apple of one's eye

/ˈæpələvwʌnzˈaɪ//ˈæpələvwʌnzaɪ/

نور چشم، بسیار عزیز، مردمک چشم، مردمک چشم نور چشم، بسیار عزیز josef was the apple of his father's eye یوسف نور چشم پدرش بود

انگلیسی به انگلیسی

• most precious thing in the world to him; dear person, beloved person

پیشنهاد کاربران

توضیح درباره اصطلاح apple of one's eye
ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح مردمک چشم کسی بودن است. مردم با چشم خود می توانند ببینند و در نتیجه از مهمترین اعضای بدن، چشم انسان است. وقتی کسی نور چشم کسی باشد یعنی فرد بدون او قادر به دیدن جهان نیست و آن فرد مهمترین و عزیزترین شخص برای فرد است.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: سایت بیاموز

His youngest daughter was the apple of his eye.
دختر ته تقاریش سوگلی او ( در بین سایر دخترهایش ) بود
سوگلی، عزیز دردانه، از همه عزیزتر ( عزیزترین در بین همتایان، مثلا در بین فرزندان، یا در بین خواهران، یا در بین برادران ٫ یا در بین کارمندان و… )
...
[مشاهده متن کامل]

معنی “نور چشم" به نظر من به اصلا دقیق نیست. مثلا در مثال بالا برای این پدر مانند اکثر پدران همه ی دخترهایش بسیار عزیز و نور چشم محسوب می شوند اما فقط یکی از آنهاست که برای پدر عزیزترین محسوب میشه.
واژه ی apple در اینجا اشاره به مردمک چشم و یا همان pupil هستش.

نور چشم کسی بودن
عزیز بودن
Apple of my eye
نور چشمم
سوگلی من

بپرس