریاضیات] زاویه ی تابش
[نفت] زاویه ی تابش

انگلیسی به انگلیسی

• angle that a line makes with a perpendicular to that surface at the point of meeting

پیشنهاد کاربران

angle of incidence ( فیزیک )
واژه مصوب: زاویۀ فرود 2
تعریف: زاویۀ بین پرتوِ فرودی و عمود بر سطح در نقطۀ فرود تابش الکترومغناطیسی|||متـ . زاویۀ تابش 1

بپرس