anthropometric

/ˌænθroʊˈpɒmətrik//ˌænθrəʊˈpɒmətrik/

وابسته به مبحک اندازه گیری بدن انسان

جمله های نمونه

1. Table 8-7 shows some anthropometric measurements applied in nutritional assessment.
[ترجمه گوگل]جدول 8-7 برخی از اندازه گیری های آنتروپومتریک بکار رفته در ارزیابی تغذیه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]جدول ۸ - ۸ برخی از اندازه گیری های anthropometric اعمال شده در ارزیابی غذایی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Similarly recorded laboratory data, anthropometric measures, dietary assessments, knowledge tests, and attitudinal surveys document outcomes.
[ترجمه گوگل]داده‌های آزمایشگاهی ثبت‌شده، اندازه‌گیری‌های آنتروپومتریک، ارزیابی‌های رژیم غذایی، آزمون‌های دانش، و بررسی‌های نگرشی نتایج را مستند می‌کنند
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه داده های آزمایشگاهی، معیارهای anthropometric، ارزیابی های غذایی، تست های دانش و بررسی نگرشی نتایج مستند را ثبت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The effect of treatment on laboratory and anthropometric measurements was assessed by the paired Student t test.
[ترجمه گوگل]تأثیر درمان بر اندازه‌گیری‌های آزمایشگاهی و آنتروپومتریک با استفاده از آزمون t زوجی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر درمان بر اندازه گیری های آزمایشگاهی و anthropometric توسط آزمون t - استیودنت جفت ارزیابی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Anthropometric measurements are essential to diagnosis.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری های آنتروپومتریک برای تشخیص ضروری است
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری دما برای تشخیص ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To vividly display the forming principle of anthropometric ECG by using mannequin.
[ترجمه گوگل]هدف نمایش واضح اصل شکل گیری ECG آنتروپومتریک با استفاده از مانکن
[ترجمه ترگمان]هدف نشان دادن کامل اصل تشکیل ECG با استفاده از مدل mannequin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To investigate the correlation between anthropometric parameters and grip strength in healthy young adults.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ارتباط بین پارامترهای آنتروپومتریک و قدرت گرفتن در بزرگسالان جوان سالم
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه بین پارامترهای anthropometric و قدرت گرفتن در افراد سالم جوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Anthropometric data for children aged 1–9 years were used to assess food utilization, and household food inventory data were used to assess food availability.
[ترجمه گوگل]داده های تن سنجی برای کودکان 1 تا 9 ساله برای ارزیابی استفاده از غذا و داده های موجودی مواد غذایی خانگی برای ارزیابی در دسترس بودن غذا استفاده شد
[ترجمه ترگمان]داده های anthropometric برای کودکان ۱ تا ۹ سال برای ارزیابی مصرف مواد غذایی مورد استفاده قرار گرفت، و داده های مربوط به مواد غذایی خانوار برای ارزیابی قابلیت دسترسی به غذا مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Physical examinations, antenatal laboratory tests and anthropometric measures were performed, and gestational age was determined by ultrasound to confirm eligibility.
[ترجمه گوگل]معاینات فیزیکی، تست های آزمایشگاهی قبل از زایمان و اقدامات تن سنجی انجام شد و سن حاملگی با سونوگرافی برای تایید واجد شرایط بودن تعیین شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها فیزیکی، تست های آزمایشگاهی دوران بارداری و اقدامات anthropometric انجام شد و سن حاملگی توسط فراصوت برای تایید صلاحیت تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective: To investigate the differences of anthropometric measurement values in healthy male and female adults of different age groups.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تفاوت مقادیر اندازه گیری آنتروپومتریک در بزرگسالان مرد و زن سالم در گروه های سنی مختلف
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی تفاوت مقادیر اندازه گیری anthropometric در بزرگسالان سالم مذکر و مونث گروه های سنی متفاوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Table 1 summarizes the anthropometric, biochemical, and lifestyle characteristics of the 43 study participants who completed the study per the protocol.
[ترجمه گوگل]جدول 1 خصوصیات آنتروپومتریک، بیوشیمیایی و سبک زندگی 43 شرکت کننده در مطالعه را که مطالعه را بر اساس پروتکل تکمیل کردند، خلاصه می کند
[ترجمه ترگمان]جدول ۱ ویژگی های anthropometric، بیوشیمیایی و سبک زندگی ۴۳ شرکت کننده در مطالعه را نشان می دهد که مطالعه بر روی پروتکل را تکمیل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This study aims to compare the anthropometric data to realize the ethnic difference and evaluate the measurement error of the whole body scanning system.
[ترجمه گوگل]هدف این مطالعه مقایسه داده‌های آنتروپومتریک برای درک تفاوت قومیتی و ارزیابی خطای اندازه‌گیری سیستم اسکن کل بدن است
[ترجمه ترگمان]هدف این مطالعه مقایسه داده های anthropometric برای تشخیص تفاوت نژادی و ارزیابی خطای اندازه گیری کل سیستم اسکن بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Total MNA scores significantly related with multiple anthropometric indexes.
[ترجمه گوگل]نمرات کل MNA به طور معنی داری با شاخص های تن سنجی متعدد مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نمرات کلی نماینده مجلس به طور قابل توجهی با شاخص های چند گانه مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The relations between blood pressure and different anthropometric variables in both genders were investigated in partial correlation analysis and stepwise multiple regression analysis.
[ترجمه گوگل]روابط بین فشار خون و متغیرهای تن سنجی مختلف در هر دو جنس در تحلیل همبستگی جزئی و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روابط بین فشار خون و متغیرهای anthropometric مختلف در هر دو جنس در تحلیل همبستگی نسبی و تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This study demonstrated the need to do more careful appraisals of anthropometric measurements on a regularly scheduled basis.
[ترجمه گوگل]این مطالعه نیاز به انجام ارزیابی‌های دقیق‌تر اندازه‌گیری‌های آنتروپومتریک را بر اساس برنامه‌ریزی منظم نشان داد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه نیاز به انجام ارزیابی دقیق اندازه گیری anthropometric را بر حسب برنامه ریزی منظم نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] آنترپومتریک

انگلیسی به انگلیسی

• (anthropology) pertaining to anthropometry (measurement of the human body and its proportions)

پیشنهاد کاربران

بپرس