apologize

/əˈpɑːləˌdʒaɪz//əˈpɒlədʒaɪz/

معنی: عذر خواهی کردن، پوزش خواستن، معذرت خواستن
معانی دیگر: پوزیدن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: apologizes, apologizing, apologized
مشتقات: apologizer (n.)
(1) تعریف: to express regret, as for an error or an offense.
مشابه: eat humble pie, excuse oneself, make amends, repent

- He apologized to his mother for not writing any letters while he was away.
[ترجمه مانی حقگو] او ( مذکر ) از مادرش عذرخواهی کرد برای اینکه زمانی که دور از خانه بود هیچ نامه ای برای او ننوشت.
|
[ترجمه mohammad saleh] او از مادر خود عزر خواهی کرد برای آنکه وقتی مادرش از خانه دور بود او برایش هیچ نامه ای ننوشته بود
|
[ترجمه amir.mohammad] او برای اینکه هیچ نامه یا پیامی به مادرش زمانی که از خانه دور بود نداد عذرخواهی کرد.
|
[ترجمه Feo] او از مادرش عذرخواهی کرد چون زمانی که مادرش خانه نبود برای اون نامه ننوشت
|
[ترجمه شان] او از مادرش به سبب اینکه هنگامی که از مادر دور بوده، هیچ نامه ای برایش ننوشته بود، پوزش خواست.
|
[ترجمه پورولی] او از مادرش به خاطر عدم نوشتن هیچ نامه ای در زمان غیبتش عذرخواهی کرد.
|
[ترجمه گوگل] او از مادرش عذرخواهی کرد که تا زمانی که نبود هیچ نامه ای ننوشت
[ترجمه ترگمان] از مادرش عذرخواهی کرد که هر وقت که بود نامه ای می نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She apologized for interrupting the meeting.
[ترجمه Anna] او بابت قطع کردن جلسه عذرخواهی کرد
|
[ترجمه گوگل] او بابت قطع جلسه عذرخواهی کرد
[ترجمه ترگمان] او برای قطع کردن جلسه معذرت خواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to make in speech or writing a formal explanation and defense, as of one's actions, beliefs, or motives.
مشابه: advocate, espouse, justify, vindicate

جمله های نمونه

1. i apologize for being late
از اینکه دیر آمده ام معذرت می خواهم.

2. i apologize for not having recognized you at first
از اینکه ابتدا شما را بجا نیاوردم عذر می خواهم.

3. i must apologize for my son's discourtesy
باید بابت بی ادبی پسرم پوزش بخواهم.

4. he had enough humility to apologize
او آنقدر فروتنی داشت که پوزش بخواهد.

5. he didn't even have the courtesy to apologize
حتی آنقدر معرفت نداشت که عذرخواهی کند.

6. his ego did not let him admit his mistake and apologize
غرورش به او اجازه نداد که اشتباه خود را بپذیرد و پوزش بخواهد.

7. I'm so sorry, I do apologize.
[ترجمه گوگل]خیلی متاسفم، من عذرخواهی می کنم
[ترجمه ترگمان] خیلی متاسفم، معذرت میخوام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I have come to apologize to you.
[ترجمه niki] من آمده ام که از تو عذر خواهی کنم
|
[ترجمه گوگل]من آمده ام از شما عذرخواهی کنم
[ترجمه ترگمان]آمده ام از تو عذرخواهی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We apologize for not replying to u earlier.
[ترجمه مون] ما برای زودتر پاسخ ندادن به تو عذر میخوایم
|
[ترجمه گوگل]از اینکه زودتر به شما پاسخ ندادیم عذرخواهی می کنیم
[ترجمه ترگمان] ما معذرت میخوایم که زودتر به آمریکا جواب ندیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I must apologize for not being able to meet you.
[ترجمه گوگل]من باید عذرخواهی کنم که نتوانستم شما را ملاقات کنم
[ترجمه ترگمان] باید عذرخواهی کنم که نتونم تو رو ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Impelled by feelings of guilt, John wrote to apologize.
[ترجمه گوگل]جان که از احساس گناه وادار شده بود، برای عذرخواهی نوشت
[ترجمه ترگمان]، به خاطر احساس گناه بهش فشار میاره \" جان \" برای عذرخواهی نامه نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We apologize for the late arrival of the train.
[ترجمه Khazaee Khazaee] ما برای دیر رسیدن به قطار معذرت میخوایم
|
[ترجمه گوگل]بابت دیر رسیدن قطار عذرخواهی می کنیم
[ترجمه ترگمان] واسه رسیدن به قطار معذرت میخوایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I said it's too late to apologize, it's too late.
[ترجمه گوگل]گفتم برای عذرخواهی دیر است، دیر شده است
[ترجمه ترگمان]گفتم دیگه خیلی دیر شده که عذرخواهی کنم دیگه خیلی دیر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We apologize for the delay in answering your letter.
[ترجمه گوگل]بابت تاخیر در پاسخگویی به نامه شما پوزش می طلبیم
[ترجمه ترگمان]ما بابت تاخیر در جواب نامه تو عذرخواهی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They didn't even have the courtesy to apologize.
[ترجمه گوگل]آنها حتی ادب عذرخواهی را هم نداشتند
[ترجمه ترگمان]اونا حتی نزاکت هم نداشتن که عذرخواهی کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. We apologize for any inconvenience caused by the late arrival of the train.
[ترجمه گوگل]ما برای هر گونه ناراحتی ناشی از دیر رسیدن قطار عذرخواهی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به خاطر هر زحمتی که از رسیدن قطار به اینجا آمدیم، عذرخواهی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عذر خواهی کردن (فعل)
apologize

پوزش خواستن (فعل)
apologize

معذرت خواستن (فعل)
excuse, pardon, apologize

انگلیسی به انگلیسی

• express regret, express sorrow for one's actions
when you apologize to someone for something, you say that you are sorry that you have hurt them or caused them trouble.

پیشنهاد کاربران

عذرخواهی کردن
مثال: He apologized for his mistake.
او برای اشتباه خود عذرخواهی کرد.
دوستان توجه کنین که:
You apologize for something
But
You apologize to someone
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : apologize
✅️ اسم ( noun ) : apology / apologist
✅️ صفت ( adjective ) : apologetic
✅️ قید ( adverb ) : apologetically
معذرت خواستن
to offer an apology or excuse for some fault, insult, failure, or injury
اگه دوست داشتید لایک کنید 🌌💎
Say sorry for your mistake
عذر خواهی کردن گفتن اشتباه کردم بابت اشتباه
البته ببخشید باید "پوزیدن" باشه نه "پوزشیدن".
عذرخواهیدن از کسی برای چیزی.
پوزشیدن از کسی برای چیزی.
I apologize
عذرخواهی میکنم
ببخشید
به بزرگ خود پوزش من را قبول کنید
apologize:to say sorry
عذر خواهی کردن🙏😓😞
عذرخواهی
you have to apologize to your teacher for being late
تو باید از معلمت عذر خواهی کنی بخاطر دیر اومدنت✔️
You don't want to apologize for forgiving me
نمیخوای عذر خواهی کنی که ببخشمت
فعل:Apologize
express regret for something that one has done wrong. پشیمانی کسی برای چیزی که مرتکب اشتباه شده است.
"I must apologize for disturbing you like this" "من باید برای ناراحتی شما مثل این عذرخواهی بکنم"
...
[مشاهده متن کامل]

Apologize و Apologise
Apologise is the British English spelling of the verb apologize. So if you need to say you're sorry for something you did in London, you should apologise. Apologise comes from Greek word apologia, which means "a speech in defense of something. "
Apologise عذرخواهی کردن در انگلیسی انگلستان با این دیکته نگارش میشود. بنابراین اگر شما نیاز به گفتنمتاسفم برای چیزی که در لندن انجام دادید ، بایدApologise را بکار ببرید . عذرخواهی از کلمه یونانی "apologia" است که به معنی "سخنرانی در دفاع از چیزی" است.
فرق sorry با apologize
There is a subtle difference between saying "I'm sorry" and "I apologize". An apology is a formal admission of a wrongdoing. It may or may not be heartfelt — i. e. , a person may apologize without feeling remorseful. On the other hand, saying "I am sorry" is usually seen as being a truer admission of regret.

عذرخواهی یا معذرت خواهی کردن 😔😓
پوزش خواستن, عذر خواهی کردن
مودبانه ی معذرت خواستن؛پوزش خواستن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس