antibody

/ˈæntəˌbɑːdi//ˈæntiˌbɒdi/

معنی: پادتن
معانی دیگر: (فیزیولژی) پادتن، آنتی بادی (immunoglobulin هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: antibodies
• : تعریف: a protein in blood that reacts to particular toxic substances by neutralizing or destroying them, and thus provides immunity against them.

جمله های نمونه

1. Our end product is an anti - cancer antibody.
[ترجمه گوگل]محصول نهایی ما یک آنتی بادی ضد سرطان است
[ترجمه ترگمان]محصول نهایی ما آنتی بادی ضد سرطان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In addition the monoclonal antibody showed weak cross reactivity with epithelium.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این آنتی بادی مونوکلونال واکنش متقاطع ضعیفی با اپیتلیوم نشان داد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آنتی بادی مونوکلونال، واکنش پذیری عرضی ضعیف با بافت پوششی را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This monoclonal antibody shows no cross reactivity with transforming growth factor alpha.
[ترجمه گوگل]این آنتی بادی مونوکلونال هیچ واکنش متقابلی با فاکتور رشد تبدیل کننده آلفا نشان نمی دهد
[ترجمه ترگمان]این آنتی بادی مونوکلونال reactivity را با تبدیل عامل رشد آلفا نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Serum antibody concentration does not predict toxoplasmic encephalitis and IgM and IgA antibodies to T, gondii are rarely found.
[ترجمه گوگل]غلظت آنتی بادی سرمی آنسفالیت توکسوپلاسمی را پیش بینی نمی کند و آنتی بادی های IgM و IgA به T، gondii به ندرت یافت می شوند
[ترجمه ترگمان]غلظت آنتی بادی Serum toxoplasmic toxoplasmic و IgM و IgA IgA به T را پیش بینی نمی کند، gondii به ندرت یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even before the antibody test is positive, the victim can pass the virus to others by methods that will be explained.
[ترجمه گوگل]حتی قبل از مثبت شدن آزمایش آنتی بادی، قربانی می تواند ویروس را با روش هایی که توضیح داده خواهد شد به دیگران منتقل کند
[ترجمه ترگمان]حتی قبل از اینکه آزمایش آنتی بادی مثبت باشد، قربانی می تواند از طریق روش هایی که توضیح داده می شود ویروس را به دیگران منتقل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Enzyme immunoassays are commercially available for detecting antibody to hepatitis C virus.
[ترجمه گوگل]ایمونواسی های آنزیمی به صورت تجاری برای تشخیص آنتی بادی ویروس هپاتیت C در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]immunoassays آنزیم برای تشخیص آنتی بادی در ویروس هپاتیت سی به صورت تجاری در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A negative control, in which the primary antibody was omitted, was performed for all sections.
[ترجمه گوگل]کنترل منفی، که در آن آنتی بادی اولیه حذف شده بود، برای همه بخش ها انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک کنترل منفی، که در آن آنتی بادی اصلی حذف شد، برای همه بخش ها انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This implies that the antibody is recognising an epitope that is cleaved by one of the digestive enzymes pepsin or trypsin.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که آنتی بادی اپی توپی را می شناسد که توسط یکی از آنزیم های گوارشی پپسین یا تریپسین بریده می شود
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که آنتی بادی، یک epitope را تشخیص می دهد که بوسیله یکی از آنزیم های گوارشی pepsin یا تریپسین شکافته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In some patients, there was four-fold increase in antibody response before the first sputum culture of P cepacia.
[ترجمه گوگل]در برخی از بیماران، قبل از اولین کشت خلط P cepacia، افزایش چهار برابری در پاسخ آنتی بادی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در برخی از بیماران، افزایش چهار برابر در واکنش آنتی بادی در برابر اولین بیماری خلط P cepacia وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The antibody test is the best early warning device available.
[ترجمه گوگل]تست آنتی بادی بهترین دستگاه هشدار دهنده اولیه موجود است
[ترجمه ترگمان]آزمایش آنتی بادی بهترین دستگاه هشدار دهنده اولیه موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The body makes a specific antibody for each disease we encounter.
[ترجمه گوگل]بدن برای هر بیماری که با آن مواجه می شویم یک آنتی بادی خاص می سازد
[ترجمه ترگمان]بدن یک آنتی بادی مخصوص برای هر بیماری که با آن برخورد می کنیم، ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The arrowheads demarcate the two antibody positive bands with estimated M r of 43 and 45K.
[ترجمه گوگل]نوک پیکان دو باند آنتی بادی مثبت را با Mr تخمینی 43 و 45K مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]نوک تیر دو باند positive را تعیین کرده و M r ۴۳ و ۴۵ K تخمین زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This antibody can be used on paraffin embedded tissue.
[ترجمه گوگل]این آنتی بادی را می توان بر روی بافت پارافینی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این آنتی بادی می تواند در بافت embedded پارافین مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A very specific antibody will be produced by the immune system for each disease to which we have been exposed.
[ترجمه گوگل]برای هر بیماری که در معرض آن قرار گرفته ایم، یک آنتی بادی بسیار خاص توسط سیستم ایمنی تولید می شود
[ترجمه ترگمان]یک آنتی بادی بسیار خاص توسط سیستم ایمنی برای هر بیماری که ما در معرض آن قرار گرفته ایم، تولید خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پادتن (اسم)
antibody

تخصصی

[علوم دامی] پادزهر، آنتی بادی ؛ یک ماده پروتئینی که در اثر تحریک برخی از آنتی ژنها در بدن تولید میشود.
[شیمی] پادتن، آنتی بادى (immunoglobulin هم می گویند)
[بهداشت] پادتن
[نساجی] پادتن
[پلیمر] پادتن

انگلیسی به انگلیسی

• protein in the blood which reacts to infectious agents
antibodies are special proteins produced in your blood which are able to kill the harmful bacteria that cause disease and illness; a medical term.

پیشنهاد کاربران

antibody ( پزشکی )
واژه مصوب: پادتَن
تعریف: نوعی پروتئین که در بافت لنفاوی، در پاسخ به حضور پادگن خاصی، تولید می‏شود و در پلاسما به گردش درمی‏آید تا به پادگن حمله‏ور شود و آن را بی‏زیان کند
antibody
به نِگَر می رِسَد یا دَر اَسَرِ پُروَستِگی ( عادَت ) یا آسانیِ گویِش بیشتَرِ مَردُم اَز واژه یِ پادتَن به جایِ antibody بَهره نِمی بَرَند ، اَز این رو واژه یِ دیگَری پیش نَهاد می شَوَد : پادی بَدَن
...
[مشاهده متن کامل]

پاد که روشَن اَست ، میانوَندِ - ای بَرایِ آسان تَر شُدَنِ گویِش وَ بَدَن که ریشه ای ایرانی - اوروپایی دارَد وَ با body هَمریشه اَست.

پادتن

بپرس